هیرش سعیدیان: کیفیت نازل و هزینه گزاف تولید در صنعت خودروسازی کشور، یکی از مشکلات تاکنون لاینحل اقتصاد ایران بوده است. میثم فرجالهی فارغالتحصیل مقطع دکتری دانشگاه بریتیش کلمبیا و استاد دانشگاه علم و صنعت که مطالعات مختلفی در این حوزه انجام داده است، میگوید با چند نفر از مدیران ایرانخودرو در مورد قیمت بالای قطعات خریداری شده صحبت کرده است، آنها هم اذعان داشتهاند که این قطعات از قطعهساز گران خریداری شده، اما گفتهاند دیگر چارهای نیست و نمیتوان قیمت را کاهش داد. با وی به ویژه در مورد شرکت اسرارآمیز ساپکو که مسئول خرید قطعات برای ایرانخودرو است، گفتگوی انجام دادیم که میخوانید؛
خود شما در بحث هزینه تمام شده خودرو به راهکار و راه حلی رسیدهاید؟
این البته موضوع مفصلی است که شاید در قالب یک مصاحبه نگنجد، مدیران در وزارت صمت نیز واقف به این موضوع هستند و یک برنامه راهبردی ارائه کردهاند و امید دارند که این برنامه راهبردی بتواند این مشکلات را حل نماید. به نظر میرسد که در این برنامه آسیبها به خوبی شناسایی شده و تلاش شده که پاسخهای مناسبی برای این چالشها پیدا شود.
بنده در طول تمام سال های روزنامهنگاری اقتصادی از این برنامههای راهبردی در وزارت صمت زیاد دیدهام و هر دولتی که بر سر کار میآید معمولاً عطش زیادی برای ارائه برنامههای راهبردی اینچنینی دارد و چون ندیدهام که اجرا شود مقداری بدبین هستم، پرسش این است که به نظر شما اهم مشکلات احصاء شده در حوزه قطعهسازی و اینکه اینقدر قطعات خودرو گران تمام میشود چیست؟
به نظر میآید که یک سری عیوب در طراحی فرایند وجود دارد، همچنین نظارت بر کل فرایند خرید قطعه از قطعهساز نیز دارای اشکال جدی است. مسئله مهم دیگر شرکت ساپکو است که از طرف ایرانخودرو با قطعهسازها طرف است و یک (مبلغ) بالاسری برای خودش بر میدارد و قطعه را تحویل ایرانخودرو میدهد. این روند خرید قطعه توسط ساپکو بالاخره مستعد فساد است، قراردادهای خرید قطعه توسط شرکت ساپکو از قطعهساز نیز شفاف نیست، قیمتهای خرید نیز معلوم نیست که چگونه و بر اساس کدام شاخصها تعیین میشود. کسی نمیداند که شرکت ساپکو با چه قیمتی، چه جنسی را از چه فرد یا شرکتی خریداری میکند، حتی اینکه ساپکو از چه کسی هم قطعه میخرد، معلوم نیست، اینکه به چه قیمتی هم خریداری میکند، معلوم نیست. قراردادها شفاف نیست، اینکه چه چگونه پول قطعهساز را پرداخت میکند نیز معلوم نیست.
ساپکو اختیار تام دارد؟ یعنی مزایده و مناقصهای برای خرید قطعه انجام نمیگیرد و ساپکو راساً بر اساس صلاحدید خود قطعه خودرو را خریداری می کند؟
بله! ساپکو خودش راساً اقدام می کند.
این تصور وجود دارد که قطعهسازهای بزرگ با یکدیگر یک کارتل را تشکیل میدهند و تا به حال کمتر دیده شده قطعهساز به عدم برگزاری مناقصه یا عدم شفافیت خرید توسط ساپکو اعتراض کند؟
قطعهسازها نیز اعتراض میکنند، خیلی از قطعهسازهای خٌرد ورشکسته هم شدهاند، چون یا پولشان را ندادهاند یا با آنها قرارداد نبستهاند. ایران خودرو با قطعهسازهای زیادی سروکار دارد، قطعهسازهای بزرگ که رسانه دارند و از نفوذ رسانهای برخوردار هستند معمولاً موفقتر هستند، اما قطعهساز کوچک که دسترسی به این مزایا ندارد، معمولاً خیلی صدایشان به جای نمی رسد.
