آفتابنیوز : آفتاب: حجتالاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی، طی گفتگویی با شبکه خبر سیما که سهشنبه شب در دو نوبت از این شبکه پخش شد، به تشریح برخی از رخدادهای مرتبط با 13 آبانماه و نیز سابقه رابطه خصمانه ایالات متحده آمریکا با جمهوری اسلامی ایران پرداخت.
به گزارش گروه سیاسی آفتاب، اصل این گفتگوی صمیمی بسیار مفصل است که بهدلیل حجم زیاد، قسمتها و محورهای اصلی آن خلاصه و برای استفاده ارائه شده است:
با توجه به مسئولیتهای متعدد شما در دورههای مختلف از اول انقلاب تا کنون نقش و فعالیتهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟ سوابق مداخلات آمریکاییها در ایران به دهها سال قبل و حداقل به صورت ملموس به کودتای 28 مرداد برمیگردد؛ کودتایی که توسط آمریکاییها علیه دولت ملی آن زمان به وقوع پیوست. آمریکائیها در طول نهضت اسلامی همواره در نهضت اسلامی درصدد سرکوب نهضت و مداخله در آن برآمدند .یکی از نمونههای آشکار مداخله آمریکا در ایران، جریان13 آبان سال 1343 است. در 13 آبان 1343 بهدستور آمریکا، امامخمینی(ره) دستگیر و به ترکیه تبعید میشود.
جنگ تحمیلی و دوران دفاع مقدس هم آمریکاییها به نفع متجاوز و به نفع عراق، هم مداخله سیاسی و هم فعالیت تبلیغاتی و نظامی علیه ایران داشتند. آنها در طی این سالها با دادن اطلاعات به عراق نسبت به فعالیتهای جمهوری اسلامی ایران، مخصوصاً آواکسهای آمریکا که روی خاک عربستان پرواز میکرد و بخش بزرگی از سرزمین ایران را تحت پوشش راداری خود قرار میداد و به اضافه اطلاعاتی که آمریکاییها از طریق جاسوسان خودشان در ایران به دست میآوردند، همه این اطلاعات را در اختیار عراق میگذاشتند.
آمریکاییها برای آزاد نگهداشتن آبراه خلیجفارس برای نفتکشهای کشورهای عربی سرمایهگذاری کردند و نیروی نظامی گستردهای را به منطقه آوردند. آنها دست عراق را برای زدن کشتیهایی که به مقصد خارک و یا از مبدأ خارک، نفت ایران را به خارج از خلیجفارس حمل میکردند کاملاً باز میگذاشتند. اما مانع جمهوری اسلامی ایران برای مقابله به مثل میشدند زیرا پرچم آمریکا را روی نفتکشهای برخی از کشورهای منطقه نصب کرده بودند.
یعنی نفتکشهایی که از کویت یا به مقصد کویت میآمدند، در خلیجفارس با پرچم آمریکا میآمدند، آمریکاییها از این نفتکشها حمایت میکردند و علیه جمهوری اسلامی ایران تلاش میکردند و آخرین مرحله هم این بود که در ماههای آخر جنگ، آمریکاییها مستقیماً با ما وارد جنگ شدند.
سکوهای نفتی ما را بمباران کردند، با نیروی دریایی و هوایی ارتش و با نیروهای سپاه در خلیجفارس درگیر شدند، حتی هواپیمای مسافربری ما را زدند و در همه جا حامی متجاوز و رژیم بعثی عراق بودند و علیه جمهوری اسلامی ایران و ملت ایران اقدامات خصمانه فراوانی را انجام دادند.
13 آبان را از این منظر شاید بتوان به عنوان نمادی از خشم ملت ایران از مداخلات آمریکا تلقی کرد. مداخلات آمریکا در امور داخلی ایران و اقدامات آن در تهییج گروهکها و سازماندهی آنها برای حفظ شاه و برنامهریزی برای بازگشت شاه موجبات تصرف لانه جاسوسی به دست دانشجویان مسلمان را بوجود آورد. در واقع مردم میخواستند به آمریکا بگویند که این بار دیگر تحمل نخواهند کرد.
