آفتابنیوز : آفتاب: حضور گسترده مردم در انتخابات از مظاهر اصلی نظامهای دموکراتیک است. مشارکت حداکثری بدین معناست که مردم نسبت به آینده کشور خود حساسند. امام خمینی (ره) هم در زمان حیات با برکت خود مردم را در سختترین شرایط جنگ و بمبارانهای رژیم بعثی به مشارکت گسترده و هجوم به صندوقهای رای فرا میخواندند و هم در وصیتنامه سیاسی و الهی خود موکدا آن را توصیه نمودهاند.
واضح است که مشارکت حداکثری الزاماتی دارد که رعایت آن شرط تحقق این مهم است. و بدیهی است که هیچ الزامی خارج از قانون نه پذیرفتنی است و نه قابل اجرا. یکی از مهمترین الزامات آن صیانت دولت از آراء ملت است.
مردم زمانی در انتخابات حضور فعال خواهند داشت که باورکنند نتیجه انتخابات از قبل مشخص نبوده و این رای آنان است که سرنوشت کشور را رقم خواهد زد و انتخاب فلان کس یا بهمان نتیجه رای او و دیگر مشارکت کنندگان در انتخابات است.
همانگونه مجریان انتخابات برای بردن یک صندوق به مناطق صعب العبور کوهستانی همه امکانات خود را به کار میگیرند تا کسی که در آن منطقه دور افتاده زندگی میکند از حق مشارکت محروم نگردد، به طریق اولی باید دولت راهکارهایی را بکار بندد که همه اقشار با خیالی آسوده و مطمئن از احترام به رای خود به پای صندوقها بروند.
هیچ لذتی برای حکومتها از مشارکت حداکثری بالاتر نیست زیرا تحقق این امر مساوی است با مشروعیت نظام و دولت برخاسته از آراء مردم.
در نظام های سیاسی حزبی مردم غالبا با انگیزه حمایت از کاندیداهای حزب و روی کار آمدن حزبی که آنان را نمایندگی میکند در انتخابات مشارکت می کنند.
انگیزه حمایت از حزب، موتور محرک رای دهندگان در پای صندوقهای رای است. تبلیغات انتخاباتی هم بر همان اساس وعدهها و برنامههای حزبی است. کسانی هم که به هیچ حزبی وابستگی ندارند بر اساس برنامه کاندیداها و یا وعدههای آنان در مبارزات انتخاباتی در مورد رای خود تصمیم میگیرند.
ضمن اینکه قوانین سختگیرانه دولت و نظارت دقیق ناظران حزبی ضامنی برای سلامت انتخابات است.
ممکن است گفته شود که در هیچ جای جهان نمیتوان سلامت انتخابات را بطور صد در صد تضمین کرد ولی این امر به هیچ عنوان از وظایف حکومتها برای اطمینان حداکثری از سلامت انتخابات نمیکاهد.
در باره شرایط تحقق فضایی شفاف و سالم برای انتخابات بسیارگفته و نوشته شده و قصد نگارنده تکرار آن مطالب نیست.در این مختصر قصد من پرداختن به موضوعی است که هرچند از ممکن است از مصادیق تخلف در انتخابات نباشد ولی می تواند بشدت سلامت انتخابات را با ابهام روبرو ساخته و مشروعیت آن را خدشهدار سازد.
رشوه علاوه بر اینکه از نظر شرعی حرام و "الراشی و المرتشی کلاهما فی النار" است از نظر حکومتی نیز مردود و موجب پیگرد قضایی است.
نمیدانم آیا مساله معروف سیبزمینی را چگونه باید تفسیر کرد. وزارت کشاورزی و دولت آن را به پای خرید تضمینی محصول گذاشتند که به علت افزایش سطح تولید روی دستشان مانده و بیم از بین رفتن داشت. اگر همین دلیل را فرض بر صحت بگذاریم و نپرسیم چرا اضافه تولید را صادر نکردید و یا آن را با قیمت خرید و یا ارزانتر از خرید تضمینی به مردم نفروختید تا شائبهای بر دامن پاکتان ننشیند، پرداختهای نقدی که در شرایط چند روز و ماه به انتخابات در سطح وسیعی صورت میگیرد تحت عناوین مختلف از سهام عدالت گرفته تا افزایش حقوق، مقرری و..... صورت میگیرد را چگونه میتوان آن را تفسیر کرد؟
تواتر در اخبار اینگونه اقدامات که مستقیما تحت هدایت دولت در آستانه انتخابات در حال اجراست اگر چه ممکن است اقشاری را در مناطق روستایی و شهرهای کوچک به حمایت از کاندیدایی به پای صندوقها بیاورد ولی اگرعده دیگری از مردم را که اینگونه اقدامات را خرید رای از طریق پرداخت رشوه میدانند از حضور در انتخابات بازداشت ،چه کسی پاسخگوست؟
در فروردین سال 1384 از طرف دولت وقت ماموریت یافتم تا با سفر به زیمبابوه با آقای موگابه ملاقات کنم. موگابه در حال مبارزات انتخاباتی برای حزب خود بود. در جریان ملاقات از من خواست تا با تمدید اقامت در هراره به عنوان ناظر انتخابات حضور داشته باشم. اتفاقاً همین ماموریت از تهران هم بهمن واگذار شده بود. در روز انتخابات تقریبا به 20 حوزه سرکشی کردم. سیستم انتخاباتی آنجا کاملاً با ما متفاوت است. رای دهندگان از شش ماه در حوزهای باید رای دهند، ثبت نام میکنند و الزاما باید در همان حوزه رای بدهند. نام آنها هم در همان حوزه از قبل ثبت شده و این بدان معناست که یک نفر در هیچ حوزه دیگری غیر از حوزه ثبت نامی خود نمیتواند رای بدهد.
نمایندگان احزاب به عنوان ناظر در حوزههای انتخابی حضور داشتند. غیر از من نمایندگانی از دیگر کشورها و یا اتحادیههای منطقهای نیز به عنوان ناظر حضور داشتند. پس از پایان انتخابات در مسیر بازگشت بطور اتفاقی با ناظر اتحادیه اروپا در یک هواپیما و در کنار هم بودیم. از او در باره سلامت انتخابات سوال کردم. پاسخ قشنگی داد. گفت که ما تخلف بارزی در حوزههای انتخاباتی ندیدیم. همه تخلفات قبل از انتخابات انجام شده بود. توزیع وسیع ذرت (قوت غالب مردم آن دیار) و شکر و روغن در بستههای حمایتی در مناطق مختلف روستایی و شهرهای کوچک را مصداقی بر ادعایش ذکر کرد.
مطلع بودم که آقای موگابه از طریق شبکه گسترده حزب حاکم در سطح وسیعی اقدام به توزیع اقلام مورد اشاره نماینده اتحادیه اروپا کرده بود. هنوز هم نمیدانم آیا این اقدام او را باید حمایت از اقشار ضعیف نامید یا صدقهای برای تضمین برد خود و حزبش در انتخابات.
فقط میدانم زیمبابوه که زمانی انبار غذایی جنوب آفریقا و یکی از قویترین اقتصاد در آن منطقه بود، تحت زعامت حزب حاکم و اعتقاد آقای موگابه برای حفظ خود در قدرت بهدلیل روشهای پوپولیستی و اقتصاد صدقهای آقای موگابه ( و البته به بهانه گرفتن زمین از سفید پوستان) فلاکت بارترین روزهای خود را میگذراند.
موگابه با اقتصاد صدقهای خود را در قدرت نگه داشت ولی زیمبابوه را به کشوری صدقهگیر تبدیل کرد.