رویشگاه زاگرس که در ۱۱ استان کشور گسترده است از شمال غربی ایران آغاز و سپس پهنههای این جنگل سترگ به غرب و جنوب غرب ایران کشیده میشود.
این رویشگاه حدود ۶ میلیون هکتار وسعت دارد و گونههای گیاهی مانند زالزالک، کیکم، پسته وحشی، زبانگنجشک، بنه و افرا در آن یافت میشود. جنگلهای زاگرس ۴۰ درصد از وسعت جنگلهای ایران را دربرمیگیرد و پس از جنگلهای هیرکانی در شمال کشور دومین عرصه جنگلی ایران بهشمار میآید.
بلوط مهمترین گونه درختی در رستنگاه زاگرس است. ریشههای این درخت که گاهی به ۹ متر نیز میرسد ۶۰ تن از آلودگیهای زیستمحیطی را جذب میکند تا زاگرس در سایهسار بلوط همچنان افراشته بماند.
رویشگاه زاگرس به دو ناحیه زاگرس شمالی و جنوبی تقسیمشده که زاگرس شمالی دربرگیرنده استانهای لرستان، آذربایجان غربی، کردستان و بخشی از استان کرمانشاه است.
دارمازو درخت غالب رویشگاه زاگرس است که در پارهای از مناطق با بلوط ایرانی نیز درهمآمیخته میشود. دارمازو درختچهای با ارتفاع حدود شش متر، دارای تنهای خاکستریرنگ و ترکخورده است. برگهای این درختچه ۲ تا ۵ سانتیمتر عرض و ۴ تا ۶ سانتیمتر طول دارد.
دارمازو علاوه بر نقش رویشیای که در زاگرس دارد محصولاتی مانند گز علفی را نیز از نیش حشرات تولید میکند. این محصول بهصورت یک شهد است که روی برگها و شاخه گونههای بلوط دارمازو، بلوط ایرانی و یوول بهوجود میآید. استانهای ایلام، خوزستان، کهگیلویهوبویراحمد، فارس، اصفهان و چهارمحالوبختیاری نیز رویشگاه زاگرس جنوبی را دربرمیگیرد.
بلوط ایرانی تنها گونه بلوط در سه استان ایلام، کهگیلویهوبویراحمد و فارس است. ارتفاع اینگونه درختی حدود هشت متر و دارای برگهایی دندانهای شکل است که از دره سیلوانا در آذربایجان غربی تا فیروزآباد استان فارس گسترش دارد.
فارس، لرستان و خوزستان در بین ۱۱ استان زاگرسنشین رتبههای اول تا سوم وسعت رویشگاههای جنگلی و درختی را در زاگرس به خود اختصاص داده است. میزان بارندگی در رستنگاه زاگرس از ۶۰۰ میلیمتر در قسمتهای شمالی تا ۳۰۰ میلیمتر در جنوب غرب در نوسان است و سفرههای آب زیرزمینی را در ۲۱ استان تقویت میکند.
۲ هزار و ۳۷۲ گونه گیاهی شناساییشده، ۶۱ گونه پستاندار، ۲۷ گونه ماهی، ۱۶۷ گونه پرنده و ۳۷ گونه خزنده در جنگلهای زاگرس زیست میکنند. همچنین ۱۸۰ گونه درختی و درختچهای، بیش از ۲۵ گونه جنگلی و مرتعی، ۸۰ درصد عشایر، ۴۰ درصد آبهای کشور و ۵۰ درصد دام کشور در منطقه زاگرس قرار دارد.
آتشسوزی، ریزگردها، خشکسالی، سیل، چرای دامها، زراعت زیراشکوب و قطع درختان سالهای اخیر رستنگاه زاگرس را در وضعیتی شکننده و ناپایدار قرار دادهاست تا این منطقه استراتژیک کشور بیشازپیش در معرض نابودی قرار بگیرد.
زاگرس در میان طغیان آفات
شیرین ابوالقاسمی مدیر ملی وقت طرح حفاظت از زاگرس مرکزی در آذرماه ۱۳۹۲ از نابودی یکمیلیون هکتار از رویشگاه زاگرس طی چهار سال خبر داد و گفت که در آن مدت بخش زیادی از مراتع، منابع آبی و جنگلی از بین رفته است.
