جرم، حاصل برآیند و تضارب یک شخصیت در یک وضعیت است؛ لذا در تحلیل چرایی وقوع جرم هم باید به شخصیت مجرم و هم وضعیتی که در آن مرتکب جرم شده است توجه شود. بررسی شخصیت، ابعاد بسیار پیچیده زیست شناختی، روانشناختی و ... دارد و در بررسی وضعیت نیز از محیط طبیعی تا فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی، همگی دخالت مستقیم در فرآیند تحقیق بزه میتوانند داشته باشند. موضوع جرم شناسی، همانگونه که از عنوان آن برمی آید، مطالعه علمی علل جرم است که در مفهوم موسع خود، به مطالعه پدیدههای آسیب شناسی اجتماعی یعنی انحراف یا کجروی نیز میپردازد.
تعریف جرم شناسی:
جرمشناسی یا بزهشناسی عبارت است از بررسی علمی پدیده مجرمانه. این پدیده، صرفا مفهومی جرمشناختی ست و به دو صورت محقق میگردد، یا به صورت فعل یا به صورت ترک فعل.
جرم شناسی، علم شناخت پدیده مجرمانه، یعنی علل تکوین جرم و خصوصیات چگونگی ارتکاب جرم و دانش شناخت علل و عوامل ارتکاب و ماهیت جرم است.
جرم شناسی به تنهایی به بررسی علمی جرم میپردازد، ولی در آسیب شناسی، هرگونه عملی که مغایر نظم عمومی باشد مورد تحلیل قرار میگیرد.
_ زمانیکه صحبت از جرم میشود، دو نگاه عمده نسبت به جرم وجود دارد.
۱: رویکرد حقوق کیفری
۲: رویکرد بر حقوق جرم شناختی
۱_ رویکرد حقوق کیفری: شامل رشتههای مطالعاتی میشود که جنبه دستوری یا آمره داشته و مبتنی به قاعده و مقررات قوانین هستند و به شدت از اصل قانونی بودن جراِیم و مجازاتها پیروی میکنند.
۲_ رویکرد بر حقوق جرم شناختی: این عاوم تابع هنجارهای قانونی خاصی نیست. به عبارت دیگر، علوم جرم شناختی، قانونگذار نبوده و تابع اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتها نمیباشد.
با توجه به آیتم بالا هر دو آنها ناهنجاری محسوب میشوند و باید سراغ آسیب شناسی رفت تا هر دو نوع ناهنجاری را تحت پوشش قرار دهد. لذا، در علوم جرم شناختی، قاعده هنجاری و تقنینی وجود ندارد. پس علوم جنایی شباهتهای زیادی به نظام کیفری دارد، چه از لحاظ شکل و چه محتوا.
تعریف علوم جنایی: مجموعهای از رشتههای مطالعاتی است که موضوع آنها جرم و بررسی آن از نظر قوانین و مقررات کیفری ست. به عبارت دیگر، علوم جنایی رشتهای دستوری و هنجاری ست و مبتنی بر قواعد و مقرراتی است که مقنن تهیه کرده است و بر اساس آن جرم از غیر جرم تفکیک میشود.
علوم جرم شناسی دارای دو شاخه است: جرم شناسی نظری و عملی.
جرم شناسی نیز مانند دیگر علوم انسانی در دو دوره عمده را طی نموده است:
۱-دوره اخلاقی (فلسفی یا ربانی)
۲-دوره تحقق
جرم شناسی به بررسی جرم پرداخته است:
۱-گرایش انسان شناسی جنایی
۲-گرایش جرم شناسیها و واکنش اجتماعی
۳-گرایش جرم شناسی عمل مجرمانه
برای بررسی جامعه شناسی جنایی نیاز است مکاتب و دورههای جنایی را بطور اجمالی مورد تحقیق قرار دهیم.
فصل اول
مکتب جرم شناسی محیط محور: مکتب محیط محور بر اهمیت و نقش مهم محیط اطراف مرتکب در ارتکاب تاکید دارند که این مکتب دارای زیرمجموعههای متعددی است که مختصرا شرح داده میشود.
مبحث اول
یکی از رویکردهای علمی به جرم منطقه جغراقیایی ست و تحت تاثیر محیط فیزیکی یا طبیعی بر میزان ارتکاب جرم میباشد.
بنیانگذاران مکتب جغرافیایی بر خلاف فلسفه کلاسیک که قانون گرایانه و فرد محور بوده به آزادی اراده و افکار تاثیر عوامل خارجی بر بزهکاری تکیه داشتند که جرم را پدیده اجتماعی میدانستند.
مبحث دوم
بررسی دیدگاه لاکاسانی و گارو که فرانسوی میباشد، با رد هرگونه مطلق گرایی جبری در بزهکاری بیان داشت که هر جامعه دارای مجرمینی ست که شایسته آن است و یا هر جامعه مستحق بزهکارانی ست که خود پرورش میدهد.
