مسئله «جنگ» (در کنار «بیماری» و «فجایع طبیعی») همزاد آدمی است و عمری به درازای تاریخ بشر دارد. در این میان، برخی جنگها چنان ویرانگر هستند که آثار آن شاید تا دههها باقی بماند. مرگومیر غیرنظامیان، آوارگیهای اجباری، جابهجاییهای گسترده و آسیب به مناطق مسکونی از عواقب معمول جنگها هستند. گاهی کل یک شهر در نتیجه بمباران به تلی از خاک تبدیل میشود مانند هیروشیما و ناکازاکی؛ گاهی زیرساختهای اساسیاش مانند راهها، جادهها، پایگاههای نظامی، بندرها، مراکز صنعتی و ساختمانهای دولتی ویران میشود، مانند تاثیرات جنگ جهانی بر کشورهای اروپایی و جنگهای ویرانگر در آفریقا؛ گاهی هم مناطق غیرنظامی بهعمد هدف بمباران قرار میگیرند، مانند غزه در حمله اسرائیل و شهرهای اوکراین در حمله روسیه.
گاهی ممکن است شهری فقط در یک روز به ویرانه تبدیل شود و گاهی هم ممکن است طی چند ماه یا چند سال بر اثر حملات هوایی و زمینی و دریایی، محاصره، جنگ شهری و... ویران شود. وقتی برخی جنگها در مناطقی خاص از جهان -مانند خاورمیانه- رخ میدهند، میتواند تبعات گستردهتری داشته باشد. اگر قرار باشد حداقل در تاریخ ۲۰۰ سال اخیر گزارشی از شهرهای ویرانشده در جنگ به دست داده شود، فهرستی بلندبالا میشود. در این گزارش به شهرهایی اشاره میشود که طی یک سال گذشته بر اثر جنگ ویران شدهاند.
جنگ تمامعیار روسیه در اوکراین یکی از خونبارترین جنگها در دهههای اخیر است. آخرینباری که اروپا شاهد ویرانی بود به دهه ۹۰ بازمیگشت؛ زمانی که جنگ در یوگسلاوی آغاز شد. با این حال، با گذشت دو سال و اندی از حمله تمامعیار روسیه به اوکراین، اما اوکراین به لطف شجاعت مردمانش و کمکهای غرب، در برابر حمله روسیه مقاومت کرده است. در این میان، ارتش روسیه از هدف قرار دادن غیرنظامیان و زیرساختها هیچ ابایی نداشته است. شرایط در میدان به گونهای است که هنوز نمیتوان پایانی برای این جنگ متصور شد. کرملین باور داشت که با «عملیات نظامی ویژه» اش کییف، پایتخت [اوکراین]، را تنها ظرف ۱۰ روز به سیطره خود درمیآورد، اما مقاومت چشمگیر اوکراینیها در راه حفظ موجودیت کشورشان مقابل یکی از بزرگترین ارتشهای جهان، باعث شد که این جنگ به سومین سال خود وارد شود. بر اساس برآوردهای مقامهای اوکراینی، بیش از ۳۵۰ هزار مرکز و میلیونها مترمربع از زیرساختهای مسکونی، آموزشی، بهداشتی-درمانی و ورزشی ویران شده، هزاران کیلومتر جاده و راهآهن و بندر از بین رفته و دهها شهر هم ویران شده است.
آن دسته از شهرهای اوکراین که متحمل شدیدترین ویرانیها شدهاند، از این قرار است:
-ماریوپول (منطقه دونتسک): شهری که از همان روزهای اول جنگ زیر آتش بود. نیروهای روسی از همان آغاز جنگ با تمام سلاحهایی که در اختیار داشتند، شهر را بمباران و بخشهای زیادی از این شهر را ویران کردند.
-سیویرودونتسک (منطقه لوهانسک): به گفته مقامهای اوکراینی، این شهر در نتیجه بمباران گسترده ارتش روسیه ۹۰ درصد تخریب شده است. سرهی گائدائی، رئیس سابق اداره نظامی منطقهای لوهانسک، گفت: «با دیدن این شهر قلبمان میشکند... اصلاً در آنجا زندگی وجود ندارد.»
-مارینکا (منطقه دونتسک): خانههای ویرانشده تنها چیزی است که از آنجا باقی مانده است. قبل از جنگ، تقریباً ۱۰ هزار نفر در مارینکا زندگی میکردند، اما اکنون این شهر ویران شده و شبیه مجموعهای برای یک فیلم آخرالزمانی به نظر میرسد.
