احمد زید آبادی درباره پدیده عمامه پرانی نوشت: این اقدام فقط جانب افراد بیگناه و بیپناهی را میگیرد که تنها جرمشان پوشیدن عبا و قبا و عمامه است!
این پدیدهای که به نام "عمامهپرانی" شهرت یافته و مورد خوشحالی برخی از مخالفان شده است، عمدتاً جانب روحانیونی را میگیرد که هیچ موقعیت حکومتی ندارند و چه بسا خود از منتقدان و حتی قربانیان سیاستهای جاری باشند.
پیرمرد معممی که پای پیاده از کوچه و خیابان عبور میکند، دارای چه موقعیتی است که انداختن عمامهاش کسی را به وجد آورد؟
روحانیونی که دارای پستهای عالی در نظام هستند، معمولاً به سادگی در انظار عمومی ظاهر نمیشوند و اگر هم بشوند، از محافظت و مراقبت لازم برخوردارند. بنابراین، این اقدام فقط جانب افراد بیگناه و بیپناهی را میگیرد که تنها جرمشان پوشیدن عبا و قبا و عمامه است!
چندی پیش در سفرم به نجفآباد اصفهان، با پیرمرد روحانی بسیار موقر و مهذّب و مهربانی از منتقدان و زخمدیدگان وضع موجود همسخن شدم که از تجربۀ رویاروییاش با معترضان در خیابان برایم گفت. او در مواجهه با جمعیت معترض دستهایش را به علامت تسلیم بالا برده گفته بود؛ به خدا من آخوند حکومتی نیستم! معترضان هم البته با او به احترام رفتار کرده بودند. چرا روشنفکران منصف و مداراجو نسبت به این پدیدهها هشدار نمیدهند؟