خانواده ناصر ایرانی، درباره اقتباس بدون اجازه از رمانِ این نویسنده فقید با نام «زنده باد مرگ»، به صداوسیما اعتراض کردند.
در نامه سرگشاده و اعتراضی خانواده زندهیاد ناصر ایرانی که خطاب به رئیس سازمان صداوسیما نوشته شده، آمده است:
«جناب آقای پیمان جبلی
ریاست محترم سازمان صداوسیما
با سلام
ما بازماندگان مرحوم ناصر ایرانی، نویسنده معاصر که در ۲ آبان ۱۳۹۷ درگذشت، اخیرا به شکل تصادفی خبردار شدیم که در وبسایت کتاب گویا که وابسته به سازمان صدا است و برنامههای آن در رادیو پخش میشوند، یک اقتباس از رمان «زنده باد مرگ» قرار گرفته است. محتوای وبسایت نشان میدهد که این اقتباس در سال ۱۳۹۹ در رادیو ایران پخش شده و در سال ۱۴۰۰ روی اینترنت قرار گرفته است.
ما بازماندگان مرحوم ناصر ایرانی اعتراض شدید خود را به این اقتباس ابراز میداریم. اولا این اقتباس بدون دریافت هیچ اجازهای از سوی ما تهیه شده است. رمان «زنده باد مرگ» پیش از این توسط انتشارات سروش منتشر شده بود؛ ولی در سال ۱۳۷۴ قرارداد این رمان با آن انتشارات لغو شده بود؛ بنابراین کلیه حقوق معنوی این اثر متعلق به نویسنده و پس از فوت او متعلق به ما است. در قوانین داخلی ایران حق مالکیت معنوی شامل «حق چاپ و تکثیر، حق عرضه و توزیع، حق اجرا، حق ترجمه و حق اقتباس» میشود و طبق مصوبه سال ۱۳۸۹ این حق تا ۵۰ سال پس از فوت مالک اولیه در اختیار وراث او است؛ بنابراین اقدام سازمان متبوع حضرتعالی در اقتباس بدون اجازه رمان «زنده باد مرگ»، نقض قوانین جمهوری اسلامی ایران است. شایان ذکر است که این نخستین باری نیست که سازمان متبوع حضرتعالی دست به نقض حقوق ناصر ایرانی و وراث او زده است و پیش از این، رمان «سختون»، ترجمه او از نمایشنامه «جان گابریل بورکمن» و ترجمه او از داستان کوتاه «دیو پیر» نیز بدون اجازه اقتباس شدهاند.
ما بهعنوان بازماندگان خالق اثر با یقین میگوییم که اگر سازمان متبوع حضرتعالی از نویسنده کسب اجازه کرده بود آن را دریافت نمیکرد و بنابراین ما هم که امانتداران این میراث هستیم، چنین اجازهای به شما نمیدادیم و وجود این اقتباس نقض حق ما است.
اما دلیل اصلی این اعتراض و نگارش این نامه سرگشاده این نقضِ حقِ قانونی ما نیست؛ چراکه ما باید دیگر خو گرفته باشیم به این موضوع که برخی در ورای قانون هستند و حق برای برخی دیگر تنها روی کاغذ وجود دارد، و تلاش برای اعاده حق کاری است دشوارتر از آنکه در عهده ما باشد که هر دو شهروندانی بیدفاع هستیم. ما این نامه اعتراضآمیز را خطاب به حضرتعالی مینویسیم و تنها محکمهای که امیدواریم حکمی صادر کند دادگاهِ افکارِ عمومی علاقهمندان به ادبیات فارسی است؛ و اعتراض ما به شما اعتراضی حقوقی نیست؛ بلکه اعتراضی اخلاقی است. آخرین بار این رمان در سال ۱۳۶۹ منتشر شد و از آن سال تاکنون مجوز انتشار نگرفته است. در این سالها برای اخذ مجوز آن به شکلهای رسمی و غیررسمی تلاش شد و آخرین بار مسئولان وزارت ارشاد به یک دوست عزیز ما که نماینده یکی از ناشرین معتبر ایران نیز بود گفتند که «اصلا نباید حرف از مجوزگرفتن «زنده باد مرگ» بزنید».
