در حالیکه تنها چهار هفته از مسابقات لیگ برتر حرفهای ایران زمان گذشته، اما اتفاقات منحصر به فردی رخ داده که شاید فقط در فوتبال کشورمان رقم میخورد. فوتبال باشگاهی ما در حالی داعیه حرفهای بودن را یدک میکشد که شاید بتوان تنها شماره پیراهن لاتین بازیکنان را به فوتبال حرفهای شبیه دانست وگرنه اتفاقاتی در فوتبال ما رقم میخورد، حتی در آماتورترین فوتبالها هم به چشم نمیآید.
تنش و فشار جزو لاینفک فوتبال در سطح حرفهای است، اما اتفاقات فوتبال ایران عجیبتر از آن است که بتوان آنها را به فشار یا استرس ربط داد! اتفاقات رقم خورده در چهار هفته ابتدایی لیگ برتر فوتبال شاید در چهار سال اخیر باشگاههای حتی آسیایی هم دیده نشده است.
اخراج علیرضا منصوریان از فولاد خوزستان تنها پس از سه هفته از آغاز لیگ موضوع عجیبی بود چرا که تا پیش از این فوتبال کشورهای حوزه خلیج فارس را متهم میکردیم که مدیرانشان تحمل ندارند، اما حالا این پدیده در کشورمان به وفور یافت میشود. قرعه اول در زمینه اخراج مربی به نام علیرضا منصوریان افتاد، اما شرایط لیگ به گونهای است که با آغاز دوباره این مسابقات احتمالاً باید شاهد کنار گذاشتن یکی دو مربی دیگر هم باشیم. برخی از سرمربیان تیمهای لیگ برتری صندلیهای لرزانی دارند و به نظر میرسد مدیران این باشگاهها هم زیاد صبوری نکنند که صندلی آنها به مربیان دیگری که فعلاً بیرون نشستهاند تعارف شود.
بحث نقل و انتقالات فوتبال ایران هم از اتفاقات عجیب و منحصر به فرد لیگ ما است. از آن طرف خمز سرمربی تراکتور اعلام میکند که برخی از بازیکنان تیمش را او درخواست نکرده و از طرف دیگر میبینیم که جواد نکونام سرمربی استقلال برای تقویت تیمش بازیکن میخواهد، اما برای او بازیکن نمیگیرند! از این دست اتفاقات در فوتبال ما کم نیست، اما آخرین نمونه آن دیگر شاهکار است؛ یحیی گلمحمدی سرمربی پرسپولیس به باشگاهش اعلام میکند که موافق حضور «نبیل یاهویی» نیست، اما عصر همان روز باشگاه پرسپولیس خبر عقد قرارداد با این بازیکن خارجی را رسانهای میکند! آش آنقدر شور شد که یحیی گلمحمدی بعد از این اتفاق عجیب در مصاحبهای اعلام کرد که موافق جذب این بازیکن نبوده، اما بنا به شرایط حساس پرسپولیس، فعلاً در این زمینه صحبت نمیکند. مشخص نیست باشگاه پرسپولیس با نظر چه کسی بازیکنی را جذب کرد که سرمربی تیم مخالف آن بود؟!
موضوع دیگری که این روزها فوتبال ما را تحت الشعاع خود قرار داده بحث کسر امتیاز از تیم سپاهان است که احتمالاً این جریمه گریبان چند تیم دیگر را هم خواهد گرفت. چند باشگاه از سپاهان شکایت کردند که این تیم قانون سقف بودجه را دور زده؛ سپاهان از منصور قنبرزاده نایب رئیس فدراسیون فوتبال بابت اتهامزنی شکایت کرده؛ قرارداد آلکثیر و دابو با سپاهان ثبت نمیشود؛ چند بازیکن برای گرفتن کارت بازی باید قرارداد خود را اصلاح کنند؛ آلومینیوم اراک خواستار برخورد با پرسپولیس شده؛ چند تیم دیگر خواستار بررسی قراردادهای پرسپولیسیها شدهاند؛ باشگاه تراکتور در مظان اتهام دور زدن قانون قرار گرفت که مدیرعاملش، این قانون را مصوب کرده است!. استقلالیها پرسپولیس را متهم به رد کردن سقف بودجه میکنند؛ پرسپولیسیها به قرارداد مهدی هاشمینسب و سعید مهری ایراد قانونی گرفتند؛ سپاهان اعلام کرده پرونده را به CAS میبرد و ...
اینها تنها بخش کوچکی از حواشی هر روزه فوتبال اصطلاحاً حرفهای ما است که در این مطلب فقط به گوشهای از آن اشاره شده و شاید بتوان موارد بسیار بیشتری را عنوان کرد. در چنین شرایطی که فوتبال کشورمان غرق در حاشیه، بیپولی، سوءمدیریت و موارد دیگر است انتظار موفقیت از باشگاههای ایرانی در آسیا و همچنین تیم ملی فوتبال کشورمان انتظار بیهودهای است چرا که رقبا در غرب و شرق آسیا هر روز به دنبال پیشرفت و رسیدن به شرایط ایدهآل هستند، اما در فوتبال کشورمان همه به دنبال مچگیری هستند و رسالت اصلی خود را فراموش کردهاند.
باشگاه سپاهان روز گذشته اعلام کرد که از منصور قنبرزاده بابت اظهاراتش در یک برنامه تلویزیونی شکایت کرده و جالب اینجا است که با کنایه قنبرزاده را مدیر نفتی معرفی کرده که به زعم این باشگاه تخلفاتی هم در گذشته داشت و آنها حالا همه این موارد را به مراجع قضایی ارائه کرده اند؛ سؤال اینجا است که اگر واقعاً سپاهانیها از تخلفات مورد نظر درباره قنبرزاده اطلاع داشتند چرا تا به حال سکوت کردند؟
در فوتبالی که شفافیت مالی در آن وجود ندارد و مقابل قوانین ولو به غلط ایستادگی میشود نمیتوان انتظار اجرای قانون به شکل صحیح داشت. این فوتبال که شبیه سراب است و در باطن خود چیزی ندارد حالا باعث شده تا باشگاهها علاوه بر مستطیل سبز در بیرون از زمین هم به جان هم بیفتند که یقیناً تبعات آن به روی سکوها هم خواهد رسید. چه بهتر که متولیان فوتبال فکری برای این اتفاقات کنند تا بیشتر از این شاهد حواشی خود ساخته نباشیم.
البته شب گذشته مهدی تاج رئیس فدراسیون فوتبال، دستور به «سکوت» داد که به نظر میرسد از این دست دستورها در گذشته هم بارها شاهد بودیم که نمونه آن دستور برای جلوگیری از انتشار بیانیهها بود که البته پس از این دستور، بیانیهها بیشتر و تندتر شد.