کد خبر: ۷۵۶۲
تاریخ انتشار : ۳۰ تير ۱۳۸۴ - ۱۰:۴۷

نقدی بر فیلم شارلاتان

آفتاب‌‌نیوز : معيريان انتظار ديگري از مصاحبه داشت و وقتي اولين سئوال منفي ام را ديد، اول خواست با اطلاعاتش مرعوبم كند و بعد هم كه مسير مصاحبه را كشاند به شوخي و جواب هاي بي ارتباط با سوال هاي من. مي خواستم همان را چاپ كنم كه نشد و نوار خراب بود و خلاصه انگار قسمت نبود. اين شد كه منتظر شارلاتان شدم. نه براي اين كه مچ معيريان را كه آدم باهوشي به نظر مي رسد بگيرم، بيشتر چون شنيده بودم فيلم خنده داري از آب درآمده و ضمناً مي خواستم به آن «افه هاي كارگردان» كه معيريان ادعا مي كرد فيلمش دارد و ما منتقدها نمي بينيم دقت كنم. ولي باور كنيد چيزي گيرم نيامد. شارلاتان البته ادا و اصول كارگرداني ندارد، اما سادگي سبك فيلم چيزي نيست كه به عنوان يك ارزش درباره اش صحبت كنيم. فيلمنامه صاحب قابليت هاي خوبي است؛ اين كه كل داستان را از ذهن يك فيلمنامه نويس ببينيم و به همين دليل قواعد معمول داستان پردازي و واقع نمايي را كنار بگذاريم و هر چي دل مان مي خواهد بگوييم و بسازيم و بيننده را در اين فضاي عاري از بكن نكن هاي منطق و واقعيت غرق كنيم. 

اولينش هم كه شارلاتان نيست. در تاريخ سينما، فيلم هاي اين مدلي زيادي ساخته شده، كه از نمونه هاي متاخر و البته پيچيده ترش همين «ماهي بزرگ» عزيز خودمان است. اما فيلمي كه درباره تخيل است، چطور مي شود هيچ تخيلي در آن به كار نرفته باشد؟ درست مثل مردي از ريو شاهكار فيليپ دوبروكا، اينجا هم با ريتم تند حوادث و اتفاق هاي باورنكردني و طنز آميزي رو به رو هستيم كه پشت سر هم مي آيند و روي سر تماشاگر آوار مي شوند. ولي ريتم تند «وقايع» است كه تماشاگر را دنبال خودش مي كشاند، نه ريتم تند «هيچي». و اينجا با هيچي طرفيم.حوادث فيلم فقط خلاصه شده در زمين خوردن هاي افراد و گرومبي صدا دادن. اين كه تارزان و سوپرمن و قهرمان وسترن را بياوريم و اولين تمهيدي را كه به سرمان زد، درباره شان اجرا كنيم، چه فايده اي دارد؟ (تنها شوخي نسبتاً خوب فيلم البته در بخش تارزان شدن آدم ها اتفاق مي افتد. وقتي امين حيايي، مهران غفوريان و دوروبري هايش را به چند تا بومي سياه لخت و عور تبديل مي كند.) حوادث قابل پيش بيني اند و تماشاگر هميشه چند قدم از فيلم جلو است. اين است كه فيلم مثلاً تخيلي و سريع شارلاتان، بيشتر از هر فيلم ديگري تماشاگر را خسته مي كند. مشكل كارگردان در اين فيلم و گفت وگوهاي مطبوعاتي اش همين است. معيريان ايده اي را ياد مي گيرد و فكر مي كند همين كافي است. 

اين كه منطق فيلمنامه را بر اساس تخيلات يك نويسنده بنا كنيم، حالا اگر اين تخيلات در حد زمين خوردن آدم ها و عوض شدن لباس شان باشد، خيلي مهم نيست. يا اين كه مثلاً موقع كار با چنين سوژه اي، روي «فيلم بودن» فيلم تاكيد كنيم و خودآگاه باشيم. خب، اين فقط يك ايده خام است و تا درست اجرا شدن و تاثير گذاشتن خيلي فاصله دارد. اينجا حتي امين حيايي (كه در فيلم هاي بد هم كارش را خوب انجام مي دهد) فداي يك ايده خام ديگر شده؛ قرار است شبيه فردين حرف بزند تا ارجاع هاي برون متني و سينمايي فيلم كامل شود. در حالي كه جذابيت اصلي حيايي به عنوان يك هنرپيشه دلچسب، از شكل و شيوه حرف زدنش و نوع تاكيدش روي كلمات يك جمله مي آيد، و استفاده از اين ايده خام، فقط كار را خراب تر كرده است. از طرف ديگر استانداردهاي پايين سينماي ايران براي توليد اين فيلم ها و نمايش چنين اتفاق هايي، يقه فيلم را گرفته. اما در اين مورد هم باز با همان مشكل ايده خام روبه رو هستيم. اگر قرار است ايده اي را به كار ببريم، بايد سرانجامش را بسنجيم و اگر شرايطش نيست آن را اجرا نكنيم. فيلمسازهاي ما در تن دادن هر چه بيشتر به امكانات پايين توليد و بودجه لاغر با هم مسابقه گذاشته اند. البته در مورد شارلاتان، تهيه كننده ها فقط بودجه فيلم را تامين نكرده اند. حسين فرح بخش حالا در اين يكي فيلم (كه بنا بر عنوان بندي، نويسندگي فيلمنامه اش را هم بر عهده داشته) به سينمايي كه خود مهم ترين و مشهورترين نماينده اش است، ارجاع مي دهد و با خودش شوخي مي كند. اين هم كه كسي با خودش شوخي كند، حاصل يك جور اعتماد به نفس و قدرت دروني و بيروني است كه فرح بخش بعد از ساخت اين همه فيلم پرفروش آن را به دست آورده است. 

در شرايط عادي شارلاتان اين قدر حرف زدن نداشت. اگر ادعاهاي كارگردانش نبود، ولي معيريان جايي درباره فيلمش نوشته: «به عنوان كارگردان و تدوينگر فيلم، بد نيست به اين نكته اشاره كنم كه به خاطر مالتي ژانر بودن شارلاتان، هر ژانر از آن دكوپاژ و قواعد مونتاژي خاصي طلب مي كند و به همين خاطر بود كه كوشيديم در لحظاتي با الهام از ژانر وسترن، به اين نوع از دكوپاژ و به خصوص وسترن اسپاگتي بپردازيم.» و چند جمله بعد: «از آن جايي كه فيلم شارلاتان، فيلمي است كاملا مالتي ژانر (تلفيقي از چند ژانر سينمايي) و به نوعي داراي خصايص يك فيلم پست مدرن نيز هست، موسيقي آن نيز به تبعيت از اين ويژگي، تركيبي است از موسيقي فيلم هاي معروف خارجي و حتي كارتون هاي معروف... اين كاربرد موسيقايي و اين شكل الهام پذيري از تم هاي موسيقي در سينماي ما تا به امروز بي سابقه است.» 


شارلاتان
کارگردان: آرش معيريان
نویسنده: حسين فرح بخش
تهیه کننده: عبدالله عليخاني، حسن فرح بخش
فیلمبردار: مجتبي رحيمي
تدوین: آرش معيريان
چهره پردازى: عبدالله اسكندري
طراح صحنه: حسين مجد
طراحى لباس: حسين مجد
صدابردارى: بابك اخوان
موسیقى: فردين خلعتبري
عکس: محمد فوقاني
بازیگران: امين حيايي، شقايق فراهاني، جواد رضويان، ليلا بوشهري، ارژنگ اميرفضلي، انوشيروان نعيمي، سحر آربين، حسين شهاب، اميرحسين صفي ياري و مهران غفوريان
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین