بعید است علی کریمی وقتی رقم قبض برقش را به مردم نشان داد، فکر این را میکرد که وارد یک درگیری بنیادین اقتصادی چه در عرصه عمل و چه در عرصه نظر شده باشد؛ درگیریای که در ایران در عرصه عمل وجود ندارد و همه دولتها حداقل بر سر این موضوع با هم همنظرند؛ چه دولتی که جدیدا وارد گود شده چه رئیس دولت پیشین. در عرصه نظر مخالفان چندان مجالی برای رویارویی ندارند.
بههرحال، با رویکارآمدن دولت جدید مثل همیشه ساز حذف یارانهها کوک شد، بهویژه یارانههای انرژی. مسعود میرکاظمی توپ آغاز مسابقه را شلیک کرد و گفت دولت سالانه ۶۳ میلیارد دلار «یارانه پنهان» میدهد که باید حذف شود و عمده این یارانه مربوط به حاملهای انرژی است. موج حمایت رسانهای از انجام این کار آغاز شد و هرکس به قدر توان خویش درباره یارانه پنهان نوشت که چه بلاها بر سر مملکت نمیآورد. اصلا رقم یارانههای پنهان هر روز بیشتر شد و تا امروز آخرین نرخ آن را هادی قوامی، معاون پارلمانی وزیر اقتصاد دارد که میگوید: «با احتساب یارانههای پنهان بخش پتروشیمی، کالاهای اساسی و دارو حدود 105 میلیارد دلار یارانه پنهان در کشور پرداخت میشود. این رقم حدود 60 درصد تولید ناخالص داخلی اقتصاد ایران را تشکیل میدهد که عدد درخور توجهی است». اما کسی به درستی و روشن به مردم توضیح نداد یارانه پنهان چیست و چه تأثیری در زندگی آنها دارد. تا اینکه تأثیر خودش مستقیم سراغ مردم رفت و نشان داد وقتی یارانه پنهان برق را میخواهند قطع کنند، چه اتفاقی میافتد؛ قبض برق نجومی میشود.
پیگیری میکنیم
اعتراضهای مردمی بالا گرفت تا آنجا که احمد مرادی، نایبرئیس کمیسیون انرژی مجلس، روز دهم شهریور از پیگیری افزایش قیمت قبوض برق مشترکین خبر داد. مرادی در پاسخ به علت افزایش قیمت قبوض برق مشترکین نسبت به دورههای قبل گفت: «با توجه به گزارشهای واصله از سوی مردم این موضوع را پیگیری خواهیم کرد و اطلاعرسانی در این زمینه صورت خواهد گرفت» که دیگر خبری از پیگیری او منتشر نشد. یک ماه بعد یک نماینده دیگر گفت حتما موضوع را پیگیری میکند. روز جمعه شانزدهم مهر رئیس کمیته «نیرو»ی کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی گفت: «کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی در حال پیگیری دلایل افزایش قیمت قبوض برق مشترکین خانگی بوده و اجازه ضایعشدن حقوق مردم را نمیدهد».پرویز محمدنژاد درباره پیگیریهای کمیسیون انرژی درخصوص افزایش قیمت قبوض برق مشترکین، با اشاره حضورش در شرکت توانیر وزارت نیرو دراینباره بیان کرد: «در جلسه گذشته کمیسیون انرژی، بنده بهعنوان رئیس کمیته «نیرو»ی کمیسیون گزارشی را در جهت روشنشدن مواردی که سبب افزایش قیمت قبوض برق مشترکین شده، به اعضای کمیسیون ارائه کردم». او البته توضیح دیگری نداد که گزارش چه بود و اعضای کمیسیون چه واکنشی نشان دادند.
در این میان انتشار گزارش «آژانس بینالملل انرژی» پاس گل برای بازیکنان بازی حذف یارانهها بود. روز ۱۹ خرداد آژانس بینالمللی انرژی در گزارشی اعلام کرد ایران در سال ۲۰۱۹ زیر بار حدود ۸۶ میلیارد دلار یارانه انرژی رفته است. بر اساس این گزارش، ایران بیشترین یارانه انرژی را میدهد و تقریبا سهمی ۱۹درصدی از کل یارانههای انرژی را در جهان دارد. چین با ۳۰ میلیارد دلار -تقریبا یکسوم حجم یارانههای ایران- در مقام دوم و عربستان با کمتر از ۲۹ میلیارد دلار در مقام سوم است. به نوشته این گزارش، یارانه سوختهای فسیلی در ایران کاهش داشته، اما پرداخت یارانه برق صعودی بوده است. بااینحال، باز مردم نفهمیدند حالا که قبض برق نجومی روی دستشان مانده یعنی یارانه آن حذف شده؟ اگر حذف شده مطابق چه قانونی؟ و اصلا چرا اعلام نشده است؟ بر فرض صحت ادعاهای طرفداران حذف یارانهها مبنی بر اینکه حذف یارانه انرژی و گرانکردن هزینه زندگی در جهت «اصلاح ساختاری» است و درست است که حالا زندگی را سختتر میکند اما مانند حذف بخشی از یارانه بنزین در آبان سال ۹۸ در نهایت آثار مثبتش را نشان میدهد، چرا چراغخاموش این اتفاق میافتد؟ چون هم دولت و هم مردم عواقب فوری و نیز نتایج و ثمرات بلندمدتتر حذف یارانه حاملهای انرژی را بارها، از جمله در سال ۹۸ تجربه کردهاند؛ یعنی از زمان دولت محمود احمدینژاد هر روز بیشتر شاهد اثرات مثبت این طرح بهطورکلی و حذف یارانههای انرژی به شکل خاص بر وضع معیشت خود بودهاند، پس پنهانکاری چرا؟ اما یارانه پنهان اصلا چیست و چطور ناگهان اینطور سر زبانها افتاد؟ در توضیح این مطلب نوشتهاند منظور از یارانه انرژی این است که یا دولت انرژی را با قیمت بالا وارد میکند و با قیمت ارزان در اختیار مردم قرار میدهد، یا اینکه انرژی در داخل کشور تولید شده و با قیمت ارزان به مردم تحویل داده میشود که در مورد دوم، اصطلاحا به آن «یارانه پنهان» میگویند.
