علی ثاقبی با بیان اینکه یکی از پدیدههایی که میتواند جان انسانها را به خطر بیندازد، خودکشی است، اظهار کرد: خودکشی روند رو به افزایشی داشته، در دهه اخیر خودکشیهای موفق از ۴.۵ درصد به ۶.۱ درصد و بعد به ۷.۲ درصد در ۱۰۰ هزار نفر افزایش پیدا کرده که نگرانکننده است.
وی افزود: در برخی استانها که نرخ خودکشی بالاتر از میانگین کشوری بود، با اجرای برنامههایی برای پیشگیری توانستند روند را متوقف کنند. راهکارها برای آگاهیبخشی نسبت به خودکشی و کنترل و مدیریت آن بسیار مهم است.
این رواندرمانگر تحلیلی بیان کرد: خودکشی تنها خود فرد را درگیر نمیکند، خانواده فرد نیز آسیب میبیند و اگر فردی که خودکشی کرده در مدرسه، دانشگاه، خوابگاه و محیط کاری بوده، کل افراد و همچنین جامعه به طور غیر مستقیم تحت تاثیر قرار میگیرند. خودکشی مسئلهای فردی، طبی و اجتماعی است که باید به آن پرداخته شود.
خودکشیهای مربوط به اختلالات روانپزشکی تشخیص داده نشده یا درمان نشده
ثاقبی با بیان اینکه خودکشی هر دو جنس را درگیر میکند، عنوان کرد: خودکشی در همه طیفهای سنی از کودک و نوجوان تا سالمندی و بزرگسالی اتفاق میافتد. خودکشی میتواند در اقشار و جوامع مختلف، نژادهای متفاوت، افراد با باورها و نگرشهای مختلف و در همه طیفها رخ دهد. بخشی از علت خودکشی به اختلالات روانپزشکی که تشخیص داده نشده یا درمان نشده برمیگردد که در ایران این پدیده زیاد است. ۲۴ درصد از افراد در کل جامعه مبتلا به اختلالات روانپزشکی هستند اما ۶۶ تا ۷۵ درصد افراد هیچ مراجعهای برای درمان ندارند که این موضوع میتواند مشکل را بیشتر کند.
این روانپزشک ادامه داد: بسیاری از افرادی که خودکشی میکنند مسئله سلامت روان دارند، اما بسیاری نیز ندارند و عوامل بیرونی و اتفاقات در زندگی آنها میتواند باعث خودکشی شود؛ مثلا فرد به طور حاد با مسائلی مواجه میشود که کفه ترازوی روانی زندگی او به هم میخورد و وقتی حجم بار رنج روانی از تحمل فرد خارج شود، ممکن است خودکشی کند.
اصطلاح خودکشی نمایشی موجب کوچک یا بیاهمیت پنداشتن مسئله خودکشی میشود
وی در خصوص عواملی که خطر خودکشی را افزایش میدهند، گفت: یکی از مهمترین عوامل سابقه خودکشی قبلی است. خودکشی نمایشی اصطلاح بدی است که به کار میرود و باعث کوچک یا بیاهمیت پنداشتن مسئله خودکشی میشود. این خودکشیها میتواند موجب شود افراد در ادامه، خودکشیهای موفق داشته باشند و ریسک خودکشی موفق بعدی را افزایش میدهد. هیچ زمان نباید خودکشی را بیاهمیت جلوه داد، همیشه هر نوع خودکشی مهم است و میتواند ریسک خودکشی موفق در آینده را افزایش دهد. سابقه خودکشی در خانواده فرد، اطرافیان و نزدیکان نیز مهم است.
این رواندرمانگر تحلیلی اضافه کرد: مسئله مهم بعدی اختلالات روانپزشکی مانند افسردگی، دوقطبی، اسکیزوفرنی و اختلال هراس است که اگر درمان نشده باشند، به دلیل اینکه زندگی و روابط فرد را مختل و یا رنج غیرقابل تحمل مادامالعمری را برای فرد ایجاد میکند میتواند باعث افزایش خطر خودکشی شود. مصرف مواد و الکل نیز میتواند در زمینه خودکشی موثر باشد. عامل مهم دیگر دسترسی داشتن به ابزارهایی است که میتواند برای خودکشی استفاده شود.
ثاقبی خاطرنشان کرد: برخی اتفاقات در زندگی افراد مانند از دست دادن، شکستهای تحصیلی و عشقی، مسائل قانونی و مالی و محیطی که فرد در آن مورد قلدری قرار میگیرد، در ابتلا به خودکشی موثر است. همچنین سابقه هرگونه آسیب یا سوءرفتار در طی مراحل رشدی در خانواده، زندگی را برای فرد بیمعنا میکند. دردهای جسمی شدیدی که درمان نشود نیز میتواند موجب خستگی فرد از زندگی شود.
صحبت از خودکشی به صورت دراماتیک در رسانهها و بیان روشهای آن نیز میتواند احتمال خودکشی را افزایش دهد
این روانپزشک افزود: زندانی شدن یا اوایل آزاد شدن از زندان، بستری شدن در بیمارستان روانپزشکی، در معرض خودکشی دیگران قرار گرفتن، صحبت در خصوص خودکشی به صورت دراماتیک در رسانهها و بیان روشهای آن از عوامل دیگری است که میتواند احتمال خودکشی را در افرادی که زمینه دارند، افزایش دهد.
وی در خصوص راههای کاهش خودکشی عنوان کرد: برای کاهش خودکشی ابتدا باید آن را تشخیص دهیم. علائم هشدار و خطری وجود دارد که باید آنها را ببینیم. افزایش آگاهی عمومی نیز مهم است، اینکه افراد بدانند چه عواملی میتواند نشانه خودکشی باشد. همانطور که مسائل بینفردی میتواند فرد را به سمت خودکشی ببرد، میتواند موجب کنترل آن نیز بشود. خودکشی هیچگاه پدیدهای نرمال نیست و باید همیشه یک رفتار غیر عادی تلقی شود.
این رواندرمانگر تحلیلی بیان کرد: مهمترین، واضحترین و روشنترین نشانه احتمال خودکشی این است که فرد در مورد آن صحبت کند. برخی افراد اینگونه هستند که همیشه در مورد خودکشی حرف میزنند اما به ویژه وقتی فردی که همیشه اینگونه نبوده و اخیرا مدتی است در مورد خودکشی و مرگ صحبت میکند، این موضوع بسیار مهم میشود. نشانه مهم دیگر ابراز ناامیدی، ناتوانی، بیارزشی و بیمعنایی است.
ثاقبی ادامه داد: در ناامیدی فرد تصور میکند که اوضاع همین است، بدتر میشود اما بهتر نمیشود، در نتیجه تمام مشکلات ضرب در بینهایت میشود. ناامیدی از علائم افسردگی است. در احساس ناتوانی فرد احساس میکند نمیتواند کاری برای بهتر شدن اوضاع انجام دهد و احساس گیرافتادگی دارد. احساس بیارزشی در فرد به دلیل شکست یا تحقیر است. در بیمعنایی فرد این احساس را دارد که هیچ هدف و معنایی وجود ندارد. این احساس در فردی که حس میکند که باری بر شانه دیگران بوده نیز مورد بسیار مهمی است.
این روانپزشک اضافه کرد: اگر فردی این حرفها را زد که همان بهتر زنده نبودم، کاش میخوابیدم و بیدار نمیشدم، کاش همه چیز تمام میشد، باید آن را جدی گرفت، به ویژه در فردی که قبلا این حرفها را نمیزده است. یک درد هیجانی یا فیزیکی شدیدی که بهبود پیدا نمیکند و میتواند از تحمل فرد خارج شود از دیگر موارد است. وقتی فردی شروع به بخشیدن وسایل خود، نوشتن وصیتنامه، سفارش کردن، خداحافظی کردن و حلالیت طلبیدن میکند، نیز میتواند نگرانکننده باشد.
تنها زندگی کردن یکی از عوامل مهم افزایش خطر خودکشی است
وی خاطرنشان کرد: فردی که همیشه با دیگران در ارتباط بوده اما دیگر در جمع و دورهمی شرکت نمیکند و همچنین تنها زندگی کردن یکی از عوامل مهم افزایش خطر خودکشی است. رفتارهای پرخطری که قبلا در فرد وجود نداشته اما اکنون توسط فرد انجام میشود و میتواند کشنده باشد (مانند رانندگی بیمهابا)، از دیگر نشانهها است. نوسانات خلقی که یک لحظه غمگین و لحظه دیگر شاد است، میتواند خطر خودکشی را افزایش دهد. یکی دیگر از نشانهها برنامهریزی برای خودکشی است، اینکه فرد روشهای خودکشی را جستجو یا از فرد دیگری سوال کند.
این رواندرمانگر تحلیلی افزود: احساس گناه و شرمی که میتواند از تحمل فرد فراتر رود، افزایش مصرف الکل یا مواد که اخیرا افزایش یافته، اضطراب و بیقراری شدید، تغییر عادات خواب و خوراک و خشم شدید از دیگر نشانههاست که ما را به احتمال خودکشی توسط فرد مشکوک میکند.
ثاقبی در خصوص عوامل حفاظتی در جلوگیری از خودکشی گفت: یکی از عوامل این است که فرد روابطی با اعضای خانواده و اطرافیان داشته باشد و آنها از وی حمایت کنند. ارتباط با متخصصان، بیمارییابی و درمان اختلالات روانپزشکی، مهارتهای حل مسئله، مسائل شخصی مانند باورها و اعتقادات فرد و تابآوری میتواند از فرد در برابر خودکشی مراقبت کند.
این روانپزشک ادامه داد: در زمینه خودکشی باید سیاستهای کلی مانند آموزش مهارتهای حل مسئله، مداخله در بحران و غیره در سطح جامعه انجام شود. باید برای افرادی که در معرض خطر قرار دارند، برنامهریزیهایی انجام شود. در ارزیابی حتما باید دو سوال ساده پرسیده شود، آیا در دو هفته اخیر افکار خودکشی داشته یا نه و آیا در ۶ماه اخیر اقدام به خودکشی داشته یا نه؟ در این زمینه درمانهایی نیز برای افراد وجود دارد.
۵ راه برای کمک به افراد دارای احتمال خودکشی
وی در خصوص پنج کاری که میتوانیم برای افراد دارای احتمال خودکشی انجام دهیم، تصریح کرد: اولین کار این است که اگر فکر کردیم فردی در معرض این افکار و مسائل قرار دارد، از وی بپرسیم. پرسیدن در مورد خودکشی ریسک آن را افزایش نمیدهد، اینگونه نیست که با پرسیدن، ایده خودکشی را به فرد بدهیم. دوم این است که مراقب او باشیم و وسایل خودکشی را از دسترس فرد دور کنیم.
این رواندرمانگر تحلیلی اضافه کرد: سومین کار مهم این است که آنها را تنها نگذاریم و با آنها باشیم نه فقط برای مراقبت، بلکه برای همراهی همدلانه. کار چهارم این است که از آنها بخواهیم به متخصص سلامت روان مراجعه کنند و به آنها در این کار کمک و آنها را همراهی کنیم. اقدام آخر این است که در ادامه راه نیز آنها را تنها نگذاریم و پیگیر حال آنان باشیم.
ثاقبی خاطرنشان کرد: انگ و برچسب بسیار مهم است. وقتی در جامعه ابتلا به اختلالات روانپزشکی شایع است و انگ و برچسب نیز همراه آن باشد، موجب میشود افراد مشکل خود را نپذیرند. انگزدایی از اختلالات روانپزشکی و خودکشی یکی از مواردی است که موجب میشود این مسئله کاهش پیدا کند.