در مورد قیمتگذاری گفته میشود که قطعهساز، محصول خود را بسیار بیشتر از ارزش واقعی قیمتگذاری میکند و خریدار ایران خودرو نیز که این را میداند در یک زد و بند، این مسئله را نادیده میگیرد، نظر شما چیست؟ آیا سازوکاری هست که قیمت واقعی را احصاء کند؟
این حرف درستی است، در خیلی از قطعات قیمت میتواند حتی کاهش پیدا کند اما وقتی چند سال قبل قیمت را مثلاً ۱۰۰۰ تومان تعیین کردهاند، الان کسی حاضر نیست قیمت قطعه را کمتر از قیمت مثلاً سال قبل تعیین کند، چون ممکن است نهادهای نظارتی برایشان سوال پیش بیاید که در این تورم اقتصادی چگونه قطعه با قیمت کمتر از سال قبل یا حتی پارسال قیمتگذاری شد، حتماً یک مسئلهای در این بین است و یک زد و بندی صورت گرفته است.
مدیران جدید در ایران خودرو که خیلی پایبند منافع مدیران قبلی نیستند، آنها چرا تلاشی برای افشاء این قراردادهای حاشیه دار انجام نمی دهند؟
منافع افرادی که در ایرانخودرو نفع میبرند، خیلی وابسته به مدیرعاملها نیست، هر مدیرعاملی که بیاید یک صحنهای بازی برایش تعریف میکنند که او هم ناچار شود در همان صحنه بازی کند. یک سری قطعهسازی هستند که زورشان میرسد که پولهایشان را بگیرند و مبلغ قراردادشان به تاخیر نیافتد، بیشتر آنها دارند منفعت میبرند، خصولتیها به آن صورت درگیر نیستند و بلکه تعدادی شرکت بزرگ قطعهساز هستند که نفع اصلی را میبرند. خود خودروساز خیلی سهمی در تولید خودرو ندارد، یعنی سهم خودرو ساز کمتر از ۲۰ درصد سهم دارد که شامل مواردی مانند هزینه مونتاژ و رنگ و پرس است. هم ایرانخودرو و هم سایپا تقریباً به همین شکل عمل میکنند، ۸۰ درصد بقیه متعلق به قطعهسازها است. هر کسی زورش بیشتر باشد تعامل بیشتری با ایران خودرو انجام میدهند.
از شرکت کروز به عنوان بزرگترین سهامدار خصوصی ایرانخودرو بسیار نام برده میشود.
قطعهسازها یکی دو تا نیستند، جمعی از قطعهسازها هستند که با همدیگر ارتباطات خوبی دارند و از هم دیگر نیز سهام خریداری کردهاند، یعنی سهامدار یکدیگر هستند و در عین حال سهامدار خودروسازها نیز هستند. اگر جستجوی دقیقی انجام دهید، میبینید که شرکتهای که قطعهساز یا سهامدار خودروساز بزرگ است، به همدیگر نیز وابستگی دارند. این شرکت نفوذ خود را در قطعهسازی دارند.
ظاهراً از نظر شما راه حل این نیست که سهام دولت در خودروسازها افزایش یابد.
مقدار سهام دولت ریشه مشکلات نیست، ریشه مشکلات در راهبردی است که دولت باید برای خودروسازی در نظر میگرفت، خودرو سازی یک صنعت رهایی بوده است و اقتصاد صنعت خودرو نیز هیچ وقت به عنوان مسئلهای جدی مورد توجه قرار نگرفته است، الان هم کار به جای رسیده است که به این راحتی نمیتوان نجاتش داد.
یک کارشناس در صداوسیما مدعی شد چند هزار آقازاده و مدیر سیاسی در خودروسازی حضور دارند، نقش این افراد را چگونه ارزیابی میکنید؟
من منکر حضور این افراد نیستم، اما خود خودروسازها اعلام کردهاند که سهم هزینه نیروی انسانی از کل سبد هزینه ساخت خودرو نهایتاً ۷ درصد است. چالش اصلی در این جاها نیست، در تدوین برنامه، در سیاستگذاری، در عدم نظارت درست وزارت صمت بر خودروسازی و در تعیین راهبردها کوتاهی شده است. باید سازوکار انتخاب قطعهساز، تعیین قیمت، فرایند خرید و پرداخت پول شفاف باشد، قراردادهای خرید باید منتشر شوند تا همگان بتوانند ببینند و درستی آن را راستیآزمای کنند، اما این اتفاق نمیافتد، به هر حال عدهای هستند که از این عدم شفافیت نفع میبرند.
شما در حوزه های دیگیر نیز همینطور است
مدیرعامل خودرزوسازی های سایپا وایران خودرو توسط دولت تعیین می شود و هرجایی که دولت باشد ارتباطات حرف اول را می زند و مافیا شکل می گیرد
اینکه قطعه سازان عادی بتوانند کاری بکنند اصلا قابل قبول نیست...