جغرافیا و انرژی امتیازات پرشمار و فرصتهای طلایی در اختیار ما قرار میدهد و داده است. اما بپذیریم که بهره گیری از آن به هیچ وجه بی مخاطره و ساده نیست. فرصتی دایمی و همیشگی هم نیست. رقبا و دشمنان پرتعدادی که در همین منطقه یا ورای آن قرار دارند، از ورود ایران به قلب و قطب اقتصاد و مالیه و حتی فرهنگ متعارف بینالملل میترسند و برخی به خود میلرزند.
ما در بهترین حالت برای آنان در حصار انزوای اقتصادی و فرهنگی مطلوب خواهیم بود، و اگر درگیر تخاصمات و مناقشههای بی سرانجام و پیچیده باشیم خیالشان راحت و برنامههایشان بی رقیب خواهد بود.
متاسفانه بسیاری از همسایگان یا دوستان و متحدان ظاهری ما، از توانایی و تحرک ایران ممانعت و در راه توسعه و پیشرفت ایران سنگاندازی میکنند. از خیزش ایران با این همه امتیازات و انحصارات بی مانند و گام نهادن به جمع قدرتهای اقتصادی و شبکه جهانی تجارت و گردش مالی بسیار هراسان و بیمناکند. خاصه که میدانند قدرت دفاعی و سپر امنیتی ایران نیز میتواند پشتوانه مقدر و مقتدر توسعه و سرمایهگذاریهای بزرگ باشد و صنعت و تجارت را در سرزمینی پهناور و شهرهایی با نیروی انسانی منظم و کاردان، به پیش برده و متعادل کند.
اغلب کشورهای بیست گانهای که در رأس اقتصادهای نوظهور قرار دارند، و بخش مهمی از صنعت جهان، به انرژی خاورمیانه اتکا دارد و این یک مزیت تاریخی و یک فرصت ویژه برای ماست. ایران در این شرایط دیگر نمیتواند رقابت اقتصادی را کم اثر تلقی کند و چشم بر پیشرفت و رشد سریع اقتصادهای تجاری ـ نفتی ـ توریستی در کشورهای منطقه، که در حال متمایلشدن به تولید صنعتی و تکنولوژیهای نوین هستند ببندد.
دیگر نمیتوان از اتحادیههای نوینی که مثل حلقه زنجیر در حال شکل گیری در پیرامون ما و مناطق حساس مرتبط با ماست، غفلت کرد. از انباشت و احتکار آب در ترکیه که موجب ناامنی قطعی و جنگهای خونین در مناطق و کشورهای جنوبی خواهد شد تا پیمانهای تازه در انرژی و مسیرهای خارج از ایران برای عبور انرژی و راههای عمده در تجارت و سرمایه گذاری روی انرژیهای خورشیدی و بادی و آبی، تقدیری تازه را برای ما و کل خاورمیانه رقم خواهد زد.
این تغییر و تحولات، یا بهتر است بگوییم این برنامهها، طی ده سال آینده مزیتهای بزرگ ما را کم رنگ و شاید بی رنگ سازد. نباید غفلت کنیم و اینجاست که ایدة موازنه در سیاست، چه منفی و چه مثبت، میتواند دوباره به کار ما آید و مسیر توسعه را هموار و افق امنیت و قدرت را برای ملت و حکومت ایران پایدار سازد. اساس موازنة مثبت بر بهره گیری از حداکثر ارتباط متعادل و سودآور و راهگشاست. اصلا بنیاد موازنه بر سودآوری اقتصادی و بهره وری اقتصادی است، و مبنای موازنه منفی بر پیشگیری از زیان و جلوگیری از بازی قدرتهای سیاسی و نظامی برای استفاده از کشور ما، در منازعات نامربوط به ما و بیمنفعت برای ماست. اگر مشارکتی موجب سود و توسعه نباشد و یا امنیت و قدرت ما را افزون نسازد، هیچ توجیهی هم نخواهد داشت.
اگر امروز متوجه این مهم نشویم و از تغییرات بزرگ در هر چهار جهت مرزهایمان دور بمانیم، ممکن است در رقابت از همسایه پرجمعیت جنوب شرقی هم دور بمانیم؛ چنان که سودای تجارت در اقیانوس هند و توسعه منطقه طلایی و بیمانندی مثل چابهار هم برای مردم بومی ایران در قرن بیست و یکم به رویایی بیتعبیر بدل شود و خدای ناکرده مردمان سیستان و بلوچستان و کرمان و یزد، و تجار و هتلداران چابهار نیز ـ معالاسف ـ مثل بسیاری از متنعمان و ثروتمندان کشورمان که رو به سوی ترکیه و امارات و غیره و غیره کردند، برای خرید خانه و ثبت شرکت به لاهور و اسلامآباد و بند گوادر بروند. تا دیر نشده باید تحول را در همه عرصهها و با حداکثر سرعت ممکن آغاز کنیم.