کد خبر: ۷۸۶۳۳۵
تاریخ انتشار : ۱۶ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۴:۲۹

«سر بن لادن را برای من بیاور»؛ مرگ جاسوسی که مامور دستگیری رهبر القاعده بود

روز ۱۹ سپتامبر ۲۰۰۱، در حالی که ویرانه‌های مرکز تجارت جهانی و پنتاگون پس از حملات ۱۱ سپتامبر هنوز در آتش بودند - گری شرون، مامور سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا)، وارد دفتر رئیسش شد و مجموعه‌ای از دستورات را دریافت کرد: «بن‌لادن را دستگیر کن، بکش و سرش را در جعبه‌ای روی یخ خشک بیاور اینجا».
«سر بن لادن را برای من بیاور»؛ مرگ جاسوسی که مامور دستگیری رهبر القاعده بود
آفتاب‌‌نیوز :

 در مورد ایمن الظواهری، معاون اسامه بن‌لادن، و بقیه اعضای حلقه مرکزی القاعده، دستورات به همان اندازه صریح بود: «سرهایشان را به نیزه کنید».

به گزارش شبکه خبری بی‌بی‌سی، ظرف چند روز، شرون و گروهی متشکل از ماموران شبه‌نظامی، اولین آمریکایی‌هایی بودند که وارد خاک افغانستان شدند که تجهیزاتشان کمابیش به تلفن‌های ماهواره‌ای محدود بود - و همچنین میلیون‌ها دلار پول نقد برای جلب حمایت متحدان احتمالی به همراه داشتند. چند هفته بعد، در ۷ اکتبر، ایالات متحده حمله خود را به افغانستان که تحت حاکمیت طالبان بود آغاز کرد که جرقه جنگی حدودا ۲۰ ساله را زد که در اوت ۲۰۲۱ پایان یافت.

بن لادن در سال ۲۰۱۱ از میان برداشته شد، اما کشتن الظواهری یک دهه دیگر به طول انجامید.

و در اول اوت - تنها یک روز پس از اینکه یک پهپاد ایالات متحده سرانجام الظواهری را در کابل به چنگ آورد - گری شرون در سن ۸۰ سالگی بر اثر سکته درگذشت.

در پی مرگ شرون، ویلیام بِرنز، مدیر سیا، از او به عنوان «قهرمان و الهام‌بخش» برای هر ماموری که در سازمان جاسوسی ایالات متحده کار می‌کند، ستایش کرد.

برنز گفت: «گری بیش از دو دهه پیش در افغانستان و در هر نقش دیگری که در سیا خدمت کرد، بهترین تجسم سازمان ما بود. ما هرگز فداکاری، وفاداری و پشت کار او را فراموش نخواهیم کرد.»

کم بودند مامورانی که در آن زمان در سیا خدمت می‌کردند و برای رهبری عملیات اولیه مناسب‌تر از او باشند. شرون در طول دوران مسئولیتی که چندین دهه به طول انجامید، به عنوان «رییس پایگاه» سیا در افغانستان و پاکستان در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ خدمت کرد.

او بعداً در مصاحبه با پی‌بی‌اس یادآوری کرد که در آن زمان «هیچ علاقه‌ای از سوی دولت ایالات متحده» به افغانستان وجود نداشت.

او گفت: «طالبان آنجا بودند. همه می‌دانستند که آنها حقوق بشر را نقض می‌کنند و فقط دولت بی‌کفایتی هستند که با مردم خود به طرز وحشتناکی رفتار می‌کنند. اما در واشنگتن واقعاً برای کسی مهم نبود.»

اما شرون گفت که تا سال ۱۹۹۶ که سازمان اطلاعات آمریکا بر فعالیت‌های اسامه بن‌لادن، جهادگری نسبتا ناشناخته در آن زمان و سرباز کهنه‌کار جنگ چریکی علیه شوروی در دهه ۱۹۸۰، تمرکز کرد، دیگر «معادله تغییر کرده بود».

شرون بخشی از یک گروه کوچک در مرکز مبارزه با تروریسم سیا بود که نسبت به تهدید این تبعه سعودی هشدار می‌داد. شرون به زودی شروع به برقراری تماس مجدد با فرماندهان افغانی کرد که از زمان حضورش در منطقه می‌شناخت.

در طول سه سال بعد، به دستور شرون، سیا بارها تلاش کرد تا بن‌لادن را بکشد یا دستگیر کند، با طرح‌هایی از کمین و حمله به کاروان او گرفته تا یورش به مزرعه او در جنوب افغانستان یا حملاتی با موشک‌های کروز و بمباران.