یعنی به نوعی نماد استکبارستیزی بود؟
نماد استکبار ستیزی و نماد اراده ملت بود. بعد از اینکه لانه جاسوسی تصرف شد، آمریکاییها تهدیدات مکرر میکردند که باید هر چه سریعتر گروگانها آزاد شوند. سفارتخانه و گروگانها آزاد شوند ولی ملت ما در برابر تهدیدات آمریکا ایستادند و هراسی به دل راه ندادند. آن حرفی که امام(ره) فرمود، شاهد انقلاب دومی هستیم بالاتر از انقلاب اول، مقصود همین مقاومت ملت بود. یعنی مقاومت و ایستادگی ملت در برابر تهدیدات آمریکا، انقلاب دوم بود.
در واقع انقلاب اول، ایستادگی ملت در برابر استبداد و سرنگونی شاه و قدرت استبدادی بود. انقلاب دوم ایستادگی یک ملت در برابر استکبار جهانی و مخصوصاً در برابر آمریکا بود.
دیدگاه امام(ره) در خصوص استکبارستیزی مردم و انقلاب چگونه بود؟
اساساً امام(ره) چه قبل از پیروزی انقلاب و چه بعد از پیروزی انقلاب، یکی از اهدافشان- که همواره روی آن تأکید میکردند- مسئله استکبارستیزی نهضت اسلامی، قبل از پیروزی انقلاب و استکبارستیزی نظام اسلامی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود. امام (ره) در واقع آن تعبیری که فرمودند آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند تبدیل به یک شعار جهانی شد. امام (ره) یکی از اهدافشان در این نهضت، آزادی ملت بود؛ آزادی ملت از استبداد و استعمار.
استعماری که بر ایران قبل از پیروزی انقلاب مسلط بود، عمدتاً استعمار آمریکاییها بود و بعد از پیروزی انقلاب هم مداخلاتی که علیه این انقلاب شروع شده بود عمدتاً از طریق آمریکا بود .وقتی اسناد لانه جاسوسی را مطالعه میکنید، ملاحظه میکنید که بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب، مداخلات آنها به وسیله عواملی که در ایران دارند آغاز میشود تحت چنین شرایطی یکی از ویژگیهای انقلاب اسلامی استکبارستیزی است. امروز هم چنین است و در آینده هم این چنین خواهد بود؛ بدین معنا که هر قدرتی که در امور مردم و کشور مداخله کند، مردم در مقابل آن ایستادگی خواهند کرد .ایستادگی در برابر مداخله و برای حفظ حاکمیت ملی اصلی بود که امام(ره) تا پایان زندگی مبارکشان همواره بر آن تأکید داشتند.
مداخلات آمریکا در شرایط جدید بینالمللی چگونه است و فشارهای آمریکا را چگونه ارزیابی میکنید؟
در گذشته همواره شاهد مداخلات آنها بودهایم، نمونه روشن و بارز آنها ماجرای طبس و پیادهکردن نیروی نظامی در خاک ایران و تجاوز به خاک ایران بود. سرنگونکردن هواپیمای ایرباس ایران، تحریمهای مکرری که آمریکاییها علیه جمهوری اسلامی ایران اِعمال کردند، حتی سالانه بودجهای را علیه نظام جمهوری اسلامی ایران اختصاص دادند. اما شرایط جدید امروز با شرایط گذشته کمی متفاوت است.
اولاً خود آمریکاییها احساس کردهاند که آن گفتمان گذشته یعنی گفتمان بوش پسر، یکجانبهگرایی، جنگطلبی و ادبیات خشنی که به کار میگرفتند یا به تعبیر دیگر استفاده از قدرت سخت علیه منطقه، دیگر جواب نمیدهد.
آمریکاییها موفقیت کاملی در هیچ یک از طرح هایشان به دست نیاوردند. در افغانستان نتوانستند بن لادن و القاعده را از بین ببرند. حتی فعالیتهای القاعده و فعالیتهای تروریستی آنها در منطقه بیشتر شد. گفتند در عراق و در منطقه یک دموکراسی بزرگ بهپا میکنند. معلوم بود که دروغ میگویند و دنبال دموکراسی نیستند. آمریکاییها هیچوقت شائق نیستند که دموکراسی در این منطقه استقرار پیدا کند به دلیل اینکه اگر در این منطقه دموکراسی استقرار پیدا کند، جریانهای اسلامی حاکم خواهند شد. آنها هرگز نمیخواهند در عربستان، مصر و کشورهای دیگر منطقه دموکراسی حاکم شود؛ زیرا موج دمکراسی خواهی منافع آنها را به خطر میاندازد.
