آفتابنیوز : عنوان گزارش " طلاق، مادر آسيبهاي اجتماعي" است و من قصد دارم فرزندان ناباب اين مادر بيرحم را در ذهنم پيداكنم و به روي كاغذ بياورم اما انگار هرچه تلاش ميكنم فايدهاي ندارد.
اتوبوس در ايستگاه اول متوقف ميشود و جواني با ظاهري آزاردهنده در حالي كه اعتياد تقريبا او را از پا درآورده با نسخهاي در دست وارد اتوبوس شده و دستهايش را به طرف مردم دراز ميكند.
نگاهم را از او بر ميگردانم و در حالي كه ذهنم هنوز درگير گزارش است، دنياي بيرون را برانداز ميكنم.
ناگهان صحنهاي چشمهايم را براي لحظهاي خيره ميكند، دختر نوجواني كه چند روز پيش وقتي دنبال سوژهاي براي گزارشي درباره دختران فراري ميگشتم در پارك با او آشنا شده بودم، دستبند به دست به همراه مامور نيروي انتظامي داخل ماشين پليس ميشود.
اتوبوس در ايستگاه بعد متوقف ميشود و من از آنجا كه بايد بقيه مسير را با تاكسي طي كنم پياده ميشوم و به سمت ديگر خيابان ميروم.
منتظر تاكسي هستم كه خانم جواني با آرايش و پوششي عجيب توجهم را جلب ميكند و درهمين لحظه ماشين مدل بالايي كه سرنشين آن پسر جواني است و صداي موسيقي بلندي از داخل آن پخش ميشود، درست مقابل زن متوقف ميشود و او بدون هيچ صحبتي سوار شد هو ماشين با سرعت از تير رس نگاه من دور ميشود.
حالا در تاكسي نشستهام، اما ديگر به ذهنم فشار نميآورم چون تمام فرزندان آن مادر بيرحم را با چشمهاي خودم ديدهام و ميتوانم ديدهها را به روي كاغذ بياورم.
طلاق يكي از مهترين وقايع حياتي است كه از طرف صاحبنظران مورد مطالعه قرار ميگيرد، به طوري كه امروز به عنوان يك مساله اجتماعي در جهان مطرح است.
يكي از جامعه شناسان در تعريف طلاق ميگويد: طلاق در لغت به معني جداشدن زن از مرد يا رها شدن از قيد نكاح و رهايي از زناشويي است و مكانيسمي قراردادي اجتماعي است كه در اكثر جوامع پذيرفته شده و به زن يا مرد و يا هردو اين امكان را ميدهد كه پيوند زناشويي خود را تحت تاثير شرايط خاص گسسته و زندگي جديدي را تجربه كنند، از اين رو طلاق در نقطه مقابل ازدواج قرار گرفته و نفي آن به حساب ميآيد.
شاهرخ هدايتي زنگنه در پايان نامه كارشناسي ارشد خود تحت عنوان بررسي پديده طلاق در استان كرمانشاه اشاره ميكند: روند سير طلاق با نتش بين زوجين آغاز شده و اين روند تكامل، خود بيتفاوتي عاطفي و كشمكش را بهدنبال دارد، اين ناسازگاري در بطن خانواده موجب گسست روابط اجتماعي افراد و اعضا شده، وحدت سازماني را به خطر مياندازد و در نهايت به انحلال خانواده منتهي مي- شود.
به هر حال طلاق به هر دليلي كه اتفاق بيفتد هم براي فرد و هم براي جامعه پيامدهايي به همراه خواهد داشت وبراي زن ومرد مشكلات عاطفي ،رواني اجتماعي و اقتصادي ايجاد ميكند به طوريكه گاه در شخصيت اعضاخانواده نوعي آشفتگي و بي ساماني به وجود ميآيد كه باعث ميشود زمينه براي گرايش به كجروي اجتماعي و جرايم آماده شود.
كارشناس آسيبهاي اجتماعي سازمان بهزيستي استان كرمانشاه گفت: اين پديده تاثيرات بسيار مهمي دارد كه از افراد ازهم جداشده شروع و به فرزندان، خانواده و جامعه ميرسد و اغلب آسيبهاي اجتماعي از قبيل اعتياد، فحشا، كودكان خياباني، دختران فراري و بسياري از جرايم و جنايات ديگر به نوعي به طلاق مربوط هستند و ازاين رو طلاق را ميتوان مادر آسيبهاي اجتماعي ناميد.
بهار سلطاني افزود: ميتوان علل طلاق را در سه دسته عوامل فردي، اجتماعي و محيطي جستجو كرد.
عوامل فردي مانند اختلالات شخصيتي، نقص مادرزادي، مشكلات جسمي و جنسي، عوامل اجتماعي مانند اعتياد، مهاجرت، گروه فشارهمتايان، بحران ورزشي، فقر فرهنگي، پول خارج از ظرفيت، ورشكستگي و عوامل محيطي مانند شيوه تربيتي نامناسب، روابط نامناسب والدين والگو گزيني فرزندان، ناآگاهي در خصوص ازدواج، فقر فرهنگي حاكم بر مناطق مختلف ،ازدواج اجباري ، سيستم غلط طلاق.
اين كارشناس گفت: معضلات بزرگ اجتماعي مانند زنان روسپي، كودك خياباني، دختران فراري، خودكشي، زنان و دختران بيسرپرست در استان كرمانشاه رابطه مستقيم با طلاق دارند.
وي افزود: اگرچه آمار دقيقي از نسبت اين پديدهها با طلاق در دست نيست، اما بر اساس شواهد ۹۰درصد از زنان روسپي و كارگران جنسي خياباني در كرمانشاه قربانيان طلاق هستند.
وي همچنين كمبود برنامه آگاهسازي، آموزش بهداشت رواني، باور غلط در مورد ازدواج سنتي، كمبود مراكز مشاوره و راهنمايي كمبود خدمات مشاورهاي حمايتي را از عوامل اثر گذار بر طلاق عنوان كرد.
براساس آخرين آمار سازمان ثبت احوال، استان كرمانشاه در ۱۰سال گذشته همواره يكي از رتبههاي بالاي كشور را از نظر نسبت طلاق به ازدواج داشته و در سالهاي ۶۵ - ۷۰ميانگين نسبت طلاق به ازدواج در استان ۱۰درصد بوده كه در مناطق شهري ۱۲/۳درصد و در مناطق روستايي ۲/۷درصد بوده است.
در همين دوره استان تهران با ميانگين ۱۵/۹درصد رتبه اول، هرمزگان با ميانگين ۱۴/۲درصد رتبه دوم را داشته است .
ميزان طلاق در سال ۷۹بر اساس آمار منتشره در ثبت احوال ۵۳هزار و ۷۷۹ مورد طلاق در برابر ۶۴۶هزار و ۴۹۸ازدواج به ثبت رسيده و نسبت ازدواج به طلاق ۸به يك است كه ميزان ۸درصد را نشان ميدهد.
در دوره ۷۱ - ۸۱به جز سال ۷۲كه در بين تمامي استانها كرمانشاه بالاترين درصد را داشته و رتبه اول را به خود اختصاص داده است.
باتوجه به اينكه براساس آخرين آمار استان كرمانشاه بهعنوان دومين استان پر طلاق پس از تهران در معرض آسيب قراردارد، ضرورت مداخله در طلاق به عنوان يك بحران فردي و اجتماعي ضروري به نظر ميرسد.
مدير كل سازمان بهزيستي استان كرمانشاه درباره روند مداخله در طلاق در استان كرمانشاه گفت: تاريخچه مداخله درطلاق دراستان به سال ۷۸باز ميگردد كه مركز كاهش طلاق استان به عنوان نخستين مركزرسمي و دولتي كه اختصاصا در مورد طلاق فعاليت ميكند باتعدادي از كارشناسان فعاليت خود را آغاز كرده و تاكنون مشغول فعاليت ميباشد.
سعيد كاظمي با اشاره به اين كه تاكنون برنامه عملياتي در خصوص كنترل نرخ طلاق در كرمانشاه انجام نشده افزود: نخستين برنامه عملياتي كاهش نرخ طلاق در استان كرمانشاه با در نظر گرفتن بحران طلاق و آسيبهاو راهبردهاي آن در حال تدوين است.
وي گفت: در اين برنامه راهحلهاي مختلفي براي كنترل نرخ طلاق پيشنهاد شده كه تشكيل كميسيون راهبردي طلاق، تاسيس بانك اطلاعاتي براي مطالعه و تحقيق در خصوص علل بروز طلاق و بررسي شرايط منطقهاي، ارتقاي ارزش مشاوره و تلاش در فرهنگ عمومي، استاندارد كردن مراكز مشاوره و بررسي آمادگي افراد از حيث شرايط بيولوژيك، رواني و اجتماعي از آن جملهاند.