بالاخره گمانه زنیها به پایان رسید و شورای نگهبان از طریق وزارت کشور اسامی پایانی تایید صلاحیت شدگان را اعلام کرد و رسما تبلیغات کاندیداها آغاز شد.
بی تردید یکی از مسائل مهمی که در این لیست مشاهده میشود که بازتاب فراوانی نیز داشته است عدم تایید صلاحیت علی لاریجانی است. درحالی که پیش بینی میشد وی از فیلتر شورای نگهبان عبور کند، اما این شورا مثل ۳ سال قبل باز هم صلاحیت وی را احراز نکرد تا به نوعی علی لاریجانی به مهره سوخته سیاسی تبدیل شده است. هرچند گفته شده بود که برخی مراجع تقلید در قم خواستار تایید صلاحیت وی شده بودند.
مسئله دیگری که در لیست تایید شدگان چشم نوازی میکند حضور مسعود پزشکیان است. بسیاری از ناظران پس از اعلام اسامی نهایی اعتقاد داشتند که چه بسا پزشکیان بتواند مثل سال ۷۶ شگفتی ساز شده و رئیس جمهور بعدی باشد. مسئله جالب توجه، اما آنجاست که وی در انتخابات مجلس که سال گذشته برگزار شد ردصلاحیت شده بود و در مرحله آخر و در تجدیدنظر توانست از فیلتر شورای نگهبان عبور کند. حال اینکه چگونه به فاصله کمتر از یکسال صلاحیت مسعود پزشکیان برای انتخابات ریاست جمهوری تایید میشود مورد توجه قرار گرفته است. موضوع دیگری که اکنون محل بحث شده ایجاد یک دو قطبی درون جریانی در این انتخابات است. در حقیقت اگر مسعود پزشکیان نتواند بدرخشد باید در این انتخابات شاهد یک دو قطبی میان قالیباف و سعید جلیلی باشیم و با توجه به آنکه پایگاه رای زاکانی، قاضی زادههاشمی و سعید جلیلی یکسان است قالیباف شانس مناسبی خواهد داشت. در مورد مصطفی پورمحمدی هم گفته میشود وی سخنور خوبی است و میتواند در مناظرهها عملکرد مناسبی داشته باشد. درحقیقت گفته میشود احتمال ایجاد یک چالش میان وی که اصولگرایی سنتی است و اصولگرایان تندرویی مثل زاکانی و سعید جلیلی وجود دارد که از این حیث نیز این موضوع میتواند به نفع قالیباف و حتی مسعود پزشکیان باشد.
اما در مجموع باید گفت اکنون اصلاح طلبان یک گزینه کامل اصلاح طلب را در میان گزینهها که امکان اجماع دارد را میبینند و از همین رو نکته فوق سنگ محکی برای بررسی این موضوع است که آیا پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان ترمیم شده است؟
به صورت انفرادی مسعود پزشکیان چندین پارامتر مثبت دارد که از نظر صاحب نظران سیاسی قابل تامل است. اولا وی آذری زبان است و میتواند از این پتانسیل کمال سود را ببرد. وی در شهر خود یعنی تبریز شخصیت محبوبی است. مسعود پزشکیان پدری آذری و مادری کرد دارد. یعنی او میتواند روی رای کردها هم حساب باز کند. وی به موازات همین موضوع حتی این امکان را هم دارد که در مورد رای سنیها نیز سرمایه گذاری کند. ضمن آنکه از یاد نباید ببریم مسعود پزشکیان وزیر بهداشت دولت سید محمد خاتمی بوده یعنی همان دولتی که مردم از آن خاطرات خوبی دارند. وی همچنین پزشک و جراح است و از دانشگاههای آمریکا فارغ التحصیل شده است. او همچنین هیچ نقطه تاریک اقتصادی و رفتاری در کارنامه خود ندارد و به پاکدستی معروف است. لازم به یادآوری است که مسعود پزشکیان همواره در موضع گیریهای خود جوانب اصلاح طلبی را رعایت کرده است. ضمنا وی سخنور قابلی است بنابراین میتواند حریف امثال زاکانی و سعید جلیلی در مناظرهها باشد.
اما مسعود پزشکیان دو چالش جدی خواهد داشت: چالش اول وی قهر مردم با صندوقهای رای است. اگر او و اصلاح طلبان بتوانند این قهر را به آشتی تبدیل کنند شانس زیادی برای پیروزی خواهد داشت، اما اگر راه به جایی نبرند وی قطعا شانسی نخواهد داشت.
چالش بعدی وی نیز کمپینهای تندرو علیه وی است. هنوز مشخص نیست مسعود پزشکیان در برابر فشارهای سیاسی چه عملکردی دارد و آیا میتواند مین گذاریهای سیاسی و رسانهای علیه خود را خنثی کند یا خیر. اما به هر روی این موضوع جزو چالشهایی است که وی با آن درگیر خواهد شد.
لیست پایانی تایید صلاحیت شدگان بازتابهای فراوانی داشته، اما در هر صورت باید دید طی روزهای آینده کدام یک از نامزدها به یکدیگر ائتلاف کرده و به قول معروف یارکشی سیاسی میکنند. ولی در حال حاضر به نظر میرسد سعید جلیلی، علیرضا زاکانی و قاضی زادههاشمی در یک جبهه قرار داشته و تندروها را نمایندگی میکنند، محمد باقر قالیباف نیز در جبههای دیگر و نمایندگی تکنوکراتهای اصولگرا را نمایندگی کرده، مسعود پزشکیان نیز نماینده جریان اصلاحات است و در نهایت مصطفی پورمحمدی هم نماینده اصولگرایان سنتی است. طی روزهای آینده اتفاقات مهمی در سپهر سیاسی کشور رخ خواهد داد.