در شرایط جدید بینالمللی نیز آمریکاییها دنبال سلطه بر منطقه هستند و همچنان این هدف را دنبال میکنند. منتها در دوره ریاست جمهوری اوباما بیشتر از قدرت نرم استفاده میکنند؛ یعنی به جای ابزار نظامی از دیپلماسی به طور گسترده استفاده میکنند. الان دیگر خیلی دنبال یکجانبهگرایی نیستند، دنبال این هستند که کشورهای دیگر را هم سهیم و شریک کنند. کارهایی که میخواهند انجام بدهند از شورای امنیت سازمان ملل و نهادهای بینالمللی استفاده کنند. لحن خشن گذشته را کنار گذاشتهاند. آن وقت بحث مبارزه با تروریزم بود، امروز بیشتر از لحن و تعبیر ایجاد امنیت و صلح در منطقه استفاده میکنند.
گرچه گفتمان ظاهری عوض شده، اما اهداف آمریکا عوض نشده؛
1. آمریکا دنبال سلطه بر منطقه است.
2. آمریکا دنبال این است که رقبایش در این منطقه حضور نداشته باشند، رقبای آمریکا در منطقه حساس خلیجفارس چین، روسیه و اتحادیه اروپا هستند. آمریکاییها حتی اتحادیهاروپا را هم تحمل نخواهند کرد. میخواهند خودشان به تنهائی بر این منطقه مسلط باشند.
3. یکی از اهدافی که آمریکاییها همیشه دنبال میکردند اینکه از نفوذ ایران بکاهند و نگذارند قدرت ایران رو به فزونی باشد و در واقع مهار ایران همواره به عنوان یکی از اهداف آنها بوده.
4. همواره دنبال این بودهاند که حرکت و نهضت اسلامی در منطقه الگو نشود. آنها به شدت میهراسند که حزب الله لبنان یا مردم مبارز فلسطین و سازمانهای حماس و جهاد اسلامی بخواهند برای سایر کشورها الگو شوند. میخواهند جلوی الگوی نهضت اسلامی را در این منطقه بگیرند. در این راستا همواره دنبال حمایت بیدریغ از اسرائیل بودهاند و امروز این مساله شدیدتر شده است.
بنابراین میتوان این گونه تحلیل کرد که آمریکاییها از اهداف خودشان دست برنداشتهاند و تغییر اساسی در رویکردشان بهوجود نیامده است؛ اگرچه ادبیات امروز آنها با ادبیات قبلی کاملاً متفاوت است.
اوباما بهدنبال بازسازی چهره آمریکاست و برای این بازسازی رویکردش را عوض کرده که یکجانبهگرا نباشد، چهره نظامیگری نداشته باشد و از ادبیات خشن استفاده نکند اما اهداف، همان اهداف است.
دیدگاه شما در خصوص نامگذاری روز ١٣ آبان به نام روز استکبارستیزی چیست؟
با مطالعه خاطرات فردوست میتوان این گونه تحلیل کرد که اساساً مساله تبعید حضرت امام(ره) به دستور آمریکائیها صورت گرفت؛ بهطوری که خود شاه نیز ابتدا از این جریان مطلع نبود. فردوست مینویسد: «آمریکا این تصمیم را اتخاذ کرد و به نخستوزیر ابلاغ کرد و نخست وزیر(منصور) این خبر را به شاه اطلاع داد. مرحوم آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی در زندان به ساواک گفته بود: "برای ما روشن شد که این کشور تحت اِشغال کامل آمریکاست". گفته بودند: "چطور"؟ گفته بود: "پدرم روز عاشورا علیه شاه حرف زد، شما او را دستگیر کردید و چند ماهی در زندان بود و آزاد کردید اما به محض اینکه پدرم علیه آمریکا حرف زد، وی را دستگیر و از کشور تبعید کردید"».
