کد خبر: ۹۱۴۹۲
تاریخ انتشار : ۱۰ مرداد ۱۳۸۸ - ۱۴:۳۴

وظيفه سنگين نمايندگان

* صادق زيباكلام
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: باب دیلن آهنگساز و خواننده سرشناس سیاسی و اجتماعی آمریكایی و یكی از برجسته‌ترین هنرمندان معترض به جنگ ویتنام، در یكی از ترانه‌های معروفش علیه آن جنگ می‌پرسد: «چقدر خانه باید خراب شود تا بتوان گفت خانه‌های زیادی خراب شده‌اند؟ چند تا شهر باید ویران شود تا بگوییم شهرهای زیادی ویران شده‌اند؟ چه تعداد انسان باید كشته شوند تا بتوانیم بگوییم خیلی‌ها كشته شده‌اند؟ چه تعداد كودك باید والدین‌شان را از دست بدهند تا بتوانیم بگوییم خیلی‌ها یتیم شده‌اند...»


و بعد با صدایی كه تا عمق جان مخاطب نفوذ می‌كرد، ناامیدانه زمزمه می‌كرد كه «جواب همه اینها در لابه‌لای نسیم پا در هوا هستند». می‌توان ترانه معروف باب دیلن را با ادبیات دیگری به ترنم درآورد. چه تعداد زندانی در بازداشتگاه‌ها باید نگه داشته شوند تا بگوییم شرایط بازداشتگاه‌ها و زندان‌‌ها در ایران نامناسب است؟

اما مهم‌تر از همه این پرسش‌ها، یك پرسش اساسی و بنیادی‌تری است كه اگر تكلیف این پرسش روشن شود، تكلیف مابقی پرسش‌ها هم به تبع آن روشن می‌شود. در ساده‌ترین شكلش این پرسش را اینگونه می‌توان تعریف كرد: مسئولیت عملكرد نیروهای انتظامی، امنیتی، شبه نظامی، لباس شخصی و غیره در ایران بر عهده كدام مرجع و نهاد است؟ مسئولیت شلیك از فاصله چند متری به ندا آقاسلطان بر عهده كدام نهاد است؟ مسئولیت شلیك به مسعود‌ هاشم‌زاده، سهراب اعرابی، اشكان سهرابی، محمد كامرانی و... بر عهده نیروهای وابسته به كدام نهاد می‌باشد؟ مسئولیت كشته شدن محسن روح‌الامینی بر عهده كدام نیروست؟ ماموران و مسئولان بازداشتگاه كهریزك تعلق به كدام دستگاه داشتند؟ در نظام‌های دموكراتیك مدعی‌العموم یا قوه قضاییه مسئولیت رسیدگی به كشته‌شدن، ضرب و جرح و بازداشت‌های غیرقانونی افراد را برعهده دارد. در مرحله بالاتر و جدی‌تر، قوه مقننه مسئولیت پیگیری و نقض حقوق مدنی انسان‌ها را بر عهده دارد.

10 سال پیش در شب 18 تیرماه 78 نیروهای پلیس، شبه نظامی و لباس شخصی به كوی دانشگاه تهران حمله كردند. هزاران دانشجو را مورد ضرب و شتم قرار دادند، در و پنجره، میز و صندلی، یخچال و آب‌سردكن، كامپیوترها و اموال شخصی دانشجویان را خرد كردند و صحنه‌هایی آفریدند كه تصور آن هم ثقیل بود. تحلیل‌های فراوانی در هفته‌ها و ماه‌های بعد از آن از سوی اصلاح‌طلبان و اصولگرایان و علیه یكدیگر پیرامون وقایع 18 تیر صورت گرفت. اما یك سوال ساده در میانه آن هیاهو مطرح شد بدون آن كه پاسخ مشخصی دریافت دارد. عمده بحث‌ها آن بود كه محافظه‌كاران می‌خواسته‌اند در آن زمان خاتمی را سرنگون كنند و متقابلا محافظه‌كاران نیز مخالفان‌شان را متهم می‌كردند كه می‌خواسته‌اند نظام را سرنگون كنند. در آن میانه هیچ كس نپرسید كه چه كسی پاسخگوی این نوع برخوردها با دانشجویان است؟

10 سال از 18 تیر سال 78 گذشت بدون آن كه كسی در مقام كنكاش پیرامون این پرسش بنیادی برآید. اما این‌گونه نشد تا رسیدیم به تیر 88. اگر 10 سال پیش نیروهایی كه وارد كوی شدند صرفا دانشجویان را می‌زدند، 10 سال بعدش آنان افزون بر ضرب و شتم دانشجویان‌ شمار دیگری را هم دستگیر كرده و با خود بردند.

جناب آقایان دكتر احمد توكلی، دكتر كاظم جلالی، پزشكیان، داریوش قنبری، الیاس نادران و سایر نمایندگان خانه ملت این نظام محصول ده‌ها سال مبارزه و مجاهدات هزاران نفر از مردان و زنان آزاده كشور است. این نظام به بهای پایداری و از جان گذشتگی شهیدان به خون خفته 29 بهمن، 17 شهریور، 13 آبان و یوم‌الله‌های دیگر است. این نظام، یادگار حسین خرازی، مهدی باكری، ابراهیم همت، احمد متوسلیان، مهدی‌زین‌الدین و صدها هزار شهید و معلول و جانباز جنگ تحمیلی است.

بعد از یك‌صد سال مبارزه از مشروطه تا به حال، این درد را انسان به كجا برد و به كه بگوید بازداشت‌شدگان كوچه و خیابان را بعضا آنچنان كرده‌اند كه مرده‌اند؟ كمیته حقیقت‌یاب مجلس، قوه قضاییه، مجلس شورای اسلامی، مگر محسن روح‌الامینی چه گفته بود و چه كرده بود كه فكش باید خرد می‌شد؟ اگر 18 تیر سال 78 یك نفر در این مملكت پیدا شده بود تا این سوال را مطرح كند كه این نیروهایی كه آن شب به كوی دانشگاه حمله كردند فكر می‌كردند به كجا حمله كرده‌اند و فكر می‌كردند طرف مقابل‌شان كیست، آیا امروز شاهد این فجایع می‌شدیم؟

اگر از ابتدا مصر می‌شدیم كه هر نهادی باید در قبال اعمال و رفتارش پاسخگو باشد، آیا امروز شاهد می‌شدیم كه ده‌ها نفر از رجال و شخصیت‌های سیاسی كه در پرونده 30سال گذشته‌ اكثر ایشان به جز اسلام‌خواهی، عشق به نظام، اعتقاد به انقلاب و خدمت به كشور چیز دیگری نیست هفته‌ها در بازداشت به سر برند؟ در تیرماه سال 84 یك رشته انفجارات در مترو لندن توسط مسلمانان تندرو صورت گرفت كه منجر به كشته شدن ده‌ها نفر گردید. در همان وضعیت بحرانی و التهاب كه بر نیروهای پلیس انگلستان حاكم شده بود یك فرد مظنون كه به فرمان ایست پلیس توجه نكرده بود مورد اصابت گلوله قرار گرفته و در جا كشته می‌شود. بعدا معلوم شد كه فرد مظنون یك توریست برزیلی بوده و پلیس در زدن او اشتباه كرده. به دنبال بروز این حادثه ماه‌ها تحقیق و بررسی از سوی نهادهای مختلف قانونی صورت گرفت كه آیا پلیس در جریان تیراندازی به فرد مظنون طبق دستورالعمل و ضوابط شلیك تیر عمل كرده یا نه؟!

در كشور ما چندین نفر ظرف چند هفته گذشته با اصابت گلوله از پای در آمده‌اند در حالی كه هیچ نهادی تا بدین جا مسئولیت تیراندازی به مردم را رسما نپذیرفته. تعداد قابل توجهی از بازداشتی‌ها در بازداشتگاه‌ها كشته شده‌اند. باز تا به اینجا حتی یكی از دستگاه‌ها وسازمان‌های ذی‌ربط رسما مسئولیت كشته‌شدن حتی یك مورد از افراد را نپذیرفته‌اند. فرض بگیریم كه حتی یك نفر در جریان بازداشت ‌و بازجویی‌ها كشته شده آیا هیچ یك از دستگاه‌ها و سازمان‌های ذی‌ربط مسئولیتی در قبال جان بازداشت‌شدگان ندارند؟ آیا قوه قضاییه، مدعی‌العموم كه طبق تعریف وظیفه دفاع از جان، مال، هستی و ناموس شهروندان بر عهده‌اش می‌باشد، نباید كوچك‌ترین واكنشی در قبال كشته‌شدگان اخیر نشان دهد؟ آیا اساسا مشخص است كه مسئولیت كشته‌شدگان در بازداشت یا در خیابان‌ها بر عهده كدام ارگان، نهاد یا وزارتخانه‌است؟ آیا هیچ پاسخی برای پرسش‌ها وجود ندارد؟