در نهایت، بن‌لادن بمب‌گذاری سفارتخانه‌های ایالات متحده در کنیا و تانزانیا در سال ۱۹۹۸ را سازماندهی کرد و از یک حمله بسیار بزرگ با موشک‌های کروز به پایگاه‌های القاعده در ولایت خوست افغانستان در ماه اوت همان سال جان سالم به در برد.

سه سال بعد، ۱۹ هواپیماربای القاعده حملات ۱۱ سپتامبر را انجام دادند.

در مأموریت سال ۲۰۰۱ در افغانستان - که رسماً به عنوان عملیات «فک‌شکن» شناخته می‌شود - شرون و هفت آمریکایی دیگر با گروه موسوم به ائتلاف شمال، ائتلافی از گروه‌هایی که با دولت طالبان می‌جنگیدند که از سال ۱۹۹۶ بر افغانستان حکومت می‌کردند، ارتباط برقرار کردند. زمانی که او حکم مأموریت‌اش را دریافت کرد، ۵۹ ساله بود، و یازده روز از برنامه گذار سیا برای کارمندانی که مانند او وارد بازنشستگی می‌شدند، می‌گذشت.

او سال‌ها بعد گفت: «هرگز انتظار نداشتم که با من تماس بگیرند که وارد ماجرا شوم. فکر می‌کنم با توجه به رابطه طولانی من با آن افراد در ائتلاف شمال، این انتخاب درستی بود.»

ارزیابی شرون را مایکل «میک» مالروی، مامور شبه نظامی سابق سیا، سرباز سابق جنگ افغانستان و دستیار سابق معاون وزیر دفاع تأیید کرد.

مولروی به بی‌بی‌سی گفت: «تجربه قبل از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ او در افغانستان برای موفقیت ما در حمله اولیه، حمله‌ای که او رهبری کرد، کاملاً حیاتی بود. گری با حضور در میان اولین گروهی که به افغانستان رفتند، سرمشق بقیه شد و مفهوم رهبری فعال را با سرمشق کار خود نشان داد.»

به عنوان یک عملیات نظامی، تهاجم به افغانستان به طرز چشمگیری موفقیت‌آمیز بود و طالبان را تا دسامبر ۲۰۰۱ از قدرت بیرون راند. اما هدف اصلی شرون، - بن‌لادن - و دیگر شخصیت‌های ارشد القاعده مانند الظواهری گریختند، و طالبان دوباره سازماندهی داده شدند و به یک جنگ چریکی طولانی که به عقب‌نشینی پر هرج و مرج ایالات متحده از کابل در سال گذشته منجر شد ادامه دادند.

شرون در مصاحبه‌هایی در اواخر عمرش گفت که شکست ایالات متحده در تأمین امنیت افغانستان و دستگیری دشمنان اصلی آن، تا حد زیادی به دلیل تخلیه منابع نظامی و سیا از أفغانستان بود که ناشی از تهاجم سال ۲۰۰۳ به عراق بود.

با وجود ادعاهای اولیه دولت جورج دبلیو بوش در ایالات متحده مبنی بر اینکه دولت عراق به نحوی با حملات ۱۱ سپتامبر مرتبط است، شرون گفت که او هرگز باور نکرد که چنین ارتباطی وجود داشته است.

او در سال ۲۰۰۵ به ان‌پی‌آر گفت: «تعداد افراد، پرسنل سیا، در این کمپ‌ها و پایگاه‌های دورافتاده کم شد … به دلیل تقاضا برای افزایش نیروها در عراق. من فکر می‌کنم که این واقعاً اثری منفی بر انباشت اقدامات ما در آنجا داشت. و این صدمه و اثر منفی هنوز هم امروز خود را نشان می‌دهد.»

شرون سرانجام در سال‌های پس از حمله به افغانستان توانست بازنشسته شود و در سال ۲۰۰۵ کتابی با عنوان «اولین ورود» در مورد این عملیات منتشر کرد.

حتی سال‌ها پس از بازنشستگی او، متحدان بن‌لادن همچنان شرون را هدف می‌دانستند. در سال ۲۰۱۳ گروه شبه‌نظامی سومالیایی شباب در توییتر ادعا کرد که او را کشته است و مقامات آمریکایی ناشناس به ان‌بی‌سی گفتند که چنین ادعاهایی اغراق‌آمیزند.

گزارشی از ان‌بی‌سی در آن زمان اعلام کرد: «گری شرون زنده و سالم است.»

ماموریت شرون در مقر سیا در ویرجینیا همچنان ادامه دارد: هلیکوپتری که در مأموریت سال ۲۰۰۱ استفاده شده بود به عنوان یادآوری در مقر سیا باقی است.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین