آفتابنیوز : آفتاب- دکتر میلاد اکبری: آقای دکتر احمدینژاد در بخشی از سخنرانی تبلیغاتی روز دوشنبه مورخ 4/3/88 خود که از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد، اظهار نظر نمودند: «در همان دوران در عرصه سیاست خارجی میخواستند انقلاب و ملت ایران را در مناسبات یکسویه و ظالمانه جهان متهم کنند. تهدید را به جایی رسانده که به صراحت اعلام کردند که میخواهند ریشه ملت ایران را بکنند و با گستاخی میگفتند ابتدا افغانستان و سپس عراق و آخر در ایران این کار را انجام میدهیم».
احمدینژاد همینطور اظهار کرد: «آنها در حوزه هستهای بدترین شرایط را به ملت ایران تحمیل کردند. بعد از توافقنامه نامناسب و نامتناجس با ملت ایران اعلام کردند که میوه عراق را در سعدآباد چیدند. سپس در نشست پاریس کار خود را تکمیل کرده و در برابر حرکت علمی و رو به رشد ایران سد بزرگی قرار دادند. آنها تمام تأسیسات هستهای را پلمپ کرده و حتی بخشهایی که ارتباطی به آژانس نداشت را پلمپ کردند. گستاخانه حتی رشتههای تحصیلی را که میتوانست باعث پیشرفت در فعالیتهای هستهای ما شود تعطیل کردند. گستاخی را به حدی رسانده که به ساحت ملت ایران توهین و ما را محور شرارت نامیدند. این در حالی بود که در آن زمان بیشترین همکاریها در افغانستان و عراق با آنها میشد. طبیعی و روشن بود که ملت ایران چنین شرایطی را برای کشور نمیپسندید».
بخشی از سخنان خلاف واقع ایشان که به موضوع هستهای برمیگردد اگر چه به جهت تبلیغات انتخاباتی بیان شده است، ولی تبلیغات کاندیداها نباید منجر به تخریب و سیاهنمایی زحمات مسئولین در دولتهای گذشته و زیر سؤال بردن فعالیت 26 ساله نظام اسلامی گردد. نفی دیگران و پس از آن بزرگ نمایی خود حتی به جهت کسب رأی هم که باشد در هیچ مرجعی قابل پذیرش نیست و مردم نیز بهخوبی این گونه موارد را تشخیص میدهند.
برای روشن شدن واقعیتها لازم است به مواردی از این سخنان اشاره شود؛
آقای احمدینژاد اظهار داشتند: «آمریکا به منطقه آمده بود که پس از عراق و افغانستان ایران را مورد حمله قرار دهد. این سخن درست است و دیدیم که در آن دوران (84-82) علیرغم سرکار بودن جورج بوش افراطی، با تدبیر و عقلانیت و درایت سیاسی نظام مانع از این شد که این تهدید عملی شود. اما امروز متأسفانه میبینیم علیرغم آمدن باراک اوباما که با ادعای مخالفت با تهدید و ارعاب آمده است هنوز این تهدیدات باقی است. این کلمات از کاخ سفید طرح میشود که همه انتخابها هنوز روی میز است و تهدیدات رژیم غاصب اسرائیل نیز همچنان ادامه دارد».
در خصوص موضوع هستهای و بیانات ایشان در این باره باید عنوان کرد که در مذاکرات سعدآباد در سال 82 آژانس به دنبال تعلیق و الزامی کردن آن برای ایران بود و لذا در شهریور همان سال در یک بند از قطعنامه به صراحت اعلام شده بود که همه فعالیتهای هستهای ایران باید تعلیق گردد.
آمریکا و روسیه و اتحادیه اروپا یک قدم بالاتر در پی توقف کامل فعالیتهای هستهای ایران بودند و این مسئله حتی در نامه وزرای خارجه آنها به وزیر خارجه ایران که سوابق آن در اسناد موجود است مشخص است.
