آفتابنیوز : تحولات اخیر در روابط هند و پاکستان نیز که دولت بوش از مشوقین آن بود چشمگیر و قابل توجه بوده است.
دولت بوش اما با مخالفت سرسختانه خود با خط لوله ای که از ایران به پاکستان و سپس هند می رسد، موقعیت خوبی برای نزدیکی هند و پاکستان و در عین حال اعطای نقش مهم تری در امنیت منطقه به ایران را از دست می دهد.
مخالفت با خط لوله، نشان دهنده ضعف سیاستگذاری امریکا است که مثل موارد کوبا و کره شمالی ریشه در این تصور دارد که بهترین راه برای حل مسائل کشورهای مخاصم به جای دخالت دادنشان در اقتصاد جهانی، فشار و تحریم است.
البته این درست است که روش قبلی در بیرون راندن نیروهای لبنان از سوریه و ممانعت از ساخت سلاح های کشتار جمعی توسط لیبی موثر واقع شد، اما به جز این موارد، سوابق موفق دیگری نداشته است.
در عوض تحول مثبت چین نشان دهنده آن است که رفتار کشورهایی که از نظر امریکا اقتدارگرا و سرکوبگر هستند با کسب سهم بیشتری از اقتصاد جهان، تغییر خواهد کرد.
با وجود تصور امریکا از غیر دموکراتیک بودن دولت ایران، سیاست این کشور بسیار بازتر از رژیم های دیگر خاور میانه و آسیای مرکزی است که امریکا با آنها قراردادهای تجاری دارد. به علاوه باز شدن درهای اقتصاد اتحادیه جماهیر شوروی و چین باعث تغییرات سیاسی در هر دوی این کشورها شد که پیشتر اقتصاد کاپیتالیستی را رد می کردند. در حالیکه ایران در تلاش برای دستیابی به سلاحهای هسته ای است، شوروی سابق و چین پیشتر این سلاح ها را داشتند.
جنوب آسیا نمونه تازه تغییر سیاست از طریق اقتصاد است. رشد اقتصادی هند طی دهه گذشته کلاس اقتصادی و سیاسی تازه ای را ایجاد کرده است که موفقیتش بسته به ثبات منطقه است.
این روحیه ای است که دولت بوش باید از کشورهای متخاصم با او بخواهد.
ایران شروع خوبی است و طبقه وسیع متوسط و جوانان آزاد اندیش این کشور نمایندگان اصلاحات هستند. اما امریکا باید در نظر داشته باشد که ایجاد اصلاحات در ایران با انتقاد از دموکراسی تلاش برای تغییر رژیم، و جانبداری درمسائل هسته ای این کشور امکان پذیر نیست.
اقدامی مشابه در هند طی جنگ سرد باعث ایجاد دشمنی شدید در بین مردم با امریکا شد.
آنچه در ایران و پاکستان لازم است، اتفاقات اخیر هند یعنی افزایش نفوذ افرادی است که حیات سرمایه هایشان وابسته به ثبات و همکاری در منطقه است. خط لوله گاز به این فرایند کمک فراوانی می کند. با اینکه حمایت امریکا از این طرح سرفصل خوبی برای همکاریهای اقتصادی با تهران است، اما ایران نیازی به این حمایت ندارد، بلکه برای خود امریکا بهتر است که مخالفتی با این طرح نداشته باشد.
تغییر سیاست امریکا در قبال خط لوله زمینه را برای ایجاد همکاری به جای خصومت فراهم می کند و این منجر به تغییر استراتژی جاری امریکا در قبال ایران می شود که تا به حال نتیجه مطلوبی نیز نداشته است.