در ماجرای لانه جاسوسی هم اساساً خشم مردم از توطئه آمریکا بود، چیز دیگری نبود. خیلی مناسب بود که این روز، روز مقابله و مبارزه با استکبار نامگذاری شود. البته این نامگذاری در مجلس سوم انجام شد، یک ماده واحدهای در مجلس سوم تصویب شد و این روز، روز مبارزه با استکبار جهانی نامگذاری شد. در واقع ١٣ آبان یک قدم فراتر از بحث آمریکا و فراتر از مناسبتهاست. در واقع روز 13 آبان، روز ایستادگی مردم در برابر هرگونه مداخله است. روز ایستادگی مردم در برابر هرگونه استعمار است و روز ایستادگی و مقاومت و همچنین آمادگی مردم برای مبارزه در برابر هرگونه دخالت خارجی در سرنوشت کشور است.
کارشکنی و فشارهای آمریکا در سال های مسئولیت شما در پرونده هستهای ایران چگونه بود؟ من به مدت یکسال و ده ماه مسئول پرونده هستهای بودم. از مهرماه سال 1382 تا مرداد سال 1384. در آن دوران مداخلات آمریکا خیلی آشکار بود؛ جنجالی که در تابستان سال 1381 علیه مرکز نطنز درست شد، آمریکاییها درست کردند، البته آنها اطلاعاتی از طریق جاسوسهای خودشان به دست آورده بودند که بعداً آن جاسوسها در اواخر 1382 و اوائل 1383 دستگیر شدند و بعد هم آن اطلاعات را آمریکاییها در اختیار منافقین قرار دادند و منافقین آمدند مصاحبه کردند و به دنبال آن C.N.N و سایر بنگاههای خبری وارد عمل شدند و جنجالی علیه ایران درست کردند. این اقدامات همزمان با ماههایی بود که آمریکا داشت خودش را برای حمله به عراق آماده میکرد.
به محض اینکه آمریکاییها در عراق پیروز شدند، در ماه خرداد به آژانس فشار آوردند که پرونده ایران را در شورای حکام مطرح کند و برای اولین بار پرونده هستهای ایران در خرداد 1382 در شورای حکام مطرح شد. در شهریور همان سال 1382 در اجلاس بعدی آژانس، یک قطعنامه بسیار تندی علیه جمهوری اسلامی ایران، تصویب کردند که بیسابقه بود.
البته در مسأله هستهای غیر از آمریکا، پشت پرده صهیونیستها خیلی فعال بودند و الان هم فعال هستند. متأسفانه کشورهای منطقه هم در این زمینه فعال بودند. برخی از همسایگان عرب منطقه متأسفانه پشت پرده فعال بودند که ما کاملاً از آن مطلع بودیم. آنها هم به آمریکا فشار میآوردند و هم به اروپا فشار میآوردند که علیه ما اقدام کنند.
آمریکاییها میخواستند به چند هدف در آن ایام برسند. اول اینکه یک اجماع جهانی علیه جمهوری اسلامی ایران درست کنند. دوم اینکه جمهوری اسلامی ایران را متهم کنند که معاهده N.P.T را نقض کرده؛ یعنی فعالیت هستهای او صلحآمیز نیست و نظامی است. هدف سوم آنها این بود که پرونده ما از آژانس به شورای امنیت سازمان ملل منتقل شود که دست آنها برای فشار به ایران بازتر باشد. هدف چهارم این بود که فناوری هستهای ما کاملاً متوقف شود. همه این اهداف را آمریکاییها به شدت دنبال میکردند.
خوشبختانه جمهوری اسلامی ایران با تلاشهایی که کرد با رهبریهایی داهیانة مقام معظم رهبری در سال 1382 و 1383، نظام اقدامات بسیار خوبی انجام داد. اولاً اجماع جهانی را به هم زد؛ یعنی آمریکا در آژانس به یک معنا تنها شد؛ غیرمتعهدها و اروپاییها علیه آمریکا بودند وآمریکا در انزوا قرار گرفته بود. آنها با چند کشور در یک طرف قرار گرفتند و بقیه کشورها روبروی امریکا بودند. پس آن اجماع جهانی را نتوانست به وجود بیاورد.