تخریب عرصه جنگلی زاگرس فقط به سال ۱۳۹۲ منحصر نبود، بلکه پیشتر از آن نیز خشکیدگی بلوط از سال ۱۳۸۸ رخ نموده بود تا بیش از یکمیلیون و ۱۳۲ هزار و ۲۲۰ هکتار از جنگلهای این منطقه در این بازه زمانی تا سال ۱۳۹۲ در کمین آفات قامت خم کند.
گستره نابودی رویشگاه زاگرس پس از ۱۳ سال همچنان بر ریشههای ستبر زاگرس تیشه میزند، بهگونهای که بنا به گفته امیر مسعود جلالی مدیرکل دفتر حفاظت و حمایت منابع طبیعی سازمان جنگلها مراتع و آبخیزداری کشور در تیرماه امسال ۴۱ هزار هکتار از جنگلهای بلوط زاگرس دچار آفت برگخوار شدهاست که از این میزان ۲۶ هزار هکتار در کهگیلویهوبویراحمد، ۹ هزار هکتار در خوزستان و ۶ هزار هکتار نیز در استان فارس قرار دارد.
او همچنین گفت که ۷۴ هزار هکتار از جنگلهای بلوط منطقه زاگرس درگیر آفت برگخوار و جوانهخوار بلوط است و از ۶ میلیون هکتار مساحت جنگلهای زاگرس یکمیلیون هکتار بر اثر عوامل مختلف دچار خسارت شده است.
آفات برگخوارها، چوبخوارها و بیماریهای قارچی در حالی هرساله رستنگاه زاگرس را در بیم خشکی قرار دادهاست که هنوز حدود ۳۰ گونه مختلف آفت پروانه برگخوار و ۱۵ سوسک چوبخوار مهم در این جنگلها وجود دارد.
احیای زاگرس در یک قرن
به گفته عیسی کلانتری رئیس وقت سازمان حفاظت از محیطزیست در تیرماه ۱۳۹۸، ۶۰ هزار هکتار از جنگلهای بلوط زاگرس بهطور سالانه در کشور نابود میشود که بسیار نگرانکننده است.
او احیای عرصه جنگلی زاگرس را منوط گذشت زمانی ۱۰۰ ساله دانست و گفت که این رویشگاه در طول ۴۰ سال تخریب شده است و یک قرن طول میکشد تا احیا شود و اینگونه نیست که بتوانیم یکساله یا دوساله آنرا احیا کنیم.
رئیس وقت سازمان حفاظت محیطزیست در حالی از احیای جنگلهای زاگرس در یک قرن پرده برداشته بود که پیش از آن خداکرم جلالی رئیس وقت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور ۲۷ شهریور ۱۳۹۳ گفت که برای احیای این سرمایه عظیم به برنامهای پنجساله و اعتباری در حدود هزار و پنجاه میلیارد تومان نیاز داریم.
تناقض بین سخنان دو مسئول مرتبط با جنگلهای زاگرس در دو مدت زمانی مختلف در حالی بیشتر رخ مینماید که پیش از آن معصومه ابتکار رئیس وقت سازمان حفاظت محیطزیست در فروردین ۱۳۹۳ گفت که احیای جنگلهای بلوط و جلوگیری از روند افزایش آسیبهای چند سال اخیر به این جنگلها در دستور کار قرار گرفتهاست.
رمق ازدسترفته عرصه جنگلی زاگرس با وجود وعدههای عاملان حفاظت از محیطزیست نهتنها میان عوامل نابودگر احیا نشده که آتشسوزی نیز این کهن بوموبر ایران را در سوگ بردهاست تا بیش از هشت هزار و ۹۰۰ اصله از بلوطهای این منطقه در ۹ ماهه نخست سال ۱۴۰۰ گدازنده از آتش شود.
جنگلهای زاگرس هرساله میان آتش و دود میسوزد و هوار سوخته سنجابها، لاکپشتها و پرندگان بر صورت این عرصه چنگ میاندازد تا فقدان بالگرد و امکانات بر حجم تخریب این عرصه جنگلی بیفزاید.
مردم مناطق بومی هنگام آتشسوزی جنگلهای زاگرس با بیل و کلنگ به نبرد با آتش میروند و گاهی جان خود را فدای راستقامتی درختان کردهاند، بهگونهای که شریف باجور، امید کهنهپوشی، محمد پژوهی و رحمت حکیمینیا از جنگلبانان منطقه زاگرس شهریور ۱۳۹۳ برای مهار آتش بهمیان مراتع روستاهای پیله و سلسی مریوان رفتند، اما تنشان میان افسار شعلههای آتش چنان سوخت که قابلتشخیص نباشد.
مختار، یاسین و بلال از اعضای انجمن ژیوا در پاوه، البرز زارعی از انجمن کوهنوردی زاگرس، سید مهدی حسینی از لردگان و رشید نامداری گراوند از کوهدشت نیز با دستهای خالی برای خاموشکردن آتش در جنگلهای زاگرس راهی شده بودند، اما تن سوخته آنان به زندگی بازنگشت تا یاد آنها همچنان در میان دشتها و کوهها گلستان بماند.
مرگ پاسبانان جنگلهای زاگرس در حالی رخ داده است که پیش از آن معصومه ابتکار رئیس وقت سازمان حفاظت محیطزیست در ۱۲ مرداد ۱۳۹۴ گفت که مانوری را برای مقابله با آتشسوزیهای جنگلهای بلوط در ۱۴ استان کشور ایجاد کردهایم.
این اظهارات قابلتأمل که هنوز هم در کوران نابودی جنگلهای زاگرس رخ مینماید در حالی مطرح میشود که حیاتوحش در آتش جنگلها سوگوارند و دامن زاگرس همچنان بوی کبک سوخته میدهد.
گنجینهای در زاگرس
محمد درویش فعال محیطزیست گفت که عرصه جنگلی زاگرس بزرگترین و مهمترین رویشگاه جنگلی در ایران است که ۶ میلیون هکتار وسعت دارد و اغلب رودخانههای مهم و راهبردی ایران مانند کارون، کرخه، مارون، زرینهرود، زهره، زایندهرود، گاماسیاب و سپیدرود در این عرصه جریان دارد.
او تأمین ۴۵ درصد آب شیرین ایران را از رویشگاه زاگرس دانست و اعلام کرد که این رویشگاه باعث میشود که از فرسایش خاک حاصل از نفوذ قطرات باران جلوگیری کند و با نفوذ این قطرات در خاک آبخوانها تقویت و رودخانههای دائمی در کشور ایجاد میشود.
درویش تأکید کرد که عرصه جنگلی زاگرس آشیانی برای حیاتوحش و پرندگان است که تنوع زیستی را ارتقا میدهد و علاوه بر آن به دفع دیاکسیدکربن و تولید اکسیژن کمک میکند.
این فعال محیط زیست با اعلام این نکته که رویشگاه زاگرس از جاذبههای طبیعی ایران محسوب میشود که میتواند زیرساختهای لازم را برای توسعه گردشگری پایدار ایجاد کند، ابراز کرد که این رویشگاه مانند یک سد دفاعی برای کشور است که از عبور ذرات گردوغبار به داخل ایران مرکزی جلوگیری میکند.
او با اشاره به فواید بیشمار جنگلهای زاگرس برای کشور گفت که خدمات این رویشگاه به محیطزیست ایران غیرقابل ارزشگذاری بوده و کشور را زیستپذیرتر کردهاست.
این کنشگر محیطزیست به اهمیت اقتصادی جنگلهای زاگرس نیز نقبی زد و تأکید کرد که تولید آب شیرین که مهمترین مؤلفه امنیت زیستی در هر کشوری بوده از مهمترین فواید این رویشگاه است و این رویشگاه علاوه بر این از مهاجرت مردم غرب کشور به مرکز کشور که با کمبود آب روبهروست، خودداری میکند.
تنگنای معیشت زاگرسنشینان
درویش با اشاره به نقش جوامع بومی در حفاظت از جنگلهای زاگرس بیان کرد که این جوامع در رویشگاههای جنگلی سایر کشورها نیز سکونت دارند و به یک تعامل خردمندانه با محیطزیست رسیدهاند. کشوری مانند بوتان که درآمد سرانه آن از ما نیز کمتر است توانسته با تغییر در قانون اساسی هر نوع وابستگی معیشتی به منابع آبوخاک را برای جوامع محلی ساکن در رویشگاههای جنگلی ممنوع کند.
این کنشگر محیطزیست گفت که کشور بوتان در یک تجربه موفق آب، برق و سوخت محلی را بهصورت رایگان در بین جوامع ساکن در رویشگاههای جنگلی توزیع میکند و مردم نیز در عوض این کار مجاز به برداشت چوب و شکار نیستند. همچنین جوامع بومی بوتان از هر نوع تخریب که منجر به آزار محیطزیست شود منع شدهاند و در صورت ارتکاب نیز با جریمههای سنگین مواجه میشوند.
او یکی از دلایلی که جوامع محلی به قاچاق چوب، زغالگیری و شکار روی میآورند را مشکلات معیشتی و در دسترسنبودن سوخت برشمرد و ابراز کرد که وقتی دولتها این موارد را تأمین کنند مشکلات بهرهبرداری از جنگلها نیز رفع میشود.
ضرورت ۱۰ سال تنفس برای زاگرس
این کنشگر محیطزیست تأکید کرد که ما باید معیشتهایی را برای جوامع بومی ساکن در رویشگاههای جنگلی فراهم کنیم که سازگار با محیطزیست این مناطق نیز باشد.
درویش گفت که زیرساختهای لازم برای بومگردیهای محلی، مزرعههای خورشیدی، مزرعههای بادی، ایجاد کشت و صنعتهای دارویی، ترویج کسبوکارهایی مانند زنبورداری که با اقلیم زاگرس سازگار بوده ازجمله راهکارهاییست که دولت میتواند برای مردم زاگرس فراهم کند.
او با اشاره به فشار عبور دام در رویشگاه زاگرس هشدار داد که عبور دام در این منطقه سه برابر مناطق دیگر است و تأمین معیشت و توجه به جوامع محلی در رویشگاه زاگرس میتواند کشاورزی زیراشکوب در جنگلها و جمعآوری دانههای بلوط را مهار و علاوه بر آن از کفزنی، گلازنی و صمغگیری جلوگیری کند.
این کنشگر محیطزیست با اشاره به ضرورت تنفس برای جنگلهای زاگرس اعلام کرد که ما دستکم باید بهمدت ۱۰ سال هرگونه بهرهبرداری از این رویشگاه را ممنوع کنیم تا جنگلهای زاگرس دوباره مجالی برای احیای خود پیدا کند.
درویش به نمونه موفق منطقه الگن کهگیلویهوبویراحمد نقبی زد و گفت که هرگونه بهرهبرداری از جنگلهای زاگرس هماکنون در این منطقه ممنوع است.
قرق ۱۰۰۰ هکتار در منطقه الگن
او اعلام کرد که توانستهایم هزار هکتار در منطقه الگن کهگیلویهوبویراحمد را به کمک جوامع محلی قرق کنیم، بهطوریکه ۲۰۰ هزار نهال جدید نیز در این منطقه روییده است که نظیر این اتفاق در هیچجای دیگر از زاگرس وجود ندارد و میتوان این تجربه را در سایر مناطق کشور تعمیم داد.
این کنشگر محیطزیست با اشاره به عوامل تهدیدکننده جنگلهای زاگرس اعلام کرد که آفات موجود در این منطقه در اثر دخلوتصرفهای انسانی، ریزگردها و آتشسوزیهای عمدی بهوجود میآید و ما اگر بتوانیم جنگلها را قرق بکنیم این عوامل خطرزا از رویشگاه زاگرس نیز رخت برمیبندد.
درویش با اشاره به تجربه موفق کشورهای جهان برای حفاظت از جنگلها گفت که تمام کشورهای عضو اتحادیه اروپا مانند فرانسه، آلمان و سوئد که دارای رویشگاه جنگلی هستند توانستهاند که ۱۵ درصد به وسعت عرصههای جنگلی خود در طی یک قرن اخیر بیفزایند. همچنین مالکیت جنگلها را با ضمانت در اختیار بخش خصوصی قرار دادهاند و انگیزه برای این بخش ایجاد کردهاند تا بهصورت جدی به نگهداری از جنگلها رویآورند.
وی در حالی بر قرق کردن جنگلهای زاگرس و تنفس ده ساله برای این رویشگاه تأکید دارد که این اکوسیستم گسترده کشور همچنان درگیر خسارت است، بهطوریکه بر اساس گفتههای مژگان کوثری، عضو هیئتعلمی پژوهشگاه بیوتکنولوژی کشاورزی در سال ۱۳۹۸ بالغ بر یکمیلیون و ۴۰۰ هزار هکتار از سطح جنگلهای زاگرس بر اثر بیماری زوال بلوط خشکیده یا در معرض خشکیدگی است.
مرگ درختان ۴۰۰ ساله
او همچنین ابراز کرده بود که سطح خشکیدگی جنگلهای زاگرس در استانهای ایلام، لرستان، کهگیلویهوبویراحمد، کرمانشاه، فارس، چهارمحالوبختیاری و خوزستان پراکنش یافته است. جنگلهای زاگرس در لرستان، آسیب را از خشکیدگی جنگلهای بلوط داراست.
۵۶۰ هزار هکتار معادل ۵۰ درصد جنگلهای لرستان در سال ۱۳۹۸ خشکید و این بیماری به قطع و مرگ ۸۰ هزار اصله بلوط که عمر برخی از این درختان به حدود چهار قرن نیز میرسید منجر شد.
خشکیدگی جنگلهای بلوط در لرستان بهعنوان یکی از استانهای زاگرسنشین فقط به آن سال منحصر نشد، بلکه زوال این درخت همچنان در رویشگاه زاگرس میتازد و بلوطها را سیاهپوش کرده است.
شیرزاد نجفی مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری لرستان گفت که حدود ۵۶۳ هزار هکتار از جنگلهای این استان معادل ۴۶ درصد از سطح جنگلهای لرستان دچار زوال است و هر هکتار عملیات بهسازی در جنگل بهطور متوسط یک میلیارد تومان هزینه نیاز دارد.
هجوم آفات به رستنگاه زاگرس
او سقف اعتبارات خشکیدگی بلوط را بسیار ناچیز برشمرد و اعلام کرد که خشکیدگی درختان بلوط به خشکسالی و تغییر اقلیم مرتبط است.
مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری لرستان تأکید کرد که ۲۰ میلیارد تومان در سفر آذرماه ۱۴۰۰ رئیسجمهور برای مقابله با زوال بلوط تخصیص داده شده که این مقدار ناچیز است و باید اعتبار ویژهای به این کار اختصاص دهند.
زوال بلوط تنها عامل مخرب جنگلهای لرستان نیست. جنگلهای این استان در حالی سالیانه یکمیلیارد و ۲۰۰ هزار مترمکعب آب تولید میکنند که ۲ هزار هکتار از سطح این جنگلها بنا به گفته شیرزاد نجفی در فروردین ۱۴۰۱ به آفت جوانهخوار دچار شد.
پروانه جوانهخوار بلوط و پروانه برگخوار سفید بلوط نیز در جنگلهای بلوط کهگیلویهوبویراحمد، ایلام، کرمانشاه، فارس، خوزستان و مناطق دیگر زاگرس وجود دارد. این آفات که از سال ۱۳۵۱ شناسایی شده است در سالهای با بارش کم و مواجه با خشکسالی طغیان میکند.
پروانه برگخوار سفید بلوط و پروانه جوانهخوار بلوط طبق آمار مسئولان در سال ۱۴۰۱ به ۵۲ هزار هکتار از اراضی کهگیلیویهوبویراحمد، ۳۰ هزار هکتار از جنگلهای استان چهارمحالوبختیاری و ۵۰ هکتار از جنگلهای استان فارس خسارت زدهاست.
درختانی که تسلیم میشوند
همچنین لورانتوس بهعنوان یک گیاه نیمهانگلی ۱۵۰ هزار هکتار از عرصههای جنگلی ایلام را در سال ۱۴۰۰ خسارتزده کرد و علاوه بر آن خشکیدگی نیز به ۶۰ درصد از جنگلهای این استان ضربه زده است.
۷۴ هزار هکتار از جنگلهای بلوط زاگرس بنا به گفته امیر مسعود جلالی مدیرکل دفتر حفاظت و حمایت منابع طبیعی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در تیر ۱۴۰۱ به آفات برگخوار و جوانهخوار بلوط دچار است.
مجید توکلی عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی لرستان گفت که مقاومت درختان زاگرس بهآسانی در برابر عوامل قارچی بیمارگر و آفات تسلیم میشود. خشکیدگی سرشاخههای درختان زاگرس در چند دهه اخیر بسیار شایع شده و اغلب به زوال درختان و درختچهها در این منطقه رویشی منجر شدهاست.
عضو هیئتعلمی مرکز تحقیقات کشاورزی لرستان اعلام کرد که زوال تنها مختص به درختان بلوط نیست و درختان و درختچههای دیگر مانند گونها، ارژنها و بادامکها نیز در حال زوال هستند.
۵۰۰ آفت در زاگرس/ فرسایش خاک در زاگرس ۵ برابر نرخ جهانی
توکلی با اعلام این نکته که حدود ۵۰۰ آفت درختان و درختچهها در جنگلهای زاگرس وجود دارد، هشدار داد که حدود ۳۰ گونه مختلف آفت پروانه برگخوار و ۱۵ سوسک چوبخوار مهم در جنگلهای زاگرس زیست میکنند.
جنگلهای زاگرس که آکنده از آفات است از ۴۳ سال گذشته بهمرور شکننده شده و ویروس و قارچهای زیسته در این عرصه بر جنگل غلبه کرده است؛ علاوهبر آن بخش عمدهای از خاک منطقه زاگرس فرسوده شده و قدرت نگهداری آب را در خود از دست داده است.
طبق اعلام هوشنگ جزی مدیرکل دفتر آبخیزداری و حفاظت خاک سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور فرسایش خاک در کشور ۱۶.۷ تن در هکتار است، درحالیکه منطقه زاگرس فرسایش ۲۵ تا ۳۰ تنی در هر هکتار را دارد.
میانگین فرسایش خاک ایران حدود ۱۶ تا ۱۸ تن گزارش شده است، اما میانگین فرسایش خاک جهانی برابر با ٦ تن در هکتار در سال است و استان کردستان در فرسایش خاک در صدر استانهای کشور قرار دارد.
مصطفی نادری مشاور رئیس سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری گفت که بیشتر کشاورزان در جنگلهای زاگرس از سم و کود شیمیایی استفاده میکنند و همین عامل آلایندگی خاک، آبهای زیرزمینی و زیستبوم منطقه زاگرس را در پی دارد.
کمبود بودجه برای حفاظت از زاگرس
او استفاده از سموم را باعث مرگ شکارچیان طبیعی پروانه بلوطخوار سفید دانست و ابراز کرد اگر استفاده از سموم و آفات در زمینهای کشاورزی اطراف زاگرس ممنوع شود، دیگر آلودگی خاک، منابع آبی و همچنین هجوم پروانه بلوطخوار سفید را نخواهیم داشت.
نادری تأکید کرد که دولت باید طرحی را برای نهالکاری کشاورزان در نظربگیرد و بعد نهالها را از کشاورزان خریداری کند تا تغییر الگوی کشت در منطقه زاگرس نهادینه شود و در پی آن نیز اکوسیستم جنگل زاگرس از نظر اقتصادی و اجتماعی حفظ شود.
مشاور رئیس سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری گفت که قطع درختان برای تهیه زغال بهعنوان اصلیترین مشکل جنگلهای بلوط مطرح است و مجلس باید هرچه سریعتر قانونی را ایجاد کند تا استفاده از زغال ممنوع شود.
او بیان کرد که مشکلات اقتصادی معیشت مردم را ناپایدار کردهاست و آنان برای جبران این شرایط بهسمت بهرهکشی از منابع زیستی رفتهاند، بنابراین اگر به اقتصاد مردم منطقه زاگرس توجهی نشود بهبود اکوسیستم جنگلهای زاگرس نیز امکانپذیر نیست.
نادری بر تغییر تصمیمات حاکمیتی مانند سدسازیهای بیرویه و پروژههای انتقال آبی که از دل جنگلها عبور میکند تأکید کرد و گفت که کمبود بودجه نیز حفاظت از جنگلها را دشوار کرده است.
اعتبار ترمیم و احیای زاگرس کمتر از بودجه یک تیم فوتبال/ زاگرس بیابان میشود
مشاور رئیس سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری ابراز کرد که سازمان منابع طبیعی و سازمان حفاظت محیطزیست نهتنها بودجه کافی برای پیشبرد برنامههای خود در اختیار ندارند، بلکه گاهی برای پرداخت حقوق کارکنان خود نیز با مشکل مواجه هستند.
برنامهها و طرحهای دولتها برای احیای جنگلها بلوط نهتنها هنوز منطقه استراتژیک زاگرس با تغذیه ۲۷ درصد جمعیت کشور را نجات نداده بلکه احیای این رویشگاه نیز دربند کمبود اعتبار است، بهطوریکه کامران پورمقدم رئیس مرکز جنگلهای خارج از شمال سازمان جنگلها دی ۱۴۰۰ به رسانهها گفت که تمام اعتبار سالانهای که برای نگهداری، حفاظت و ترمیم جنگلهای زاگرس اختصاص داده میشود حتی از بودجه سالیانه یک تیم فوتبال در ایران هم کمتر است.
او همچنین خبر داد که تمام اعتباری که در بودجه ۱۴۰۰ برای جنگلهای خارج از شمال کشور شامل جنگلهای زاگرس، جنگلهای ایران تورانی، جنگلهای خلیجفارس و جنگلهای ارسباران اختصاص دادهشده، کمتر از ۱۰۰ میلیارد تومان است که از این مقدار کمتر از ۴۰ میلیارد تومان به جنگلهای زاگرس اختصاص پیدا میکند.
جمعیت حشرات و آفات در رویشگاه زاگرس با وجود بودجههای اندک در حالی رو به افزایش است که زغالگیری، سیلها، افزایش دما و قاچاق چوب نیز بر دامنه تخریب این عرصه افزودهاست، بهطوریکه بنا به گفته حسین جانبازی رئیس مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی چهارمحالوبختیاری مساحت جنگلهای زاگرس از ۱۲ میلیون هکتار به پنج میلیون هکتار کاهش یافته است و در برخی مناطق جنگلی اثری از گونههای جنگلی وجود ندارد.
شوربختی آبگیری سدها
تهدیدها علیه جنگلهای زاگرس رو به افزایش است و سدسازی نیز میزان خسارت به بزرگترین بلوطستان ایران را بالا بردهاست، بهطوریکه حدود دو هزار و ۵۰۰ اصله درخت بلوط برای ساخت سد کارون سه در ۲۸ کیلومتری ایذه تخریب شد. ۶۳ آبادی به زیر آب رفت و بیش از ۱۵ هزار نفر آواره نان در شهرهای دیگر شدند.
همچنین سد کارون چهار در چهارمحالوبختیاری با ارتفاع ۲۳۰ متر ارتفاع سال ۱۳۸۹ در حالی آبگیری شد که پیش از آن فعالان زیستمحیطی نسبت به تخریب درختهای بلوط در رویشگاه زاگرس هشدار داده بودند.
پیمان یوسفی مدیرکل دفتر جنگلهای خارج از شمال شهریور ۱۳۸۸ به همشهری گفته بود که حدود ۲ هزار و ۲۰۰ هکتار از عرصههای جنگلی زاگرس با آبگیری کارون ۴ نابود میشود که تاج و پوشش آن بالای ۱۰ درصد است.
