«بسیاری از کارشناسان بر این باورند که این پیک، پنجمین پیک سهمگین کرونا در کشور بوده است؛ پیکی سهمگین و جانفرسا که از هند سر درآورد و خودش را به ایران رساند و تا جایی که توانست جان گرفت و بیماری ایجاد کرد، آمارهای ابتلا و میزان مرگومیر از زمان شروع کرونا در کشور را جابهجا و در برخی از روزها آمار فوتی بالای ٧٠٠ نفر را ثبت کرد.
پیکهایی که در ایران رخ داد
نخستین روزهای اسفند ماه ۱۳۹۸ بود که خبر ورود کرونا به کشور به طور رسمی اعلام شد. موج اول را در هجمه اول ویروس به ایران از زمان تأیید بیماری تا اواخر اسفند ماه ۹۸ شاهد بودیم. در آن زمان بحث رعایت پروتکلها بسیار اهمیت داشت و مردم هم بیشتر رعایت میکردند و در واقع این پیک یک ماه به اوج خودش رسید و خیلی زود نیز فروکش کرد و تا اواخر اردیبهشت سال ١٣٩٩ این روند ادامه داشت اما این روند کاهشی کافی بود که مردم گمان کنند کرونا برای همیشه رخت بربسته و تا حدودی محدودیتها نیز برداشته شد.
پیک سوم سهمگین آمد
اواخر تابستان و اوایل پاییز ۱۳۹۹ دوباره موج سوم خودش را نشان میداد و این در حالی بود که بحث همه نگرانی تداخل کرونا با آنفلوآنزا بود. پیک سوم شدیدتر از دو پیک دیگر ظاهر شد و میزان فوتیها را ٣٠٠ تا ٤٠٠ نفر در روز رساند. با آن که شرایط سخت بود اما رعایت پروتکلها و همراهی مردم سبب شد این موج نیز تا حدود زیادی فروکش کند و از اواسط دی ماه آمارهای فوتیها از سه رقمی به دو رقمی برسد. اما باز هم این پایان ماجرا نبود و خطر بزرگتری بیخ گوشمان به صدا درآمد و آن هم ورود نوع انگلیسی ویروس کرونا بود که وزیر بهداشت وقت خبر از آن داد؛ ویروسی با قدرت سرایت و انتشار چند برابری نسبت به کرونای ووهان. بنابراین کرونا طغیان چهارمش را در کشور رقم زد. از اعلام رسمی ورود کرونای انگلیسی چند روزی نگذشته بود که همه استانها قرمز شد و بیمارستانها هم پر شد از بیمارانی که کرونا راه تنفسشان را میبست.
پیک چهارم نفس کادر درمان را گرفت
پیک چهارم نیز سهمگین ظاهر شد و چند هفته بد برای کادر درمان رقم زد. تازه این روند رو به رشد از اوج خود برمیگشت و آمارها پایین میآمد که نشانههای ورود کرونای هندی به ایران ظاهر شد و کاهش توجه مردم به رعایت پروتکلهای بهداشتی به عنوان بازوی آن عمل کرد و پیک پنجم مهمان شوم دیگری برای ایران شد؛ پیکی که هم از نظر قدرت سرایت و هم از لحاظ شدت بیماری بسیار سریع و شدید بود، بیمارستانها، سردخانهها و قبرستانها را مملو از انسانهای بیجان کرد و هنوز هم با وجود نزولیشدن روند بیماری در کشور، قدرتش را با مرگهای ۴۰۰ و ۵۰۰تایی نشان میدهد. با این وجود سوالی که مطرح است این که آیا دوباره این روند ادامه پیدا میکند و دوباره شاهد پیک جدید خواهیم بود.
برنامهریزی برای کنترل کرونا وجود ندارد
در عین حال قدرت سرایت ویروس کرونا در این پیک به حدی بالا بود که بیسابقه خوانده شد و حتی هنوز با رسیدن به قله خود فاصله زیادی داشت که رکورد ابتلا و بستری در بیمارستانها را شکست؛ به طوری که مسئولان بهداشت و درمان کشور چندین بار اعلام کردند که حتی در قله پیکهای قبلی چنین حجم بالایی از ابتلا و بستری سابقه نداشته است. بنابراین میزان ابتلا و بستری در ابتدای پیک پنجم حتی از قله پیکهای قبلی هم بیشتر بود. در نتیجه زمان بیشتری نیاز است که این پیک وحشی آرام بگیرد. دکتر کوروش هلاکویی، استاد اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران، بر این باور است که هیچ برنامه مشخص و مدونی برای پیک پنجم رخ نداده است و حتی تعطیلیهای چندبارهای که در پایتخت و کشور اعمال شد، بیشتر تعطیلی اسمی و گویا تفریحی بود و ارادهای برای نظارت و جدیت بیشتر در اعمال تعطیلیهای جدی و منع رفتوآمد، مسافرت و … وجود نداشت. بازارها و پاساژها باز و بساط دورهمی و سفر هم به راه بود. در کنار این موضوع کاهش رعایت پروتکلهای بهداشتی به زیر ۳۰درصد، کاهش استفاده عمومی از ماسک و… نیز مزید بر علت شد و به عنوان بازوی کرونای دلتا، سونامی مرگی بیسابقه را در کشور رقم زد.
واکسیناسیون درست انجام نمیشود
عضو انجمن اپیدمیولوژی ایران توضیح میدهد واکسیناسیونی که در حال حاضر در کشور در حال انجام است نیز زیاد موثر نیست زیرا باید برای واکسیناسیون برنامه داشته باشیم و واکسیناسیون فلهای افراد نمیتواند مشکلات را برطرف کند.
او تأکید میکند از زمانی که شاخه نزولی در سیستانوبلوچستان اتفاق افتاد و بر اساس ماهیت پیشرونده ویروس کرونای جدید در این محدوده کاهش یافت، بارها این موضوع را گوشزد کردم که هنر این است که ما کاری کنیم که از قله پیک در استانها چهار تا پنج ماه فاصله بیفتد. زیرا ما تاکنون اجازه ندادهایم که پیکها آرام بگیرد.
هلاکویی بر این باور است که همه استانها در شاخه نزولی قرار گرفتهاند، همه استانها خودبهخود بدون مداخله به قلهای رسیدند و در حال حاضر در شاخه نزولی قرار گرفتهاند و اگر مداخلات لازم را انجام ندهیم، چهار ماه تا پنج ماه بعد قله دوباره تکرار میشود و در واقع ما اجازه ندادهایم که قله آرام بگیرد. همه دنیا مدتی است که سرعت اپیدمی را کند کردهاند و اگر ما در آینده تجمعی داشته باشیم، در واقع دوباره شرایطی فراهم شده که دوباره زودتر به اوج قله برسیم.
چه باید کرد
او اعتقاد دارد زمانی میتوانیم ادعا کنیم مداخلاتمان موثر است که کاری کنیم پیک بعدی رخ ندهد. تاکنون چندین پیک داشتهایم اما مداخلات موفقی نداشتهایم. واکسیناسیون زمانی میتواند موفق واقع شود که ٧٠درصد افراد جامعه واکسن زده و ایمنی پیدا کرده باشند. در حال حاضر این اتفاق هنوز رخ نداده و واکسیناسیون فلهای در حال انجام است.
او به نقل از رئیس شبکه ویروسشناسی کشور تأکید میکند که هیچ نمونهای از ویروسهای دلتا و لامبدا که هست، سندیت ندارد. بسیاری از مدیران برای آن که ضعف مدیریت خود را پنهان کنند، ورود سویههای مختلف را دستاویز قرار میدهند.
با همه این اوصاف، حالا وزیر بهداشت دولت سیزدهم قول سرعتگرفتن واکسیناسیون و واکسینهکردن تمام گروههای هدف تا ۲۲ بهمن ماه را داده است؛ قولی که البته با توجه به افزایش واردات واکسن و ورود محمولههای پنج میلیونی به نظر میرسد زودتر از موعد مقرر محقق شود. در عین حال به گفته وزیر بهداشت با واکسینهکردن بخش قابل توجهی از جامعه، میتوان کنترل بیماری و حتی برداشتن گامبهگام محدودیتها را انتظار داشت؛ هرچند که حدی از پروتکلهای بهداشتی همچنان بعد از واکسیناسیون هم باید تداوم یابد.»