فصل دوم
مکتب جرم شناسی شخصیت محور: مکتب تحقیقی حقوق جزا بر پایه عقاید آگوست کنت است کهاعتقاد دارد وقایع اجتماعی را در خود عوامل یا فرد پایه جستجو کردند علل طبیعی یا الهی.
جرم شناسی شخصیت محور معتقد است که دانش و آگاهی بجای امور انتزاعی، متافیزیک یا الهیات باید بر روی تجربه، مشاهده و آزمایش پایه ریزی شود.
شناخت علمی بدست آمده توسط این شیوه به نوبه خود باعث اصلاحات اجتماعی و سیاسی گستردهای شد.
رویکردهای روانشناختی: به اعتقاد دوگرف انسان بزهکار قبل از هر چیزی بشری، چون دیگر آدمیان است و اختلافی با آنها ندارد. مجرم موجود انفعالی نیست و به مانند دیگران زندگی خود را میسازد و آنرا هدایت میکند، به اصلاح اعمال خود میپردازد، به هیجان میآید و رنج میکشد.
مجرم انسان خودکار نیست که جرم از طریق وراثت به او منتقل گردد و شرایط اجتماعی او را به جرم کشیده باشد.
فصل سوم
مکتب جرم شناسی فرهنگ محور: این دیدگاه اولین بار توسط جامعه شناس آمریکایی ساترلند مطرح شد و حفظ مبنای یادگیری اجتماعی درون گروهی در این نکته متمرکز است که چگونه افراد بزهکار میتوانند چگونه نمیشوند.
در این کمپین ساترلند بیان میدارد که تصویری که بزهکار از خود در فرایند آموزش رفتار ضد اجتماعی ترسیمم میکند تصویری ست که متعاقبا بزهکار آن را در نتیجه تعامل با دیگران بازسازی خواهد کرد.
تعریف مکتب شیکاگو: در این مکتب با ایدههایی از جامعه شناسی سر و کار داریم که مبتنی بر تعارضات فرهنگی هستند و اینکه چگونه تفاوت فرهنگی مردم یک جامعه با مردم فرهنگ غالب میتوانند زمینه رفتارهای ضداجتماعی را فراهم کند.
مکتب جرم شناسی فرد محور: برخلاف نظریه قبلی که همگی بزهکار را ناگزیر از بزهکاری نشان میداده و او را اسیر شرایط اجتماعی و جغرافیایی و اقتصادی و غیر نشان میدهند. این نظریه تا حدودی متناوب است و معتقد است که بزهکار خودش خواسته که بزهکار شود و بزهکار را بعنوان روش زندگی انتخاب کرده است.
مبحث اول
پنجرههای شکسته: تئوری پنجرههای شکسته در زمینه کنترل رفتار اجتماعی ست. رفتارهایی که کمک میکند انسانها در آرامش و امنیت کنار هم و در یک محیط سالم زندگی کنند. این تئوری بعنوان یک انگیزه برای اصلاحات در سیاست جنایی به کارگرفته شده است.
مبحث دوم
نظریه تسامح صفر: پلیس در این نظریه راهبردهایی برای مقابله با جرائم خود ارائه مینماید و برخورد قاطع و گسترده با جرائم فرد را در دستور کار خود قرار میدهد.
فصل چهارم
نظریه مبتنی بر فشار اجتماعی: این نظریه ساختارگرا بوده و فردگرا نمیباشد و منظور از نظریه ساختارگرا یعنی به ساختار اجتماعی ایراد وارد میکند، بجای اینکه دلایل فردی بزهکاری را مطرح کند، دلایل ناشی از ساختار و نظام ناکارآمد را مطرح میکند. اینکه چگونه تبعیضهای اجتماعی و تعاریف ارزشی تبعیض آمیز باعث میشوند عدهای جزء گروه منزوی قرار گیرند و دچار محرومیت ساختاری میشوند.
یعنی جزء طبقهای قرار میگیرند که مرتون به آنها میگوید دچار محرومیت ساختاری شده اند. این افراد ممکن است در آستانه بزه قرار گیرند و وارد این حیطه شوند.
نظریه دورکیم: دیدگاههای جامعه شناختی مختص به خود را داشته و درباره حقوق، جرم وکیفر تعریف ارائه میدهد.
او در مکتب فشار اجتماعی معتقد است همبستگی اجتماعی برای کارآمد جامعه ضروری ست و تقسیم بندی جامعه از نظر دورگیم ۱-جامعه سنتی ۲-جامعه ارگانیک
نظریه واکنش اجتماعی: مکاتبی که در زیر عنوان شده بعنوان واکنش اجتماعی قرار میگیرند و بر نقش قوای
رسمی جامعه در شکل گیری بزه تاکید دارند که ابعاد مختلفی دارد.
