وقتی جمهوری اسلامی ایران با تیم کارشناسی و فنی جدید پیشنهادهای خود را در دو پیشنویس ارائه و در آنها بر «لغو همه تحریمها»، «راستیآزمایی مؤثر» و ضرورت «ارائه تضمین از سوی طرف مقابل» را ارائه کرد آمریکاییها و اروپاییها با لابی صهیونیستها و برخی حکام مرتجع منطقه علیه مواضع مقامات دستگاه دیپلماسی کشورمان موضعگیری کردند.
آنها در ابتدا سعی کردند با شانتاژ رسانهای و عملیات روانی، فضای مذاکرات را به دست گیرند و با عوض کردن جای بدهکار و طلبکار، ایران را تسلیم فشارهای خود کنند.
مواضع آمریکا و اروپا در هفتمین دور مذاکرات وین- بهویژه طرح و برجستهسازی گزارههایی مانند شکست برجام، تعیین ضربالاجل- تهدید نظامی و...- و وقفه بین مذاکرات (به علت کارشکنی اروپاییها) نشان داد که نظام سلطه صرفاً به دنبال تشدید فشار و بالابردن دمای جوش جهانی (افکار عمومی) یا همان تکرار استراتژی «قورباغه آب پز» هستند تا با «مقصرنمایی» جمهوری اسلامی ایران، تیم مذاکرهکننده کشورمان را در برابر فشارها منفعل کنند.
اما بهعکس، این بار تغییر ریل مذاکرات هستهای و ایستادگی و پافشاری تیم مذاکرهکننده ایران بر مواضع خود باعث شد آمریکا و اروپا که در ابتدا با پیشنویسهای ایران در مورد تحریمها و اقدامات هستهای مخالفت میکردند، به حقوق ملت ایران احترام گذشته و با عقبنشینی از مواضع اولیه خود، پیشنویسهای جدید (که با اسناد نهایی شده در گفتوگوهای وین ۶ متفاوت است) را مبنای گفتوگوهای آینده قرار دهند.
این واقعیت کل ماجراست؛ طرفهای مقابل مجبور به پذیرش مواضع منطقی و اصولی ایران شدهاند اما آنها و برخی غربگرایان داخلی چیز دیگری را روایت میکنند. جالب آنکه منابع مطلع میگویند آمریکا و اروپا در مذاکرات وین تعامل نسبتاً مناسبی دارند اما «جریان خبری را برعکس به نحوی هدایت میکنند که مذاکرات روبهجلو نیست و عامل آن هم ایران است»!