دکتر احمد قرهخانی اظهار کرد: کودکان مبتلا به اختلال اُتیسم دارای اختلالات رشدی فراگیر هستند یعنی اینگونه کودکان دچار تأخیر رشد در طول دوران رشد و تحول خود هستند که این امر هشداری برای والدین است تا روند رشد کودک را با مقایسه با همسالان جدی بگیرند.
وی ادامه داد: نقص در برقراری تعاملات اجتماعی و عاطفی مانند تماس چشمی، زبان بدن، فقدان کامل حالتهای چهره و ارتباطات غیرکلامی، گفتگوهای رو در رو و انجام الگوهای رفتاری، علایق و فعالیتهای تکراری و محدود مانند حرکات تکراری، گفتار کلیشهای و استفاده غیرمعمول از اشیاء و اصرار بر یکنواختی و انعطافناپذیری در امور روزانه از علائم اختلال اُتیسم است.
قرهخانی مطرح کرد: شایعترین سن شروع علائم اُتیسم ۱۲ تا ۱۸ ماهگی بوده و شیوع این اختلال در پسران چهار برابر بیشتر از دختران است به گونهای که در سطح جهان از هر ۴۲ کودک پسر یک نفر و از هر ۱۸۹ کودک دختر یک نفر مبتلا به اختلال طیف اُتیسم هستند.
وی تأکید کرد: تعداد کمی از کودکانی که به عنوان بیمار اُتیسمی تشخیص داده میشوند در بزرگسالی نمیتوانند به طور مستقل زندگی کنند و اغلب با والدین خود در جامعه تحت سرپرستی به سرمیبرند.
این روانشناس گفت: ژنتیک و وراثت یکی از مهمترین علل ابتلا به اختلال اُتیسم است، برخی از پژوهشگران بر این باورند که ۵ تا ۱۱ ژن ممکن است مسئول اختلال طیف اُتیسم باشند. ناکارآمدی مغز اجتماعی نیز به مشکلات زودهنگام در رشد شناخت اجتماعی کودکان منجر و موجب میشود افراد مبتلا به اُتیسم اطلاعات اجتماعی را به شیوهای متفاوت از همسالانی که رشد بهنجار دارند، درک کنند و به آن پاسخ دهند. مشکلات شناخت اجتماعی در کودکی نمایان و به رشد کمبودهای اجتماعی شدید و عقبماندگی در سخن گفتن منجر میشود.
وی یادآور شد: در ضمن رخدادهای حین بارداری مانند کمبودهای تغذیهای مادر به ویژه اسیدفولیک، بالا بودن سن پدر و مادر، عفونتهای دوران بارداری، مصرف دارو در دوران بارداری، عفونتها و التهاب مغزی در دوران شیرخوارگی نیز از علل ابتلا کودکان به اختلال اُتیسم است.
این روانشناس با اشاره به اینکه کودکان اُتیسم به دو گروه آسپرگر و اُتیسم تقسیم میشوند، خاطرنشان کرد: شدت بیماری در کودکان مبتلا به اختلال آسپرگر نسبت به کودکان اُتیسم کمتر است به طوریکه این افراد تمام علائم رفتار تکراری، کلیشهای، عدم برقراری ارتباط چشمی و رفتارها قالبی را دارند اما یک چیزی که خیلی در آنها مثبتتر است، این است که بیشتر این کودکان در گفتارشان مشکل ندارند و یا اگر دارند خیلی کم است و از لحاظ ذهنی هم وضعیت هوشی مناسبی دارند و بعضی اوقات باهوش هم هستند اما بچههای اُتیسم یکی از نشانهها قالبشان این است که اکثرشان کمتوان ذهنی هم میشوند بنابراین آسپرگرها از لحاظ گفتاری و هوشی وضعیتشان نسبت به اُتیسمیها بهتر است.
وی با بیان اینکه درمان این کودکان پیچیده و گاه ترکیبی است، تصریح کرد: گاهی مشاهده میشود بیشتر از دارو برای درمان این بیماران استفاده میشود که به نظر میرسد مناسب نیست و باید از روشهای توانبخشی به ویژه در سنین پایین که تشخیص داده میشود، استفاده شود چراکه یکی از عواملی که به این کودکان کمک میکند تشخیص بیماری در سنین کمتر و پایینتر است به طوریکه علائم این بیماری در نوزادی هم قابل رؤیت است؛ به عنوان مثال نوزادی که نتواند ارتباط چشمی برقرار کند و دقت و توجه داشته باشد ممکن است دچار اختلال اُتیسم باشد پس تشخیص بهنگام و ارائه خدمات توانبخشی مثل کاردرمانی، گفتاردرمانی و استفاده از مسائل آزموشی مثل بازیدرمانی کمک میکند این کودکان آرام آرام به روال عادی زندگی برگردند اما آینده مستقلی که بتوانند به صورت مستقل کارهایشان را انجام دهند، شغلی داشته باشند و یا حتی ازدواج کنند، خیلی خیلی به ندرت در این قشر دیده میشود.
قرهخانی در ادامه اظهار کرد: یک باور غلط فرهنگی در بین برخی مردم وجود دارد که کودکان اُتیسم فوقالعاده باهوش هستند در حالیکه این موضوع کل این بیماران را دربرنمیگیرد و شاید کودکانی باشد که مثلاً در حوزه موسیقی نسبت به کودکان دیگر برتریهایی داشته باشند که در طیف آسپرگرها میگنجند نه اُتیسم.
وی با تأکید بر اینکه گاهیاوقات تشخیصی که برای کودکان اُتیسم داده میشود، درست نیست، مطرح کرد: در مواردی با دانشآموزانی برخورد داشتهایم که برچسب اُتیسم به آنها زده شده اما با بررسیهای لازم مشخص میشود اصلاً چنین چیزی نیست و کودک سالم است. در حقیقت اُتیسم را تنها روانشناسانی که در حوزه آموزش و پرورش استثنایی تحصیل کردهاند و سازمان بهزیستی براساس آزمونها و تستهای لازم میتوانند تشخیص دهند این در حالیست که برخی پزشکان وارد تشخیص این بیماری میشوند که گاه تشخیصشان درست نیست.
قرهخانی با اشاره به اینکه یکی از ویژگیهای والد بچههای با نیازهای ویژه «انکار» است، اظهار کرد: در مجموع برای این والدین پذیرش موضوع سخت است و وقتی به آنها گفته میشود فرزندتان مشکل دارد در اصطلاح روانشناسی دچار «سوگ» میشوند در حدی که انگار کودکشان را از دست دادهاند، برای همین یکی از ویژگیهای والدین انکار کردن است و به سختی این بحث را میپذیرند بنابراین اینگونه مسائل را نباید به صورت ناگهانی اطلاعرسانی کرد و باید به مرور زمان و آرام آرام به صورتی که والدین بتوانند این امر را پذیرش کنند، از موضوع مطلع شوند.