۱-نظریه برچسب زنی ۲-نظریه جرم شناسی انتقادی با رادیکال ۳-نظریه جرم شناسی فمینیست
۴-نظریه جرم شناختی پست مدرن
فصل پنجم
پیشگیری: پیشگیری در یک معنای عام عبارت است از اقداماتی که از قوع جرم جلوگیری میکند.
به عقیده شرمن هر رویدادی که اعمال میشود، دو نتیجه آن نرخ بزهکاری را کم میکند.
پیشگیری به معنای خاص تعریف میکند، مجموعه اقدامات غیرکیفری که هدف نهایی آن منحصرا یا بصورت جزئی محدود کردن دامنه ارتکاب جرم و غیرممکن دشوار و کم کردن احتمالی وقوع جرم باشدو مستلزم آن است که ابتدا علت شناسی اولیه از جرم صورت بگیرد.
انواع پیشگیری:
۱-کنش
۲-واکنش
۳-پیشگیری بر مبنای مدل پزشکی
چکیده
بزه دیده شناسی بزه دیده، واژه ایست که توسط فرهنگستان زبان فارسی در سال ۱۳۱۶ بعنوان معادل فارسی (مجنی علیه) وضع شد. همانطور که بزهکاری در برابر مجرمیت بزهکار در برابر مجرم، کیفر به جای مجازات و. انتخاب شده است. البته بزه معادل مناسب تری برای جرم است. در علم جرم شناسی برای انجام یک بزه علتهای مختلغی موجود است که متاسفانه علتها را بدلیل فراوانی و بی انتها بودن نمیشود ریشه یابی نمود. علی هذا در مبحث فوق جرم را باید خوب شناخت و دلیل یا دلایل آن را چه بطور شخصی و چه حکومتی از بین برد، معقوله پیشگیری بهترین واژه و راه کار است که بشود جلوی بزه را گرفت. در اجتماع یا کوچکتر آن محلی که جرم نمودن یک روند عادی شده است معمولا بزهکاران بیشتری در آن جا بوجود میآیند که این پیشگیری نیاز مبرم به وجود قوای حکومتی میباشد تا با قدرت بتواند جلوی بزه و بزه کاری را بگیرد.
The victim of the victim's identity is the word set by the Persian language academy in ۱۳۱۶ as the equivalent of Farsi.
As criminal offenses against criminal offenses against the perpetrator are punished, instead of punishment.
Of course, crime is more appropriate for crime. In criminology, there are many reasons for committing a crime, which, unfortunately, can not be rooted in the causes because of the abundance and infiniteness. However, in the above discussion, the crime must be well understood and the reason or reasons What eliminated it personally and in government is the prevention of the best word and the way that can be prevented. In the community or smaller, the place where the offense is a normal process, usually there are more perpetrators there. This prevention requires the presence of a government that can withstand crime and crime.
نگارش: علیرضا میلانی/ محمد سنجابی نژاد
منابع و ماخذ
۱-دکتر سید محمد حسینی نظریه برچسب زنی – قطعنامه حقوقی
۲-دکتر رضا داوری اردکانی – اندیشه پست صون چاپ ۹۱،
۳-اسمعیل رحیمی نژاد – جرم شناسی انتشارات فروزش ۹۴،
۴-محمد رجبی پور – فصل نامه دانش انتظامی بزهکاری دانش آموزان
۵- جرج ولد ترجمه دکتر علی شجاعی چاپ هشتم سال ۹۴،
۶- مهشید باقری – عوامل اجتماعی ماثر بر بزهکاری زنان
۷- اسماعیل ساولانی – حقوق جزای عمومی ۱۳۹۲،
۸- دکتر علی صفاری – درآمد بر جغرافیای جنایی- انتشارات مجد ۹۲،
۹- ابوالقاسم فرهت قائم مقامی – نظام گسیختگی از جرم ۱۳۸۷،
۱۰- روح الله فروزش – جرم شناسی پست مدرن، مجله زمانه
۱۱- دکتر حسین غلامی – فصلنامه مطالعات
۱۲ – دکتر مهدی کی نیا – روانشناسی جنایی سال ۷۶،
۱۳- آنتونی – جامعه شناسی – تهران ۹۲،
۱۴ – دکتر نجفی ابرند آبادی – تقریرات درس تاریخ تحولات کیفری دانشگاه بهشتی ۱۳۷۰،
۱۵- دکتر رضا نوربها – زمینه حقوق جزای عمومی، کانون وکلا ۷۵،
۱۶- نوروزی – پنجره شکسته سال ۸۳،
۱۷- علیرضا وظیفه – جنسیت و بزهکاری ۱۳۹۱،
۱۸- ولد، جرج برنارد – ترجمه علی شجاعی ۱۳۸۰،
۱۹- یان مارش – نشر میزان ۱۳۸۹،
۲۰- دکتر علی نجفی – آموزش و سنجش چاپ پانزدهم
۲۱- مقالات و سایتهای اینترنتی