آمریکا دنبال این بود که ثابت کند فعالیت هستهای ما صلحآمیز نیست ولی بر عکس شد. اول مدیرکل اعتراف کرد که فعالیت ایران صلحآمیز است و از آن مهمتر در آذر سال 1383، شورای حکام به اتفاق آراء تصویب کرد که فعالیتهای ایران هیچگونه انحرافی ندارد و صلحآمیز است این خیلی مهم بود. چون خود آمریکا هم حضور داشت و عضو شورای حکام بود، 35 کشور به اتفاق آراء قطعنامه آذر 1383 را تصویب کردند که فعالیت ایران صلحآمیز است.
آمریکا در ادامه تلاش کرد پرونده هستهای ایران را از آژانس به شورای امنیت برود، اما ناموفق بود، نهتنها پرونده هستهای ایران به شورای امنیت نرفت، بلکه در آذر 1383 آقای البرادعی اعلام کرد که تمام مسائل ما با ایران حل و فصل شده به جز دو مسأله که آن دو مسأله هم یکی، به یک کشور خارجی مربوط میشود و بنابراین نسبت به ایران یک مسأله بیشتر باقی نمانده است. این هم اعتراف آژانس بود.
ما از یک فرصت استفاده کردیم با تلاش شبانهروزی ucf اصفهان در سال 1383 راهاندازی شد و محصول داد. در سال 1383 بیش از ٤٠ تُن UF4 و UF6 در اصفهان تولید کردیم که کار بزرگی بود. از این طرف سانتریفیوژ محدودی داشتیم، توانستیم در آن یکسال و چند ماه بیش از 1000 سانتریفیوژ آماده کنیم. بسازیم و مونتاژ کنیم و آماده برای فعالیت کنیم.
فقط در یک مورد آمریکاییها به اعتقاد من تا حدی موفقیت به دست آوردند و آن تخریب مذاکرات ما با سه کشور اروپایی بود. متأسفانه فشار آمریکا و نفوذ آمریکا کاری کرد که این ٣ کشور نتوانستند کار عمدهای را انجام بدهند. یک قدم پا را پیش میگذاشتند. و با فشار آمریکا عقب میرفتند.
در مذاکرات بروکسل در دیماه سال 1383 به وزرای خارجه سه کشور اروپایی و سولانا گفتم: «ما با شما نمیتوانیم مذاکره را ادامه بدهیم». گفتند: «چرا»؟ گفتم: «به دلیل اینکه شما اراده مستقلی ندارید، خیلی ناراحت شدند»، خصوصاً فرانسویها به من گفتند: «به ما توهین کردی»، گفتم: «من به شما توهین نمیکنم، واقعیت را میگویم؛ شما تحت نفوذ آمریکا هستید و آمریکاییها نمیگذارند شما تصمیم بگیرید»، خیلی ناراحت شدند. آقای سولانا به من گفت که تعبیرات شما خیلی تند بود.
انگلیسیها گفتند: «ما مستقلیم»، وقتی هم که جلسه تمام شد، وزیر خارجه انگلیس گفت که آمریکا در ما نفوذ ندارد، ما در آمریکا نفوذ داریم. بعدها در سال 1384 آقای فیشر وزیر خارجه سابق آلمان را دیدم به او گفتم: «چرا کار ما در اواخر دچار مشکل شد»؟ گفت: «آمریکاییها نگذاشتند». بنابراین ملاحظه میکنیم که آنها همیشه مانع بودند. در کار سیاسی ما اخلال کردند و در این اخلال هم کم و بیش موفق بودند. اما ما توانستیم موفقیتهای فراوانی را به دست بیاوریم. بنابراین آمریکاییها همواره مداخله میکردند و اساساً پشت پرده پرونده هستهای ایران، آمریکا و اسرائیل بودند.
