عبدالرضا فرجیراد در یادداشتی با عنوان "چرایی سفر وزیر خارجه ترکیه به ایران" نوشت:
امروز وزیر امور خارجه ترکیه به دعوت آقای امیر عبدالهیان در تهران خواهد بود. این سفر در زمانی صورت میپذیرد که روابط دو کشور در مقایسه با گذشته از یک اطمینان خاطر مطلوب برخوردار نیست. شاید بتوان گفت که در طول دوره حاکمیت آقای اردوغان و حزب عدالت و توسعه روابط در کمترین تحرک سیاسی و اقتصادی قرارگرفته است. از نقطه نظر سیاسی تحولات یکی دو سال اخیر در قفقاز عامل منفی مهمی در روابط بوده و از نظر اقتصادی نیز تحریمهای سنگین ترامپ و پیامدهای آن سطح مبادلات اقتصادی دو کشور را پایین آورده که این امر میتواند بر روابط سیاسی هم تاثیر گذار باشد.
وزیر جدید امور خارجه جمهوری اسلامی در طول سه ماه گذشته به دور از شعار زدگی و گذاشتن توییت هایی که قابل تقدیر است تلاش کرده در زمانهای حساس از میزان تنش های به وجود آمده یا در حال شکل گیری با دولت ها بکاهد که به طور مثال به گفتوگو های تلفنی با وزرای خارجه آذربایجان ، عراق و وزرای خارجه کشورهای مهم اروپایی و غیره میتوان اشاره نمود.
در رابطه با ترکیه هم نمونه دیگری است که امروز شاهد حضور وزیر خارجه آن کشور در تهران هستیم. موضوعات مختلف و ضروری وجود دارد که چاوش اوغلو و مقامات سیاسی ایران میتوانند در تهران مورد گفت وگو قرار دهند.از مساله حساس قفقاز گرفته تا مسائلی همچون عراق،سوریه ،افغانستان و روابط اقتصادی دو کشور که به تحرک بیشتری نیاز دارد و به ویژه با شروع مذاکرات ۸ آذر در وین که شانس موفقیت در رفع تحریمها نیز وجود دارد. واقعیت این است که ظرفیت های بزرگ اقتصادی در دو کشور ایران و ترکیه وجود دارد که آن طور که باید از آنها استفاده نشده است. لازم است از حداکثر ظرفیت خط لوله گاز به ترکیه استفاده شود و علاوه بر تامین نیاز داخلی ترکیه به جنوب اروپا هم گازصادر شود. با کمک ترکیه میتوان خط آهن و راههای کریدور شمال غرب به جنوب را تقویت نمود و ترکیه هم علاقمند است علاوه بر قطر با دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس توسعه رابطه تجاری داشته باشد.
این مسیر میتواند حتی با ظرفیت بالا مورد استفاده کشورهای قفقاز، روسیه و اروپای شرقی قرار گیرد. در سرمایه گذاری های مشترک در بخش های مختلف صنعتی از اتوموبیل سازی تا بخش مسکن ظرفیت های خوبی وجود دارد.
آنقدر ظرفیت های اقتصادی دو کشور بالا است که بتوان همچون روسیه و چین توافقنامه های ۲۰ ساله و ۲۵ ساله بین دو کشور به امضا برسد. با توجه به شناخت خوبی که مردم و تجار دو کشور و به ویژه ایرانیان از ترکیه دارند و این روابط مردمی روز به روز گسترش مییابد سهم ویژه ای را بهتر است به بخش های خصوصی دو کشور اختصاص داد و دولت ها برنامه ریزی و از آن پشتیبانی کنند.تعرفهها کاهش و بازارچه های مرزی گسترش یابد. هر چه فعالیت های اقتصادی بین دو کشور افزایش یابد بر روابط سیاسی هم اثر مثبت میگذارد .
گسترش روابط سیاسی و اقتصادی ایران و ترکیه میتواند زمینه خوبی برای گسترش جغرافیایی روابط منطقه ای که ایران و ترکیه میتوانند پایه گذار آن باشند و سپس کشورهای دیگری همچون پاکستان، قفقاز، عراق و حتی سوریه را هم در برگیرد که از قبل آن تنش ها و درگیریها در منطقه جای خود را به همکاری های اقتصادی و سیاسی بدهد.