در آن زمان هیئت مذاکره کننده به ریاست آقای دکتر روحانی توانست خواست قدرتها در توقف دائمی فعالیت هستهای و خواست آژانس در الزامی کردن تعلیق را رد کند و همگان را وادار به پذیرش تعلیقی محدود و داوطلبانه آن هم در بخشی از فعالیتها که فناوری آنها کامل شده بود، نماید.
فعالیتهای هیئت مذاکره کننده در این دوران منجر به آن شد که:
- مدیر کل آژانس صلحآمیز بودن فعالیت ایران را در سال 82 تأیید کند.
-در قدم بعدی در آذر سال 83 شورای حکام به اتفاق آرا از جمله خود آمریکا، صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای ایران را تأیید و اعلام نماید که هیچ انحرافی در این مسیر دیده نشده است.
- در همین راستا اعلام شده بود که نسبت به تخلفات احتمالی نیز ایران اقدامات جبرانی را انجام داده است.
- پس از آن بود که در آذر 1383 پرونده ایران از دستور دائمی آژانس خارج و به مسیر عادی برگشت و این خود یک پیروزی در صحنه دیپلماتیک ایران به شمار میرفت و این امر در حقیقت بهانه آمریکا و اسرائیل را برای تداوم تهدیدات سلب نمود.
- در همین راستا در آن زمان ایران توانست فنآوریهای هستهای را تکمیل و حتی در سه مرحله تعیلق را به خواست خود بشکند. اولین بار در تابستان 83 ، بار دوم در پاییز 83 و سومین بار در تابستان 84 تعلیق توسط ایران شکسته شد بدون اینکه هیچ هزینهای به کشور و مردم تحمیل شود.
در مسیر تکمیل فنآوریهای هستهای در طول همین 22 ماه فعالیت هیئت مذاکره کننده به سرپرستی آقای دکتر روحانی فنآوریهای هستهای اصفهان کامل و پروژه UCF به بهرهبرداری رسید که در فروردین 83 افتتاح گردید.
در پاییز 83 در ادامه همین روند توانست دهها تن UF4 و UF6 را تولید کند. همچنین در این مدت توانستیم مونتاژ و قطعهسازی را نیز علیرغم همه فشارها ادامه دهیم که تا اواخر سال 83 هزار سانتریفیوژ را آماده نمائیم.
در فروردین 84 نیز طی یک طرح 4 مرحلهای که به اروپاییها داده شد ایران اعلام کرد ظرف یک سال میخواهد 3 هزار سانتریفیوژ را راهاندازی کند.
در صحبتهای آقای احمدینژاد مطالب دیگری خلاف واقع طرح شده که به آن اشاره میکنیم:
در موضوع مذاکرات با آژانس و حتی وزرای خارجه اتحادیه اروپا هیچگاه تعطیلی آزمایشگاهها و رشتههای مرتبط با فناوریهای هستهای مطرح نشده است. نه آنها (غربیها و آژانس) چنین چیزی را از ما خواستهاند و نه این مسئله در هیچ جای دیگری طرح شده است. اینها فقط در ذهن آقای احمدینژاد است. خوب است سند آن را به ملت ارائه نماید.
مقام معظم رهبری نیز در تاریخ 12/8/82 در نشست کارگزاران نظام اعلام نمودند که «آنچه در سعدآباد بود تدبیر بود نه تسلیم» اینکه آقای احمدینژاد به اشتباه گفتهاند نخست وزیر انگلیس گفته "میوه عراق را در سعدآباد چیدهایم" نیز کذب محض است. برعکس در تمام مراحل به ادعای رسانههای خود آنها اعلام شد که وزرای خارجه این سه کشور اعلام کردند مذاکرات بسیار سختی را در تهران داشتهاند.
ملت ما بهخوبی میداند که دفاع از عملکرد هستهای دفاع از فرد نیست بلکه دفاع از نظام است. همانطور که مقام معظم در جلسه با خبرگان دوره سوم بیان نمودند: «در این روند هیچ کاری فردی انجام نشده و تصمیمگیریها تصمیمگیری جمعی بوده است».
لازم به یادآوری به آقای احمدینژاد نیست که بگوییم در هیچ کجا منطق مدیریت سیاسی حکم نمیکند که مسائل حوزه امنیت ملی و منافع ملی در رقابتهای انتخاباتی مورد بازیچه قرار گیرد و جای تأسف است که ایشان برای کسب رأی تلاش میکند که زحمات دیگران را سیاهنمایی نموده و منافع ملی را به قربانگاه ببرند تا چند رأی بیشتر به دست آورند.
انتظار میرفت که رئیس جمهوری محترم به جای فرافکنی به مجموعه سوالات و مطالبی که در طول این 4 سال ریاست جمهوری خود توسط نهادهای نظارتی مثل سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات و مجلس شورای اسلامی پاسخ دهند:
- تورم 25 درصدی؛
- بیکاری روزافزون؛
- نحوه هزینه کردن 350 میلیارد دلار درآمد حاصله در طی این 4 سال؛
- عزل وتغییر وسیع مدیران دولت خود در این چهار سال؛
- نا مشخص بودن درآمد میلیونها مترمکعب گاز؛
- انحلال 28 شورا؛
- عدم اجرای وعده های انتخاباتی من جمله بردن نفت بر سر سفرههای مردم؛
- عدم اجرای قوانین طبق اعلام نظر روسای مجلس شورای اسلامی دوره هفتم و هشتم.
- هزاران تخلف قانونی طبق اعلام دیوان محاسبات
اینها بخشی از مواردی است که جا داشت رئیس محترم جمهوری دکتر محمود احمدینژاد به جای سیاهنمایی زحمات دولتهای گذشته به آن میپرداختند.
در جای دیگر آقای احمدینژاد سخن از عزت به میان آوردند جا دارد که آقای احمدینژاد به این موارد تحقیرآمیز نیز پاسخ گویند:
- حضور تحقیرآمیز ایشان در اجلاس خلیج فارس در ذیل عبارت خلیج عربی در قطر
- حضور تحقیرآمیز در ایتالیا
- حضور چهار نوبت ایشان در عربستان در طول 5/2 سال بدون آنکه پاسخی از طرف پادشاه عربستان داده شود.
- اظهارات ناپخته در خصوص بازگشایی سفارت مصر تا بعداز ظهر همان روز و اهانت مصریها به سخنان ایشان
- آزادی فوری ملوانان انگلیسی پس از تهدید انگلیسیها با دادن هدیه و خروج آنها با تشریفات از کشور. در پایان باید عرض کنم که جناب رئیسجمهور نباید حافظه تاریخی ملت ایران را دست کم بگیرند، دادن آمارهای غلط و فرافکنی های بیمورد اهانت به شعور ملت فهیم ایران است. مردم خود دارای عزتی هستند که به این سادگیها قابل انکار نیست. بهتر است با ملت صادق باشیم.
این طرفدارهای احمدی نژاد کجان تا بیان مثل رئیس جمهورشون فقط شعار بدن و واقیعت جامعه رو نیبینن...
و دائما بگن همه چیزهای خوب تو ایران موج می زند!!!!
1) آقاي احمدي نژاد آمارهاي اميدوار كننده اي در چند زمينه خيلي خاص ارايه دادند. اين آمارها گزينشي بودند و به هيچ وجه نشانگر پيشرفت مجموعه سيستم نمي باشند. اميد هست كه شما تحليلگران زحمت اين كار را بكشيد و شاخصهاي بيشرفت را در كنار هم مقايسه كنيد.
2) آقاي احمدي نژاد همه پيشرفتهاي علمي و نظامي چهار سال گذشته را به اسم خود نوشتند غافل يا ناغافل از اينكه كارهاي به اين عظمت از جمله بدست آوردن وعملياتي كردن دانش هسته اي، ساخت ماهواره، ساخت موشك ماهواره بر، سلولهاي بنيادي همه و همه طرحهايي هستند كه اندكي بعد از اتمام جنگ در دوره آقاي رفسنجاني برنامه ريزي و شروع شدند و در زمان آقاي خاتمي در زير عباي ايشان بدون سر و صدا پيشرفت جدي داشتند و ما نتيجه اين برنامه ريزيها و پروژههاي بزرگ را اندك اندك مي بينيم. در ضمن آقاي خاتمي با تدبير خاص خيلي از اين پيشرفتها را به خاطر ايجاد حساسيت منطقه اي و جهاني رو نكردند. يك نكته ساده عرض كنم: يك پروزه ناقابل دكترا 5 سال طول مي كشه. قبول نداريد از دكتر احمدي نزاد بپرسيد. نتيجه برنامه ريزيهاي دولت فعلي در زمينه علوم و فناوري در چند سال آينده مشخص خواهد شد. اي كاش سازمان برنامه ريزي و بودجه منحل نشده بود.
3) شكوفايي علمي در دانشگاهها از وقتي شدت گرفت كه آقاي خاتمي به خاطر افزايش قيمت نفت (به حدود 35 دلار) حقوق استادان را زياد كردند. باز هم نقش برنامه ريزي كلان اينجا مشخص مي شود. اي كاش سازمان برنامه ريزي و بودجه منحل نشده بود.
4) الان هيچ كس از ايران و آقاي احمدي نژاد تقاضاي ارايه طرح براي مديريت جهان نكرده. اين خيالبافي محض است. فقط از ايران خواسته شده در عراق و افغانستان كمك كنه و اشتباهات كشورهاي ديگر رو با هزينه خيلي كمتر جبران كنه. ما ها نبايد خيال برمون داره.
5) اعتماد به نفسي كه آقاي احمدي نژاد ادعا داره كه به مردم القا كرده خيلي گمراه كننده و خطرناكه. ايران خيلي خيلي جا براي پيشرفت داره و مغرور شدن در اين مرحله باز هم به مثابه خيالپردازيه.
جناب اقاي دکتر میلاد اکبری از لطف شما خيلي ممنون خيلي سپاس گذارم از بيانات روشن شما.
در سایت رجا نیوز دولت را در زمان نحست وزیری موسوی محکوم کرده که 23 درصد تورم یوجود آورده و به این مسئله اهمیت نداده . ظاهرا ً سرکار حانم فاطمه رجبی همسر مکرمه آقای الهام وقتی کم می آورند و احساس خطر می کنند . چشمشان را می بندند و دهانشان را باز می کنند . به نظر می رسد عمدا ً یا سهوا ً ایشان فراموش کرده اند که در زمان نحست وزیری موسوی ریاست دولت را مقام معظم رهبری بر عهده داشته اند . ایشان فکر نمی کنند با این اتهامات نسنجیده دارند با اعتقادات مردم انقلابی و بسیجی بازی می کنند . یا برایشان مهم نیست یا عمدی در کار است .
لطفا ً این پیغام را بزنید تا ایشان و سایر افراد نادان و مغرض متوجه خیانت خود بشوند.
با تشکر حسین از تهران
آن انرژی هسته ای رامی گوید که آن دختر16ساله توی آشپزخانه باهسته گیلاس درست کرده بود.
ایول، ایول!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
eisa_yasin14@yahoo.com
--------------------------------------------------------------
گروه انتشار آفتاب: بنابر اصرار گروه قلیل هواداران دولت مبنی بر انتشار اینگونه مطالب بهعنوان نظر! با عذرخواهی از مردم شریف ایران، با حذف نام شخصیتهای محترمی که از آنها نام میبرند، این مطالب برای قضاوت مخاطبان آگاه منتشر میشود.