آفتابنیوز : آفتاب: «تیمور بلافاصله فرمانداری نظامی تهران را ایجاد کرد و قدرت واقعی را به دست گرفت. در مقام فرمانداری نظامی تهران بیدادها کرد و هرکس را که آمریکا و انگلیس یا محمدرضا میخواست از دم تیغ میگذراند. تودهایها را قلع و قمع کرد، فداییان اسلام را به طرز فجیعی به جوخه اعدام سپرد، پادگان مرکز 2 زرهی را به یک شکنجهگاه تمام و کمال تبدیل کرد و به جان زنان و دختران ایرانی خرس انداخت و حتی از اذیت و آزار پیرمرد محترمی چون آیتالله کاشانی نیز فروگذار نکرد» خاطرات ارتشبد فردوست.
اگر از شاه، شخص اول مملکت که مقصر و مسوول اصلی کودتای 28 مرداد و حوادث پس از آن است بگذریم، چهره 3 افسر ارشد دیگر ارتش در راس کودتاچیان نمایان است، سرلشکر زاهدی، سرهنگ تیمور بختیار فرمانده لشکر کرمانشاه در سال 32 و تیمسار آزموده دادستان ارتش. در میان این سه نفر اما تیمور بختیار سرنوشت جالبی پیدا کرد. او که بزرگ شده ایل بختیاری بود در دوران حضور در ارتش و خصوصا در سرکوب فرقه دموکرات آذربایجان خدمات شایانی کرد و به همین دلیل به درجه سرهنگی رسید.
مرداد سال 1332 و تلاش شاه برای سرنگون ساختن مصدق فرصتی مناسب برای این افسر جاهطلب ارتش بود تا خود را به مقامات بالا برساند او از فرماندهان لشکری بود که به دنبال شکست موج اول کودتا در 25 مرداد 32 به فرمان زاهدی به لشکر کرمانشاه برای حرکت به سوی تهران آمادهباش داد و در صورت شکست موج دوم کودتا در 28 مرداد موظف بود برای تصرف تهران به سوی پایتخت حرکت کند. بختیار به پاس همین خوشخدمتی دو روز بعد از سقوط مصدق به فرماندهی لشکر دو زرهی تهران که اصلیترین بازوی کودتاچیان برای اداره امور بود منصوب شد.
او در این سمت شقاوتهای بیشماری به خرج داد زندان لشکر دو زرهی تهران عملا به شکنجهگاهی تبدیل شد که نیروهای مخالف کودتا اعم از ملیون و طرفداران آیتالله کاشانی و حزب توده در آن محبوس بودند. بختیار که ترفیع درجه نیز گرفته بود 6 ماه بعد به سمت فرمانداری نظامی تهران منصوب شد. کشف و متلاشی ساختن سازمان افسری حزب توده مهمترین اقدام بختیار در دوران حضور در سمت فرمانداری نظامی تهران بود. در دوران پاکسازی افسران تودهای، بسیاری از این افراد در زندان لشکر دو زرهی زیر شکنجه جان باختند و بسیاری دیگر به جوخه اعدام سپرده شدند. فرماندار نظامی تهران همچنین توانست دکتر حسین فاطمی مهمترین مخالف شاه پس از پیروزی کودتا را که در تهران مخفی بود پیدا کرده و به جوخه اعدام بسپارد.
تیمور بختیار همچنین در سال 1334 فداییان اسلام را به شدت سرکوب و نواب صفوی را بازداشت کرد. نواب صفوی مدتی بعد تیرباران شد. سرلشکر بختیار اما به دست خود عبدالحسین واحدی مرد شماره دو فداییان اسلام را کشت. به روایت شهید عراقی، عبدالحسین واحدی را به دنبال بازداشت پس از تلاش برای ترور نخستوزیر حسین علابه اتاق فرماندار نظامی تهران میبرند. به دنبال جروبحث میان آنها، بختیار اسلحه کمری خود را بیرون کشیده و واحدی را درجا به گلوله میبندد. تیمسار بختیار در سالهای پایانی دهه 30 تلاش فراوانی کرد تا به منصب نخستوزیری برسد و چون نتوانست شاه را با این عقیده همراه سازد بنای مخالفت با کسی را گذاشت که برای حفظ تاج و تختش جنایتهایی فراوانی را کرده بود. او در جریان سفر به آمریکا با مقامات این کشور در خصوص لزوم تغییر شاه سخن گفت و مقامات آمریکایی نیز که از این نظر رئیس سازمان امنیت شاه حیرتزده شده بودند، این سخنان را به تهران منتقل کردند.
بختیاری بختیار از این دوران به پایان رسید و مغضوب شاه شد و اندکی بعد از ایران تبعید گردید. او در دوران حضور در خارج از ایران نیز مخالفت با حکومت شاه را ادامه داد. چنانکه رژیم پهلوی به دنبال سرکوب قیام 15 خرداد و کشتار مردم تهران و ورامین، این ناآرامیها را برنامه خارجیها به کمک تیمور بختیار اعلام کرد. بختیار مدتی بعد به عراق رفت و در مدت اقامت در این کشور تلاش زیادی کرد تا با امام خمینی که از سوی شاه به نجف تبعید شده بود ارتباط گرفته و جبهه واحدی علیه پهلویها تشکیل دهد.
این جبهه البته با مخالفت امام هیچگاه شکل نگرفت. تیمور بختیار کودتاچی، فرماندار مخوف نظامی تهران اولین رئیس ساواک اما سرانجام در نیمه مرداد سال1349 توسط یکی از محافظانش که نفوذی ساواک بود در جریان شکار در حوالی مرز ایران و عراق در اروند رود به گلوله بسته شده و چند روز بعد کشته شد.