آیا معنی «مجلس در رأس همه امور است» این است كه در كهریزك تهران بازداشتگاهی باشد كه جوانان دستگیر شده صحیح و سالم به آنجا منتقل شوند و پس از چند روز یا چند هفته جنازه آنان را تحویل خانواده‌های‌شان دهند و به هیچ مقام و مرجعی هم پاسخگو نباشند؟ آیا مصداق سوگند دفاع از حقوق مردم چشم بستن روی این همه حقایق هولناك است؟ اگر مجلس پیگیر نباشد كه چرا عده‌ای در بازداشت كشته شده‌اند؟ چرا بسیاری از فعالان سیاسی هفته‌هاست در بازداشت به سر می‌برند؟ آن افرادی كه به منازل و اتومبیل‌های مردم حمله كردند از كدام مرجع دستور داشتند؟ آیا محسن روح‌الامینی باید به آن طرز كشته می‌شد تا شماری از مسئولان به خود می‌آمدند؟ آیا زمان آن نرسیده كه نمایندگان ملت خواهان نظارت و رسیدگی بر نیروهای حافظ امنیت كشور شوند؟
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
GERMANY
|
۲۰:۰۶ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۰
0
0
سلام بر همۀ سروران [...] و نمایندگان ملت
سروران !خشونت نه در عصر ما و نه در هیچ عصر و زمانه دیگری و نه در طول تاریخ بشریت نتوانسته در بلند مدت جلوی تغییر و تحولات را بگیرد .شما فقط یک مورد نشان بدهید که خشنوت در توانسته تجزیع و تحلیل نهایی جلوی روند اصلاحات را بگیرد .
خشنوت خشنوت است و با لعاب و زرق و برق"خشونت مقدس" ،خشونت تبدیل به یک ابزار الهی مقدس و انسانی نمی شود.
خشنوت نه تنها در طول تاریخ دستاورد مثبتی نداشته بلکه همواره مثل خود را تولید کرده !
سروران عزیز ، شاید مطالبی که می خواهم برایتان ذکر کنم زیره به کرمان بردن باشد .ولی می گویم :
اصل بیست و سوم قانون اساسی "تفتیش عقاید"را ممنوع دانسته و اشعار می داردکه هیچ کس را نمی توان به صرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد.
اصل بیست و دوم :"حیثیت" اشخاص را از تعرض مصون می دارد .
اصل سی و هشتم :به شکل صریح کاربرد هر گونه شکنجه را ممنوع می کند .
سروران گرامی
این افرادی که مجروح و یا کشته شده اند چه گناهی داشته ؟گناهی غیر از اندیشیدن ،مباشرت و معاونت در اعتراضی سبز ؟!حال سوال اینجاست:
آیا این اعمال خود سرانه بوده یا مسولان از آن اطلاع داشته اند و حتی فاجعه آمیز تر اینکه به دستور خودآنان صورت گرفته است؟
اصل سی و نهم :به وضوح و صراحت می گوید هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر شده و بازداشت و زندانی شده به هر صورت که باشد ممنوع است .آیا به بازی گرفتن آبرو وحیثیت مخالفین و وادار کردن آنان به اعترافات تلویزیونی نقض صریح این بند از قانون اساسی نیست؟
آیا هیچ کس در یک شرایط عادی و به دور از فشار های روحی و روانی سنگین درون باز داشتگاه های امنیتی ویژه حاضر می شود در برنامۀ تلویزیونی داوطلبانه شرکت کند؟
صرف نظر از اینکه چه کس یا کسانی ناظر این اقدامات بوده اند،همکارانشان حکم شرعی داشته اند و یا نه ؟یا اینکه وزیر اطلاعات و رئیس جمهور چقدر از کیفیت و کمیّت این وقایع مطلع بوده اند جای تحقیق و تفحصی بسیار دارد!.
ولی نکته حائز اهمیت این است که در تمام مراحل اعم از باز داشت ، انتقال ، اسکان ، نحوۀ باز جویی و چگونگی اخذ اعتراف از متهمان نقض قانون اساسی جمهوری اسلامی صورت گرفته و هیچ کس به نظر بنده طلاحیت بررسی نقض قانون فقط و فقط می بایست از مجاری مجلس صورت گیر زیرا تنها نهادی که کمترین گرایش و بیشترین مشارکت احزاب و تشکل های مختلف جامعه را دارا می باشد مجلس است مجلسی که خانه ملت است. .
