علی نامجو- انسان، بر اساس قابلیتهایش، گاه میتواند رفتاری متفاوت با امیال و اغراض درونیاش، از خود نشان دهد. منظور نگارنده از رفتار، اعم از گفتار و کردار است یعنی هر کنش معنادار. ریا، که همواره در سنت دینی و اخلاقی ما رفتاری قبیح دانسته شده، حاصل سواستفاده از همین قابلیت است. البته در صورتی که نشانههایی از دوگانگی درون و برون فرد در رفتار او ظاهر شود و دیگران هم از این نشانهها آگاه باشند، نقش ریا، بر آب خواهد شد؛ متأسفانه در بیشتر موارد، پی بردن به درون فرد، امری دشوار و نیازمند دقت نظر و بهکارگیری روشهای علمی (روانشناسانه، زبانشناسانه و ...) است. میزان پیبردن به تناقضات درون و برون یک شخص، به میزان تبحر وی در تظاهر کردن، همچنین میزان آگاهی شناختی مخاطب یا بیننده از نشانههای رفتاری و گفتاری او بستگی دارد. اما گاهی ریاکننده آنقدر دستپاچه است که با بروزدادن تناقضی آشکار در رفتار خود، دیگران را از بهکاربستن هر نوع دانش و توانایی نشانهشناختی بینیاز میکند و به آنها، این امکان را میدهد که تنها به یاری حافظهای چند روزه، به دوگانگی درون و بیرون او پی ببرند.
چند سالی میشود که موضوع حجاب در ایران به مسئلهای تقریباً مباحثه انگیز تبدیل شده است و به تبع آن به مباحث اخیر انتخاباتی نیز راه یافته است. نامزدهای محترم فعلی، در این مورد طبیعتاً به طورکامل با یکدیگر همنظر نیستند. زیرا اگر رویکرد و اعتقادی ضدقانون هم نداشته باشند، نیک آشکار است که در اجرای قانون و نیز روشهای ترویج آن با هم اختلافنظرهایی دارند. تفاوت آرا صاحبنظران و در پی آنها نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در مورد موضوع حجاب و ترویج آن، امری طبیعی است و در هر جامعه و در مورد هر قانونی ممکن است وجود داشته باشد و نیک آشکار است که قابل حل است. اما مسئله این است که چرا برخی نامزدها مواضع همین دو سه هفته پیش خود را در مورد حجاب، انکار میکنند یا حاضر به اظهار صریح آن نیستند. اکنون که انتخابات ریاست جمهوری در پیش است، شاید توجه به یکی از مهمترین معیارهای انتخاب رئیس جمهور به عنوان رئیس دولت و تبلور ملت، یعنی راستگویی و بیریایی او، امری بایسته باشد؛ زیرا علاوهبر آنکه ویژگی بسیار مهمی برای خود رئیس جمهور است میتواند توسط او به دیگر اعضای دولتش نیز اشاعه یابد و در کیفیت پایبندی مسئولین آیندۀ کشور به این ارزشها موثر افتد. یکسان بودن رفتار نامزدها نسبت به موضوع حجاب در ایام پیش از شهادت ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم، و ایام انتخاباتی کنونی، میتواند معیاری برای سنجش و راستیآزمایی آنان باشد. بحث ما نوع نگاه و باور آنها نسبت به این مسئله نیست، بلکه مقصود آن است که کدامیک از آنها از مواضع پیشین خود بازگشتهاند و چرا؟ امروزه برخی از نامزدها، صحبتهای چند روز پیش خود را مبنی بر حمایت از یک طرح مقابله با بیحجابی، انکار میکنند. برخی در پاسخ کارشناس در مورد مسئله حجاب، با دوری از پاسخگویی صریح، عبارتی را بیان میکنند که خود، توانا به شرح آن نیستند. در نگاهی ژرفتر، اگر خود را نمایندۀ آمال و اهداف ملت ایران و ارزشهای آنان میدانید، پیش از هر چیز، باید نمایانگر یکی از برجستهترین اصول فرهنگ ایرانی ـ اسلامی، یعنی راستی و درستی باشید.
بههرحال، یکی از خوبیهای این روزها، آشکار ساختن درون انسانهاست که یادآور آیهای از قرآن کریم است ناظر بر روز قیامت که میگوید: «یوم تبلی السرائر: روزی که سیرتها آشکار میشود». گویی خداوند، شمهای از آشکارگی رستاخیز را حادث میکند؛ باشد که همهمان عبرت بگیریم.
در موضوع حجاب، میان سخنان دیروز اشخاص نامزد شده، یعنی روزی که نیاز به رای مردم نداشتند و سخنان امروزشان که نیاز به رای مردم دارند، حتی اگر تفاوتهایی در لحن و آهنگ کلام هم باشد، باز مصداقی از ناراستی خواهد بود چه رسد به اینکه تناقضی آشکار در اصل محتوای کلام دیروز و امروزشان باشد. با این همه، یکی از این نامزدهای مذکور، در رفتاری نهچندان اخلاقی و قانونی در مناظرات انتخاباتی، خود را رئیس جمهور میخواند و ادعا میکند که از رئیسجمهورشدن دکتر پزشکیان ممانعت میکند؛ آن هم پزشکیانی که تناقضی در گفتار دیروز و امروزش نیست و سعی دارد با پیروی و استعانت از مولای خود، آن پیشرو راستان جهان، گردن خود را ضمانت سخنان خود کند و به دور از سیاست بازیها، رویافروشیها و پنهانکاریهای انتخاباتی، تقریباً خواستهها و بایستههای دل خود و طرفدارانش را بیان دارد. پزشکیان در این سالها، ضمن اظهار باور شخصیاش به اهمیت حجاب، این ارزش ایرانی و اسلامی، نقدهای لازم را به خود و دیگر مسئولین امر در این زمینه بازگو کرده است؛ آن هم با رویکردی نسبتاً دادخواهانه و چارهجویانه؛ نه همچون خودزنیهای فرهنگی بعضی موافقین حجاب یا فرهنگستیزیهای بعضی مخالفین و منتقدین آن.
سزای بازگفتن است که در رابطه با این موضوع، در رفتار دیروز و امروز پزشکیان تفاوتی مشهود نیست و این، معیاری است که توجه به آن شایسته خواهد بود؛ برای راستی، برای ایران.