ایران واردکننده انرژی نیست و ارقام یادشده در واقع یارانه پنهان است؛ به این ترتیب که اگر دولت ایران این انرژی را بهجای داخل در بازارهای جهانی میفروخت، ۸۶ میلیارد دلار بیشتر درآمد کسب میکرد. اگر این تعریف درست باشد، در واقع به این معناست که یارانه ۵۲ میلیارد دلاری برق که از آن سخن میگویند، در واقع بر فرض این است که ایران اگر برق را صادر میکرد به این میزان درآمد داشت. این تعریف درست یارانه پنهان است؟ اگر چنین باشد، یعنی دولت عملا پولی را که قرار بوده بالقوه از مشتری خارجی بگیرد، به شکل بالفعل از مصرفکننده داخلی میگیرد. از طرفی عدهای منبع عمده ایجاد تورم را پرداخت یارانه میگیرند؛ مثلا گفته شده است منشأ اصلی تورم در ایران کسری بودجه دولت است که موجب استقراض دولت از بانک مرکزی یا همان خلق پول و در نتیجه ایجاد تورم میشود. از طرفی علت اصلی کسری بودجه دولت نیز تخصیص مبالغ هنگفت به یارانهها در بودجه است. به بیان دیگر، یارانهها مقصر اصلی ایجاد تورم در ایران هستند. اما سؤالات بسیاری درباره این مواضع و گفتهها به وجود میآید. نخست اینکه آماری ارائه میشود که در آن دولت دقیقا میداند چه حجم از یارانه را به چه دهکی ارائه میکند؛ اگر چنین آمار دقیقی از وضعیت هست، چرا حذف یارانهها به شکل هدفمند انجام نمیگیرد و مثلا قیمت برق برای همه دهکها به یکسان افزایش دارد؟ «محمد صادقالحسینی»، یکی از کارشناسان اقتصادی است که در ماههای گذشته بارها از ضرورت حذف یارانههای پنهان نوشته؛ هرچند این نگاه مخالفانی جدی دارد و منتقدان میگویند آزادسازی قیمتها در نهایت معیشت طبقه فرودست را نشانه خواهد گرفت.
صادقالحسینی: وظیفه دولت تأمین آموزش و بهداشت است نه سوخت ارزان
صادقالحسینی در پاسخ به این پرسش که «یارانه پنهان اصلا یعنی چه؟» میگوید: «یعنی اختلاف هزینه-فرصت یک کالا با قیمت یک کالا؛ یعنی دولت میتوانست این جنس را به این قیمت مشخص بفروشد و مثلا بیاید یارانه بدهد به مردم. درآمد قابل حصول دولت است در واقع. طبق اصل جامعیت بودجه چه قیمت فروش و چه منابع آن باید ذکر شود؛ یعنی اگر قیمت واقعی بنزین لیتری ۲۰ هزار تومان است، باید در بودجه بیاید و بعد دولت بگوید من میدهم سه هزار تومان و این هم منبع مابهالتفاوت آن. اما چون دولت این کار را نمیکند، میشود یارانه پنهان. اگر اینها در بودجه ذکر میشد، برای همه معلوم بود. مردم هم میدانستند سهمشان چقدر میشود. فکر میکنم ماهی دو، سه میلیون بشود. آنوقت خود مردم تصمیم میگرفتند که یارانه بنزین نمیخواهیم، دولت آن را برای آموزش و بهداشت خرج کند. اصلا این کاری است که دولت باید انجام بدهد؛ یعنی آموزش و بهداشت فراهم کند نه اینکه بنزین ارزان بفروشد». اما الان میگویند یارانه برق ۵۲ میلیارد دلار در سال بوده و گزارش آژانس بینالمللی انرژی هم همین را میگوید. با این اوصاف، آیا این بازار واقعا برای دولت وجود دارد؟ صادقالحسینی دراینباره هم میگوید: «این رقم مربوط به گاز است؛ گازی که میتواند تبدیل به نیرو شود. تازه محاسبات آژانس ۸۶ میلیارد دلار است، ما ۱۱۰ میلیارد از یارانه انرژی برآورد داریم و اینکه بله، بازار آن را هم داریم؛ هم بازار پاکستان، هم ترکیه هم اروپا.» بااینحال، فروش گاز ایران آنهم به دلایل سیاسی منتفی بوده است که البته این کارشناس اقتصادی نظر دیگری دارد: «اولا اینطور نیست، ثانیا گاز را نتوانی صادر کنی تبدیل به برق میکنی و میفروشی». پس اگر این همه عواقب مثبت دارد، چرا پنهانکاری؟ صادقالحسینی در پاسخ به این پرسش هم میگوید: «با مسئولش تماس بگیرید، اما در کل قیمت برق برای ۱۵ درصد بالای مصرفکنندگان گران شده است؛ یعنی پنهانکاری در کار نیست».
پرسش دیگر این است که اگر آمار دولت اینقدر دقیق است، چرا پرداختش را هدفمند نمیکند؟ که پاسخ این کارشناس هم به این صورت است: «ما معتقد نیستیم که آمار دولت اینقدر دقیق است. ثانیا ما دهک را میشناسیم که مثلا با فلان درآمد اینقدر مصرف دارد. نمیدانیم دقیقا چه کسانی هستند. این چیزی است که گزارش میشود».