آفتابنیوز : آفتاب- گروه سیاسی: یک نماینده منتسب به دولت در مجلس هشتم روز چهارشنبه 9 بهمنماه با انتشار یادداشتی تحت عنوان «رقابت بين احمدىنژاد و هاشمى ادامه دارد»! در روزنامه دولتی ایران، در تحلیلی عجیب مدعی شدهاست که بايد انتخابات رياست جمهورى دهم را مرحله سوم انتخابات نهم در تيرماه سال ۸۴ دانست، انتخاباتى دوقطبى، با كانديداتورى خاتمى ولى رقابت احمدىنژاد با فرد سوم و البته نتيجه انتخابات هم تكرار نتيجه مرحله دوم انتخابات در سوم تير ۸۴ است».
با توجه به اصرار این نماینده منتسب به دولت، بر القای تداوم رقابت بین آقای محمود احمدینژاد و آیتالله هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری دهم، یادآوری چند نکته ضروری به نظر میرسد:
1- ظاهراً ایشان باور ندارند که انتخابات ریاستجمهوری دوره نهم با حرف و حدیثهای فراوان آن واقعاً پایان یافته و دولت آقای احمدینژاد بر اساس نتایج آن انتخابات، الان سه سال است که بر سر کارند و ایشان و دیگر همراهانشان بهجای فرا فکنی و رقیبتراشی برای انتخابات چهارماه دیگر، باید به فکر انجام وظایف قانونی خود و خدمترسانی واقعی به مردم باشند.
2- آیتالله هاشمی رفسنجانی بهعنوان یکی از پایهگذاران این نظام، در برهههای مختلف انقلاب هرگاه که احساس مسئولیت نموده باشند بدون هیچ واهمهای وارد عرصه شده و برای ادای تکلیف انقلابی خود ایفای نقش نمودهاند.
3- همانطور که آیتالله هاشمی رفسنجانی طی ماههای گذشته چندین بار و به روشنی اعلام نمودهاند هیچ تصمیمی برای ورود به عرصه انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری ندارند. کما اینکه اگر ایشان ضرورتی غیر از این هم احساس میکردند، قاطعانه و بی واهمه قصد خود را آشکار مینمودند.
4- به نظر میرسد ارائه چنین تحلیلهایی توسط نزدیکان دولت نهم، بیش از آنکه بر مبنای نگاهی واقعبینانه نسبت به شرایط روز کشور باشد، برآمده از یک میل شدید برای تداوم حسی نوستالژیک و احساس خوش پیروزی در یک انتخابات با شرایط خاص، در تیرماه 84 است که نگارنده این یادداشت در روزنامه دولتی ایران را تا سرحد تعمیم آن به یک انتخابات متفاوت در خرداد 88 وادار نموده است.
5- اساساً این نوع داوریها در فضای سیاسی کشور، انسان را به یاد کسانی میاندازد که به علت انجام یک خطا در گذشته و آگاهی از علم بزرگان نسبت به خطای خود، همواره با این واهمه زندگی میکنند که نکند، سرانجام با نتیجه خطای خود مواجه گشته و همه آنچه که به خیالشان تاکنون بدست آوردهاند از دست رفته ببینند.
اینان همواره سایه یک رقیب فرضی -که به واقع خود را بسیار کوچکتر از او میبینند- بر سر خود احساس میکنند و از همین روست که هیچگاه از این خیال، آسودگی ندارند که آن رقیب خیالی سرانجام به سراغ آنها آمده و باتوجه به حقانیتش، آنها را از آنچه که به نادرستی تصاحب کردهاند، محروم نماید.
6- متاسفانه فرار نزدیکان دولت نهم از واقعیات به همینجا ختم نمیشود و نگاه دائمی به رخدادهای اجتماعی بر اساس «توهم توطئه»، تعقیب تحولات سیاسی اجتماعی کشور را برای آنان بسیار عذابآور نموده است.
ظاهراً برای افرادی چون این نماینده منتسب به دولت، توطئه پنداری هرآنچه که در جامعه خلاف اراده ایشان رخ میدهد به یک اصل دائمی تبدیل شده و تمامی ندارد و آنگاه بر اساس نگاه ایشان باید شکست فاحش و آشکار نزدیکان دولت را در 3 انتخابات پیشین در سه سال گدشته یعنی، انتخابات شوراهای اسلامی، خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی را نیز در چارچوب این تئوری تحلیل کرد که این به معنای زیر سوال رفتن نتایج سه انتخابات گدشته خواهد بود!
7- به نظر میرسد که اشتیاق فراوان همفکران دولت نهم برای مطرح شدن از طریق خدشه واردکردن به حریم بزرگان و استوانههای انقلاب، کار را به آنجا کشانده که این باور داشته باشند که شخصیتهایی چون آیتالله هاشمی رفسنجانی نیز چنین نگاهی را نسبت به آنها داشتهاند! حال آنکه به روشنی پیداست که بزرگانی چون رئیس مجلس خبرگان، تنها بر اساس ضرورتهای انقلابی و اسلامی وارد صحنهها شده و هیچگاه نمیتوان شائبه رقابتهای جناحی را درباره رفتار سیاسی آنان مطرح کرد.
8- توصیه ما به این نماینده و دیگر نزدیکان دولت این است که بیش از این ذهن خود را درگیر چنین موضوعاتی که به هیچوجه وجود خارجی ندارد ننموده و به جای رقیبتراشی و نگاه توام با سوء ظن به دیگران، از فرصت بهدست آمده برای خدمت عالمانه به مردم و ایجاد ظرفیت در خود برای استفاده از تجارب گرانبهای ذخایر انقلاب همچون آیتالله هاشمی رفسنجانی بهره جویند که بنا به فرموده مولای متقیان فرصتها چون ابر درگذرند...