جناب آقای دکتر جبلی عزیز! ما از شما میپرسیم که بهعنوان یک فرد انقلابی و مسلمان، آیا از نظر شما این امر در آموزههای دینی و اخلاقی صحیح است که نویسندهای قادر نباشد اثر خود را عرضه کند؛ ولی اقتباسی از اثر او عرضه شود و در اختیار عموم قرار گیرد؟ آنهم اقتباسی که اثر را تغییر بسیار زیادی داده است. رمان «زنده باد مرگ» اگرچه رمانی درباره انقلاب اسلامی است که توسط یکی از هواداران انقلاب نوشته شده بود؛ اما نویسنده آن بیش و پیش از هر چیز یک نویسنده بود و به روابط انسانی و پیچیدگیهای زیست سیاسی میپرداخت و اصل هنرمندانه بیطرفی نویسنده را رعایت میکرد؛ اما در اقتباس صداوسیما از «زنده باد مرگ»، این اثر به رمانی کاملا تبلیغاتی تغییر کرده است.
البته همواره ارزش اقتباس این بوده است که بتواند یک اثر را بازتعریف کند و همان داستان را از جنبه دیگری روایت کند؛ اما سؤال این است که هنگامی که خالق اثر اصلی قادر نیست دسترنج خود را ارائه کند تا اثر اصلی با اثر اقتباسی مقایسه شود، آیا مخاطب درباره این اثر گمراه نخواهد شد؟ این برنامه در مدت کمتر از یک سالی که در فضای مجازی قرار گرفته است، بیش از ۱۵۰۰ بار دانلود شده است. چه تعدادی از این افراد درباره «زنده باد مرگ» تصوری نادرست پیدا کردهاند؟ آیا این نقض حق اخلاقی یک نویسنده نیست که تصویری نادرست از اثر او به جامعه ارائه شود؟
جناب آقای جبلی، رئیس محترم سازمان صداوسیما، درخواست ما بهعنوان وراث نویسنده «زنده باد مرگ» و صاحبین برحق آثار او این است که نسخه اقتباسی این رمان را از وبسایت کتاب گویا حذف کنید و دستور فرمایید که در رادیو نیز هرگز بازپخش نشود.
البته در سال ۱۴۴۷، اقتباس از این اثر برای همه آزاد خواهد بود. تا پیش از آن، هر لحظه حضور این کتاب در آن وبسایت بدون رضایت ما و البته همراه با نقض حقالناس ما خواهد بود. ما تا زمانی که «زنده باد مرگ» محکوم است و نمیتواند به دست صاحبین حقیقیاش – یعنی مخاطبین ادبیات فارسی – برسد با هرگونه اقتباس از آن مخالف هستیم و مخالف باقی خواهیم ماند.
با احترام:
کتایون صدرنیا، همسر ناصر ایرانی
علی نظیفپور، فرزند ناصر ایرانی»
ناصر ایرانی با نام اصلی ناصر نظیفپور ایرانی، زاده ۷ مرداد ۱۳۱۶ در تهران بود که دوم آبان سال ۱۳۹۷، در همین شهر درگذشت.
از این نویسنده، مترجم و نمایشنامهنویس، کتابهایی، چون «اعتراف گرگ تنها»، «سختون»، «نورآباد، دهکده من»، «زنده باد مرگ»، «هنر رمان» و ... به چاپ رسیده است. نمایشنامههای «قتل»، «حفره»، «در پایان»، «ما را مس کنید»، «مردهها را اگر چال نکنید» و «زشتترین نمایش روی زمین» هم از ناصر ایرانی به یادگار مانده است.