شهروندی در توییتر نوشته بود: «به حدی اینترنت ضعیفه که حاضرم ماشین بگیرم برم جلو خونه طرف، دم در باهاش حرف بزنم؛ ولی بهش پیام ندم.» خُب وقتی قرار باشد مردم به سان دوران گذشته به خیابان بیایند هم ترافیک سنگینتر و روان فرساتر میشود و هم تصادف و تلفات بالا میرود.
البته اینها برای دوستان مهم نیست. اصلا همانطور که آن خبرگوی تلویزیون توئیت کرده، باید پرسید: «وزیر ارتباطات که اهل برقراری ارتباط هم نیست، نظری درباره کندی اینترنت نداره؟ یا نظر کاربران اهمیتی نداره؟» شاید هم اهمیت داشته باشد برای آقایان و دوست هم داشته باشند مشکل را حل کنند اما قصه آنان مثل توئیت دیگری است که شهروندی با امضای «ویلیوانکا» نوشته است: «من خیلی دوست دارم زبانم خوب شه؛ ولی هیچ تلاشی در راستای اون نمیکنم، فقط دوست دارم.» مسئولان محترم هم همین قدر دوست دارند و همین اندازه هم تلاش نمیکنند! تازه مدعی هستند که وضع اینترنت خیلی هم خوب است. نمیدانند که گوشی دست همه هست و همه کاربران متوجه قضیه هستند. آدم با شنیدن سخنان عالی جنابان یاد ماجرایی میافتد که بنده خدایی تعریف میکرد: فردی - به ظاهر - گرم مکالمه با تلفن بود که یک دفعه گوشی بیخ گوشش زنگ خورد. همه فهمیدند که پیش از این صحبتی در کار نبوده و طرف برای سیاه کردن دیگران نقش صحبت کردن با تلفن را بازی میکرده است.
الان هم صدای زنگ خیلی بلند شده. همه فهمیدهاند که قصه چیست، لذا هرکس به نوعی اعتراض میکند و به طریقی میکوشد حرف خود را به متولیان موضوع اینترنت برساند. این که بشنوند یا نه، قصه دیگری است. این که همچنان بدون برقراری ارتباط هم صحبت کنند ادامه همان قصه قدیمی. بگذریم، رئیسجمهور همشهریمان، در دوران تبلیغات انتخاباتی گفت: «در دولت مردمی اینترنت با حداکثر سرعت با تأمین زیرساختهای لازم گسترش خواهد یافت و زمینهای برای شفافیت و نظارت مردم بر عملکرد دولت خواهد بود.»
برای تحقق وعده جناب رئیسی هم که شده، فکری بکنید برای این وضعیت. همشهری ما وعده خلاف که نمیدهد. خلاف را کسانی مرتکب میشوند که نمیگذارند وعده رئیسجمهور محقق شود!
همان کسانی که نگذاشتند بقیه رییس جمهورها کار کنند و موفق باشند