-باخموت (منطقه دونتسک): ردیف بلوکهای آپارتمانی، مدارس، مغازهها و سایر زیرساختها به ویرانه تبدیل شده است. بخشهایی از این شهر که پیشتر در محاصره درختان و پارکها بود، اکنون کاملاً عاری از هرگونه پوشش گیاهی شده و پوشیده از غبار ویرانی و آوار است. باخموت به دلیل اقدامات ارتش روسیه با یک فاجعه زیستمحیطی روبهرو شده است. این البته بخشی از شهرهایی است که آمارشان آورده شد که در اثر تهاجم تمامعیار روسیه ویران شدهاند. در واقع، تعداد زیادی شهر و شهرک ویرانشده وجود دارد، مانند زاپوریژیا، خرسون، خارکیف، روبیژن، پوپاسنا، ولنوواخا، لیمان و ایزیوم و...
این جنگ البته خسارتهای فراوانی برای هر دو کشور داشته است. با توجه به اینکه هر دو کشور تعداد تلفات خود را «محرمانه» یا در زمره «اسرار دولتی» طبقهبندی میکنند، شاید نتوان آمار دقیقی از تلفات و خسارتهای دو کشور را به دست داد. ایالاتمتحده، وزارت دفاع بریتانیا و منبع باز بیبیسی، اکونومیست و... هر یک برآوردی از جنگ ارائه کردهاند. بر همین اساس، شاید بتوان چنین برآورد احتمالی ارائه داد:
از فوریه ۲۰۲۲ به این سو، احتمالاً بیش از ۳۱۵ هزار سرباز روس -نزدیک به ۹۰ درصد میزان نیروی مهاجم اولیه این کشور- کشته یا زخمی شدهاند. در طرف اوکراینی، دستکم ۷۰ هزار سرباز اوکراینی کشته و بیش از ۱۲۰ هزار نفر زخمی شدهاند.
به گفته کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل، حدود چهار میلیون نفر از خانههایشان رانده شده، اما در اوکراین ماندهاند. حدود ۵/۶ میلیون اوکراینی دیگر اکنون به کشورهای دیگر پناهنده شدهاند. همچنین روسیه اکنون ۱۸ درصد خاک اوکراین را اشغال کرده است.
ارتش اوکراین همچنین ادعا کرد که تقریباً یکسوم ناوگان دریای سیاه روسیه را از کار انداخته و به ۲۴ شناور سطحی و یک زیردریایی خسارت زده است. موسسه بینالمللی مطالعات راهبردی هم تخمین زد که تعداد تانکهای ازدسترفته روسیه اکنون از سه هزار -معادل کل زرادخانه فعال پیش از جنگ آن- فراتر رفته است.
به دنبال حمله ۷ اکتبر حماس، اسرائیل حملهای تمامعیار به سرزمینهای فلسطینی انجام داد که در آن تقریباً ۳۹ هزار نفر کشته و حدود ۹۰ هزار نفر زخمی شدند. بر اساس تجزیهوتحلیل «کورِی شِر» از مرکز فارغالتحصیلان CUNY نیویورک و «جمون ون دن هوک» از دانشگاه ایالتی اورگان، از زمان شروع جنگ غزه، تخمین زده شده که ۲۷ تا ۳۵ درصد از کل ساختمانها در نیمه شمالی غزه آسیب دیده است. بر اساس تخمین آنها، در سراسر نوار غزه، بین ۱۳ تا ۱۸ درصد از تمام سازهها تخریب شده یا آسیب دیدهاند، محدودهای از ۳۸ هزار تا ۵۱۵۰۰ ساختمان. «ون دن هوک»، کارشناس تصاویر ماهوارهای، معتقد است، «این ویرانی به طور پیوسته در حال افزایش است. در مناطقی که مردم در آن زندگی میکنند مانند شهرها، کمپهای پناهندگان، مدارس، بیمارستانها و... آسیبهای گستردهای وجود دارد که خارج از حد تصور است». اردوگاه جبالیا، مدارس و پناهگاههای سازمان ملل، بیمارستانها و... که محل پناه گرفتن آوارگان بود هم از حملات اسرائیل در امان نمانده است. اسرائیل به بهانه هدف قرار دادن هستههای حماس، آمبولانسها را هم هدف قرار میدهد. «جاستین صلحانی» هم در گزارشی در الجزیره روایت دیگری به دست میدهد. او میگوید: «اسرائیل ۳۲ درصد از غزه و مناطق پیرامون آن را به شکل سیستماتیک ویران کرده تا به این وسیله بتواند یک منطقه حائل به وجود آورد.»
مارتین گریفیتس، معاون دبیرکل سازمان ملل در امور بشردوستانه و هماهنگکننده امداد اضطراری، میگوید، تخریب کامل غزه و مناطق پیرامون بهسرعت از طریق زمین و هوا، با حملات توپخانهای و بولدوزر در حال انجام است. او بر این باور است که «در غزه جای امنی وجود ندارد» و زندگی آبرومندانه انسانی «تقریباً غیرممکن» است. گریفیتس میافزاید: «حتی اگر مردم بتوانند به خانه برگردند، بسیاری دیگر خانهای برای رفتن ندارند.» طبق گزارش سازمان ملل، تقریباً ۸۵ درصد از جمعیت غزه یا ۹/۱ میلیون نفر آواره شدهاند. بیش از ۳۸ هزار فلسطینی از ۷ اکتبر تاکنون کشته شدهاند که در حال حاضر بیش از دو برابر تعداد کشتهشدهها در سالهای ۱۹۴۹-۱۹۴۷ است. گمان میرود بسیاری دیگر زیر آوار و ویرانی مرده باشند.
پس از دو هفته نبرد شدید میان شبهنظامیان حماس و سربازان اسرائیلی در محله شجاعیه در شهر غزه، ساکنان و نیروهای امدادی پس از کاوش در میان ویرانهها منظرهای از ساختمانهای خاکسترشده با دهها جسد را روایت کردند. ساکنانی که بازگشتند محلهای را توصیف کردند که اکنون کاملاً غیرقابل سکونت است. «کرم حسن»، یکی از اهالی که برای دیدن عواقب جنگ به شجاعیه بازگشته بود، گفت: «خانهها همه به تلی از آوار و خاک تبدیل شده، نانواییها و مغازهها ویران شدهاند و حتی خیابانها شخم زده شده است. مقیاس تخریب بسیار زیاد است.» با گذشت بیش از ۹ ماه از جنگ در غزه، نیروهای اسرائیلی در حال بازگشت به مناطقی هستند که پیش از این فتح کرده بودند و در این مناطق با مقاومت شدید نیروهای حماس مواجه شدند.
«احمد سیدو»، یک ساکن محلی و عکاس که روز جمعه (۲۲ تیرماه ۱۴۰۳) از منطقه شجاعیه بازدید کرد، گفت که این منطقه «بدون سرپناه و بدون آب» است. سازمان خدمات اضطراری «دفاع غیرنظامی فلسطین» پنجشنبهشب (۲۱ تیرماه) در بیانیهای اعلام کرد که نیروهایش بیش از ۶۰ جسد را پس از عقبنشینی اسرائیل از شجاعیه از دل آوارها بیرون آوردهاند. این بیانیه میافزاید که دهها نفر مفقود هستند و بیم آن میرود که زیر آوار مدفون شده باشند. یورش اخیر اسرائیل بیشتر ساختمانها و خانههایی را که پس از تهاجم اولیه اسرائیل در اکتبر باقیمانده بود هم ویران کرد.
در روز سهشنبه ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۳، آذربایجان بمباران استپانکرت، پایتخت قرهباغ کوهستانی ارمنستان (آرتساخ) را آغاز کرد که کشتهها و زخمیهایی بر جا گذاشت. پس از آغاز حملات، شهر «استپانکرت» کانون درگیریها و به تعبیری «سیبل» درگیریها بود. ویدئوهایی که در سال ۲۰۲۳ از حملات توپخانهای آذربایجان منتشر شد، ساختمانهای بهشدت آسیبدیده از جمله برخی خیابانهای پوشیده از آوار را نشان میدهد. «برنارد اسمیت»، خبرنگار وقت الجزیره، استپانکرت را به دلیل «بمباران شدید» ترک کرد. «آنا نقدالیان»، سخنگوی وزارت امور خارجه ارمنستان، در زمان درگیریهای طرفین گفت که استپانکرت «بهطور مداوم از سوی نیروهای مسلح آذربایجان با مهمات خوشهای مورد حمله قرار میگیرد».
در مقابل، وزارت دفاع جمهوری آذربایجان اعلام کرد که نیروهای ارمنستان سه شهر این کشور -بیلاگان، بردا و ترتر- را پس از حمله به گنجه و مینگجویر، به ترتیب دومین و چهارمین شهرهای بزرگ کشور، بمباران کردند. در عین حال، شهر گنجه هم آماج حملات موشکهای بالستیک «اسکاد-بی» ارمنیها قرار گرفت. خانههای بسیاری در این شهر ویران شد و بسیاری از غیرنظامیان از جمله کودکان هم جان خود را از دست دادند. عفو بینالملل به نقل از آذریهای گنجه نوشت، بسیاری از بخشهای این شهر ویران شد و انسانهای بسیاری زیر آوار ماندند. کسی نمیتوانست از این حجم از تخریب جان سالم به در ببرد. بسیاری از اجساد چند روز بعد از زیر آوار بیرون کشیده شدند و تکههای بدن برخی هم، چند روز بعد در خیابانهای اطراف پیدا شد. «قرایوسفلی» هم از دیگر شهرهای آذربایجان است که بمبهای خوشهای ارمنیها باعث وارد آوردن تلفات به بسیاری از خانهها، خیابانها و بسیاری از مناطق در این شهر شد. «بردا» هم از دیگر شهرهای آذربایجان بود که خسارات زیادی دید و بیمارستانها، مراکز شهری و بلوکهای آپارتمانیاش ویران شد.
کمیته بینالمللی صلیب سرخ هم گزارشهای مربوط به «گلولهباران بیرویه و سایر حملات غیرقانونی ادعایی با استفاده از سلاحهای انفجاری در شهرها، شهرکها و سایر مناطق پرجمعیت» را محکوم کرد. قرهباغ کوهستانی پس از ۹ ماه محاصره کریدور لاچین، تنها جادهای که آن را به ارمنستان وصل میکند، به زانو درآمد. قبل از محاصره، ۹۰ درصد مواد غذایی آرتساخ از ارمنستان وارد میشد. «لوئیس مورنو اوکامپو»، دادستان سابق دیوان کیفری بینالمللی، میگوید، آذربایجان از گرسنگی دادن به عنوان راهبردی برای ارتکاب یک نسلکشی خاموش استفاده میکند. هدف رژیم علیاف، رئیسجمهور آذربایجان، بیرون راندن همه ارامنه از آرتساخ از طریق جنگ و نسلکشی است. جمهوری آذربایجان میزان خسارات وارده بر اراضی اشغالشده این جمهوری در جنگ قرهباغ را ۱۷ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار عنوان کرد. بر همین اساس، غیر از خسارت به موسسات صنعتی و کشاورزی و...، ۱۲ هزار ساختمان مسکونی تخریب شده است. ارمنستان هم دچار خسارت ۸/۴ میلیارددلاری شد.
از زمان قتل رئیسجمهور «جووِنِل مویس» در جولای ۲۰۲۱، هائیتی به دلیل بنبست سیاسی و خشونت گسترده باندهای جنایتکار فلج شد. خدمات عمومی سقوط کرد و وبا گسترش یافت. اوضاع به حدی بد است که برخی از هائیتیها با وجود میراث ناگوار مداخلات قبلی در هائیتی، اکنون امید خود را به نیروهای خارجی بستهاند. صدها باند جنایتکار بیش از نیمی از کشور را کنترل میکنند و با ارتکاب خشونتهای گسترده اقتصاد و سیستم بهداشت عمومی را با فروپاشی روبهرو کردهاند. این باندهای جنایتکار پایتخت، پورتو پرنس، را هم با بستن جادهها و تحمیل حکومت وحشت، از جمله استفاده از تجاوز جنسی برای تنبیه و ارعاب مردم، خفه میکنند. باندهای مخوف هائیتی چندین دهه است که وجود داشته و اغلب با سیاستمداران ارتباط دارند. اما قدرت آنها پس از قتل مویس افزایش یافته است. این باندهای مخوف طی درگیریهای خیابانی، خانهها را به آتش کشیده و گاهی مناطق مسکونی را به طور کامل ویران کرده و بهاصطلاح «صاف» میکنند.
«جیمی شریزیه»، رهبر قدرتمند اصلیترین باند مسلح هائیتی که با نام «باربکیو» شناخته میشود، خواستار استعفای «آریل هنری» شده است. او تهدید کرده، اگر جامعه جهانی به حمایت از او ادامه دهد، به سمت یک جنگ داخلی پیش خواهیم رفت که به نسلکشی منجر خواهد شد. نبرد میان باندهای جنایتکار نهتنها محلات، شهرکها، شهرها و مناطق مسکونی را به ویرانی تمامعیار کشیده، بلکه باعث تصرف پایانههای نفتی، کمبود سوخت در کشور و مختل شدن آب آشامیدنی شده است. یکی از اقدامات باربکیو، دستور به آتش کشیدن خانههاست. به طور مثال، منطقه «دِلماس» به میدان جنگ میان پلیس و باندهای مسلح تبدیل شده و خانهها، مراکز درمانی، موسسههای خدماتی و... یکییکی در آتش میسوزند. گروههای حقوق بشری میگویند که حدود ۹۰ درصد پایتخت هائیتی هماکنون تحت کنترل ائتلافی از باندهای تبهکار موسوم به «Viv Ansanm» (زندگی مشترک) اداره میشود.
درگیری باندهای مخوف باعث ویرانی شهرهایی مانند پورتو پرنس، دلماس و... شده و برخی مناطق مسکونی و شهرکها در غباری از آتش و دود فرو رفته و به تلی از خاکستر تبدیل شدهاند. این درگیریها همچنین باعث ربوده شدن شهروندان (حتی کودکان)، فراری شدن مردم و حتی مسلح شدن آنها، ترکتازی باندهای جنایتکار در شهرها، آزادی هزاران زندانی تبهکار از زندانها و پیوستن آنها به باندهای جنایتکار شده است. نتیجه یک فاجعه انسانی بوده است. تلاش امدادگران برای کمکرسانی به کلینیکهای بهداشتی در برخی مواقع راه به جایی نبرده و کمبود آب پاک باعث ظهور دوباره وبا شده است. حدود نیمی از جمعیت ۱۲ میلیوننفری این کشور بر اثر خشونتها، بحران سیاسی و سالها خشکسالی، به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند. هائیتی زیر آتش «باربکیو» دچار جنگ داخلی و ویرانی تمامعیار شده است.
در بورکینافاسو، مالی و نیجر هیچ نشانهای از شکست شورش اسلامگرایان سرسخت دیده نمیشود. دخالت رهبران غربی هم نتوانسته راه به جایی ببرد. بورکینافاسو در بدترین وضعیت قرار دارد. گروههای جهادی حدود ۴۰ درصد از قلمرو آن، از جمله مناطق وسیع روستایی در شمال و شرق را کنترل میکنند. شبهنظامیان ماههاست که یک شهر شمالی -جیبو- را محاصره کردهاند. جنگ هزاران نفر را کشته، شهرها و خانهها را ویران و حدود دو میلیون نفر را آواره کرده است. این وضعیت موجب قدرتگیری نظامیان و نیروهای امنیتی و تقسیم قدرت میان آنها شده است. برخی از این ژنرالهای نظامی مانند «ابراهیم ترائوره» با انتقاد از فرانسه به روسیه نزدیک شده و حتی به استخدام نیروهای جهادی مبادرت کرده که درگیریهای قومی-داخلی را به شکلی مارپیچ شدت میبخشد.
در «مالی» دو کودتا در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ رخ داد. دولت مالی هیچ اقتداری در منتهیالیه شمال ندارد. در آنجا، شبهنظامیان وابسته به داعش، القاعده و شورشیان غیرجهادی، که عمدتاً طوارق هستند، با یکدیگر میجنگند. در جنوب، در مرکز مالی، نبردی میان نیروهای مالی و مزدوران گروه واگنر با ستیزهجویان جریان دارد. در نیجر ضمن وجود خصومت در ارتش، جهادگران نیز وارد پارکها و جنگلهای امتداد مرزهای بورکینافاسو و بنین شده و به پایتخت، نیامی نزدیکتر شدهاند. به نظر میرسد غرب اکنون بیش از همه نگران گسترش جهادگران است. نتیجه این درگیریها، تخریب خانهها، شخم زدن خیابانها بر اثر بمبها و درگیریهای پیاپی، جنگ داخلی فاجعهبار، آوارگی جمعیت در داخل، مهاجرت به خارج، تشدید بحرانهای امنیتی، گرسنگی، تشدید بیماریها و... است.