به نظر بنده بعد از سخنان آقای هاشمی در نماز جمعه حال دیگر نوبت پیگیری نمایندگان است که برای احیای حقوق فردی افراد دستگیر شده اقدام کنند ، اقدامی که برای تک تک نمایندگان همانند عبور از پل صراط است. نمایندگان می توانند با تصمیمی درست آرای مردم را برای انتخابات آتی مجلس پیش خرید کنند و یا اینکه برای ورود به مجلس دل به رد صلاحیت رقبای اصلاح طلب خود و عدم استقبال مردم خوش کنند .
ای کاش نمایندگان مجلس برای حفظ و حراست از مهمترین و اصلی ترین سرمایه هر حکومتی یعنی جلب اعتماد عمومی
قدم های مثبت و بزرگی بردارند.
ناشناس
|
UNITED STATES
|
۲۰:۳۶ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۱
0
0
جالب در مورد آقاي زيباكلام اين است كه اساسا ايشان چون به جاي صبحانه و ناهار و شام و هزار گونه نياز ديگر كه نوع بشر را رگير خود كرده دموكراسي ميل مي كنند و دموكراسي تنفس مي كنند و در مواردي هم دموكراسي تزريق مي كنند، دموكراسي ياهمان مردم! بي گناهان هميشه هستند! يعني چه؟!‌يعني اينكه مثلا اگر يكي از همين عناصر دموكراسي يعني مردم! ونه! فقط طرفداران موسوي! ونه! هركسي كه به هر بهانه اي بيايد در خيايان و فحش كش دار به صدر يا ذيل مملكت بدهد! بيايد و بريزد توي خيابان و بزند! بشكند! با كلاه كاسكت توي فك و صورت هركسي كه ريش دارد! بزند و قمه كشي كند و مسجد آتش بزند و تازگي ها هم كه اسلحه دست بگيرد و يك خشاب كامل به سمت چادري ها بگيرد! اينها كه اشكال ندارد چون دموكراسي است! مردم است! آنچه كه اشكال دارد اين است كه نبايد در مقابل اين همه! دموكراسي خواهي ذره اي عكس العمل نشان داد! چون اينها دموكراسي است ! مردم است!
ناشناس
|
UNITED STATES
|
۱۳:۳۱ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۲
0
0
آقای صادق زیبا کلام
خود شما به راستی می دانید و خوب هم می دانید که منشاء اصلی این برخورد ناجوان مردانه و غیر انسانی و حتی غیر حیوانی از کجا و از کدامین مرجع و از کدامین تفکر و از کدامین آبشخور سرچشمه می گیرد . آقای زیبا کلام شما بهتر از هر کس دیگری می دانید که کشتن در عصر 21 فقط و فقط از ایدوئولژی های افراط گرایانه و زاده استعماری نظیر وهابیت ,لشکر صحابه در پاکستان و شیعه افراطی بر می آید و لاغیر .
با شعار بمیر یا بمیران
با شعار خودی و غیر خودی
با شعار بکشی جهاد کردی بمیری شهید شده ای .
و اما در محضر خدا نمی توان معصیت کرد نمی توان دروغ گفت و نمی توان ریا کرد عالم محضر خداست .و سنت الهی بر لبان پیامبر صلح و رحمت چنین آمده است که دوام حکومتها بر کفر بیشتر تا بر ظلم .و تاریخ ثابت خواهد کرد .بدرود .
ناشناس
|
GERMANY
|
۱۴:۵۳ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۲
0
0
دوست گرامی این صبحانه و نهار و شامی که شما از آن سخن می رانید شامل این موارد است:
مسکن استیجاری ارزان !
آموزش و پرورش !
درمان و پیشگیری1
تغذیه !
تهذیب!
رفاه !
امنیت فردی !
اگر دولتمردان ما فقط و فقط حداقلی از ایم موارد فوق را جامعه ایجاد می کردند! هیچ وقت کسی کشته و زخمی نمی شد ! وجود این حداقل ها می شود دموکراسی نه
ساختن سد و نیروگاه و.....
مردم خیلی وقت هست که جلوی خانواده خود شکسته شده اند خیلی وقت است که از نگاه خانواده خود کتک می خورند بله عزیز مردم به این موارد معترضند .
در آخر لطفاٌ ادبیات خود را اصلاح کن ؟؟!!!!
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین