تحليل اكونوميست از منافع ايران در حمايت از حماس
ايران-حماس؛ اشتراک منافع در خاورميانه
ایران بسیار هوشیار تر از جنگ لبنان، در صحنه حاضر شده است
آفتابنیوز : آفتاب- مطهر امیری: جایگاه ایران در منازعه دائمی بین اسرائیل و حماس چیست؟
بسیاری بر این تصورند که روابط بین تهران و گروههای فلسطینی، روابطی دو جانبه، سودمند و بالطبع گسستناپزیر برای هر دو طرف به شمار میآید.
«بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر سابق رژیم صهیونیستی و رهبر حزب رادیکال لیکود، در سخنرانی هفته گذشته خود اعلام کرد که ایران پشتیبان حماس است و اهداف هر دوی آنها ، نابودی اسرائیل است.
وی در ادامه سخنانش اشاره کرد که حماس، مهرهای ایرانی درست پیش گوش اسرائیل است. شیمون پرز، رئیسجمهور اسرائیل نیز در یک مصاحبه با اتخاذ موضع مشترکی با نخستوزیر، هشدار داد که غزه نباید به پایگاهی برای ایران تبدیل شود.
اسرائیل میگوید ایران حامی تسلیحاتی حماس است. «تزیپی لیوینی» وزیر امور خارجه اسرائیل بر این عقیده است که ایران در پیشرفت حماس، نقش غیر قابل انکاری داشته است و اگر چه حماس از پایگاههای عملیاتیای برای حمله به اسرائیل استفاده میکند که خود در غزه بنا کرده است، اما در نهایت امر «متخصصان آنها از ایران میآیند».
برای رهبران اسرائیلی، حمایت ایران از حماس امری مسلم و پذیرفته شده است. آنها همچنین از مصر و عربستان به خاطر زیر پا گذاشتن حلقه محاصره در غزه، انتقاد میکنند.
دولت ایران نیز بارها با مردم فلسطین اعلام همبستگی کرده است. محمود احمدی نژاد، اسرائیل را به خاطر حمله به غزه بارها محکوم کرده و کشورهای عربی را برای حمایت از حماس تحت فشار قرار داده است.
وی در نامهای که در 15 ژانویه در وب سایت خویش قرار داد، رهبران جهان عرب را متهم به همدستی در قتل عام فلسطینیها کرده و از همه دولتهای عربی خواسته است که با اسرائیل قطع رابطه کنند.
اما ممکن است رابطه حماس با ایران ، پیچیده تر از آن باشد که در نگاه نخست به نظر میآید.
اول اینکه پایگاه رهبران حماس در دمشق است نه در تهران. دوم اینکه فرض رابطه حماس با ایران از مقایسه حمله اسرائیل به نوار غزه و درگیری با حماس و جنگ سی و سه روزه لبنان و درگیری با حزبالله نشأت گرفته است.
بیشک حزب الله که گروهی شیعی است، متحد ایران به حساب میآید. علاوه بر اینکه اکثر مردم لبنان شیعه هستند، سیستم حکومتی آنها هم مبتنی بر اسلام شیعی است. ایران همچون سوریه نقشی محوری در تشکیل حزبالله در دهه 1980 داشته است. و همچنان نقش استراتژیک مهمی ایفا میکند.
حماس اما ساختاری متفاوت دارد. آنها از جنبش اخوان المسلمین، یک گروه اسلامگرای سنی برخاسته و قرابت کمتری با ایران دارد. اما به هر حال اهداف انقلابی و مواضع ضد اسرائیلی مشترکی بین ایران و حماس بر قرار است که باعث میشود همکاری آنها منافع و مصالح مشترکی برای هر دوی آنها در بر داشته داشت.
محدود کردن ایران تنها در حمایت مادی از حماس، ترفندی سیاسی بیش نیست.
اگرچه ایران یکی از منابع مالی حماس به شمار میرود، اما حتماً منابع مالی به مراتب بیشتری از سوی کشورهای عربی سنی مانند عربستان و قطر به آنها میرسد.
همینطور اگرچه ممکن است ایران حماس را به وسیله تجهیزات جنگی حمایت کند اما همچنان موشکهای ساخته شده توسط خود آنها –موشک قسام– مورد استفاده آنهاست.
ایران این بار بسیار هوشیار تر از جنگ 2006 لبنان، در صحنه حاضر شده است.
حمایت ایران بیش از آنکه جنبه عملیاتی و فیزیکی داشته باشد، حمایتی استراتژیک، نظری و راهبردی برای آنها به شمار میرود.
به دنبال فتوای آیتالله خامنهای رهبر عالی رتبه ایران که گفته است هرکس که در راه دفاع از فلسطینیها کشته شود شهید محسوب میشود، بیش از 70 هزار نفر در قالب گروههای دانشجویی داوطلب اعزام به غزه شدند. و حتی عدهای از آنها در یکی از فرودگاههای تهران تجمع کرده و خواستار فراهم شدن شرایط برای اعزام به غزه شدند.
حمایت از حماس، البته در جهت اهداف سیاسی احمدینژاد نیز میباشد. به حاشیه رانده شدن مسائل و مشکلات اقتصادی در سایه اوج گرفتن جنگ غزه و جلب توجه مردم به کشتار مردم غزه توسط اسرائیل توسط رسانههای دولتی، فراهم کننده زمینه امنی برای احمدینژاد در جهت دستیابی به ریاست جمهوری در انتخابات آینده - که در ماه ژوئن برگزار میشود - خواهد بود.
او ممکن است از برخورد قاطع و تحریک آمیز علیه اسرائیل و نهایتاً علیه آمریکا خودداری کند و فرصت مصالحه و تسامح بیشتری را در سیاست خارجی دو کشور- بخصوص در زمینه برنامههای هستهای فراهم کند.
ایران البته اهداف متفاوتی را در حمایت از حماس دنبال میکند. که همه آنها صرفا به خاطر خود حماس نیست.