او همچنین ابراز کرد که بیش از ۲۶۰ هزار درخت بلوط چند هزارساله با آبگیری کارون چهار نابود میشود. هشدارها و مخالفتهای فعالان محیطزیست، اما راه بهجایی نبرد و آبگیری این سد پیامدهای زیستمحیطی و اقتصادی را به منطقه زاگرس تحمیل کرد.
۲ هزار هکتار از جنگلهای زاگرس با آبگیری سد گتوند از بین رفت.
تخریب ۱۴۰ سایت تاریخی
سدهای کارون، گتوند، سیمره در حالی اثرات زیانباری را بر منطقه زاگرس تحمیل کردهاست که جلوگیری از آبگیری سد چمشیر بر روی رودخانه زهره در دیماه امسال نیز بار دیگر به عنوان مطالبه کارشناسان و فعالان محیطزیست مطرح شد.
محمد درویش فعال محیطزیست گفت که گزارش ارزیابی زیستمحیطی این سد مربوط به سال ۱۳۸۸ بوده و فاقد گزارش هیدرولوژی است.
او با طرح این پرسش که بدون گزارش هیدرولوژی چگونه یک گزارش ارزیابی محیطزیستی تدوین میشود بیان کرد که این سد فاقد حوزههای تاریخی و گیاهشناسی عنوان شده است، درحالیکه طبق اعلام وزارت میراثفرهنگی ۱۴۰ سایت تاریخی بر اثر آبگیری این سد از بین میرود.
درویش احتمال زیست گونههای اندمیک نادر را در مخزن سد چمشیر دور از ذهن ندانست و ابراز کرد که یکی از این گونهها توسط حسین آخانی گیاهشناس نامدار کشور شناسایی شدهاست.
این فعال محیطزیست به گزارش ارزیابی محیطزیستی در مورد تأمین ۹۰ میلیون مترمکعب آب شرب برای استانهای کهگیلویهوبویراحمد، بوشهر و خوزستان واکنش نشان داد و گفت که آب این سد شور بوده و حتی کارفرمای سد چمشیر هم تأمین آب شرب را رد کرده است.
تاخت ویرانی بر ریشههای زاگرس
او تأکید کرد که سازند غالب مخزن سد چمشیر در بخش فروافتادگی دزفول قرار دارد و احتمال آسیبدیدگی این سازند با توجه به جریانهای انحلالی وجود دارد.
درویش با نقبی به مجموع ایرادهای کارشناسی در آبگیری سد چمشیر اعلام کرد که احتمال افزایش شوری رودخانه زهره و اراضی کشاورزی پاییندست تا هندیجان در شرق خوزستان وجود دارد. آبگیری سد چمشیر ۲ هزار و ۵۰۰ هکتار جنگل در منطقه زاگرس را در رویشگاههای کهور، کُنار و پَده از بین میبرد و بیشازپیش تخریب این رویشگاه استراتژیک شدت میگیرد.
او گفت که سدهای احداثشده در غرب زاگرس مانند سد خَرسان و کارون دهها هزار هکتار جنگل ارزشمند از گونههای بلوط، ارژن، بادام کوهی و پسته وحشی را از بین برده است.
مخالفت با آبگیری سد چمشیر مورد توجه نمایندگان مجلس نیز قرار گرفت و سید کریم حسینی نایبرئیس کمیسیون اجتماعی مجلس در آذرماه امسال گفت که افزایش انحلال نمک و آهک در آب این منطقه یک بحران زیستمحیطی جدی را بهدنبال دارد و حدود ۸۰ هزار هکتار از اراضی خوزستان در صورت آبگیری رهاسازی آب این از بین میرود.
سد چمشیر بهمانند سایر سدهای غرب کشور با وجود همه پیامدهای پیدا و پنهان آن و مخالفت علنی علی سلاجقه رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست در ۲۷ دیماه امسال آبگیری شد تا همچنان نابودی تنوع زیستی، سوگ بر ستبرِ سبزِ زاگرس بپوشاند و بلوطهایی که عمری بیش از ۵۰۰ سال دارند جامهدران هستی رو به زوال کهنترین بلوطستان ایران باشند.