وضعیت حال را چگونه ارزیابی میکنید؟ یعنی این مداخله آمریکا و کارشکنی آمریکا و فشار آمریکا را همچنان شما درخصوص پرونده هستهای ایران میبینید؟ سیاست اوباما سیاست یک بام و دوهواست؛ بدین معنا که اوباما ادعا میکند که از طریق مذاکره میخواهد مسائل ایران را حل و فصل کند و از سوی دیگر میگوید که گزینه نظامی هم هنوز روی میز است. اگر از طریق مذاکره باید حل و فصل شود، پس اینکه گزینه نظامی همچنان روی میز است، یعنی چه؟ همزمان با حرفی که وزیر خارجه آمریکا میزند و میگوید ما با ایران میخواهیم مذاکره کنیم و البته گاهی هم لحن بدی را به کار میبرد و میگوید صبر ما لبریز شده، هم مجلس نمایندگان قطعنامه تحریم علیه ایران تصویب میکنند و هم سنا قطعنامه تحریم تصویب میکند.
اگر آمریکاییها واقعاً دنبال حل و فصل مسائل هستند، چرا کنگرهشان قطعنامه تحریم علیه ما تصویب میکند. چرا ما را تهدید میکنند. چرا میگویند روی میز هنوز گزینه نظامی وجود دارد و چرا برای دادن سوخت برای رآکتور تهران این همه سروصدا راه انداختهاند؟ سوخت برای رآکتور تهران وظیفه آژانس است. طبق N.P.T وظیفهی کشورهای دارنده تکنولوژی هستهای است که باید به بقیه کشورها سوخت و حتی تکنولوژی هستهای بدهند. آژانس هم تخلف میکند. چون آژانس طبق ماده ٣ اساسنامه باید به همه کشورها در زمینه مسائل هستهای و فناوری هستهای، کمک کند.
16 سال پیش ما سوخت میخواستیم برای رآکتور تهران، همین آژانس واسطه شد و آرژانتین آمد سوخت رآکتور تهران را داد. امروز برای اینکه سوخت رآکتور تهران را به ما بدهند- که وظیفه قانونی آنهاست که این کار را بکنند- دارند شروط برای ما میگذارند. میگویند اول شما آن مقداری را که غنیسازی کردهاید بدهید ما ببریم، خودمان پروسهاش را انجام بدهیم، بعداً تبدیل به 75/19 درصد کرده و به شما برگردانیم. مگر چنین چیزی در دنیا وجود دارد، هر کسی میخواهد سوخت بخرد میرود در بازار و سوخت میخرد.
فکر میکنید نحوهی کارشکنیشان متفاوت نشده؟
نحوه کارشکنی متفاوت شده، به دلیل اینکه آن وقت دنبال این بودند که پرونده را به شورای امنیت ببرند، حالا به شورا بردهاند و علیه ما تحریم هم که کردهاند، اگر میخواهند حُسن نیت نشان بدهند، باید، پرونده را از شورای امنیت به آژانس برگردانند.
این کار آنها غیرقانونی و ناحق است که پرونده ایران در شورای امنیت است. پروندهای باید به شورای امنیت برود که صلح و امنیت جهان را به مخاطره میاندازد، مگر غنیسازی ما در ایران، صلح و امنیت جهان را به خطر میاندازد؟ ما بطور قانونی زیر نظر آژانس فعالیت میکنیم. در نطنز و اصفهان همه جا دوربین آژانس نصب است، لحظه به لحظه از تمام فعالیتها فیلمبرداری میکنند. بازرسان آژانس مرتب میآیند، در همین ماههای اخیر آقای البرادعی در آخرین گزارشش نوشته بود که 13 بار بازرسی سرزده از ایران انجام دادهایم. حتی بازرسی سرزده انجام میدهند، آیا ما صلح و امنیت را تهدید میکنیم؟
ما در چارچوب N.P.T اورانیوم را غنی میکنیم، 5/3 درصد برای رآکتورهای معمولی است حتی اگر 20 درصد هم غنی کنیم مثلاً برای رآکتور تهران، کاملاً قانونی است. زیر نظر آژانس و در چارچوب پادمان است. بنابراین اینکه پرونده ما در شورای امنیت است، معنیاش این است که ایران با غنیسازی صلح و امنیت را به خطر میاندازد. آن وقت معنی این حرف این است که ما در حال ساخت بمب هستیم. در حالی که این دروغ بزرگ است.
آنها میبینند که در جمهوری اسلامی ایران بارها آژانس گزارش داده و گفته فعالیتهای ایران انحرافی در آن مشاهده نشده است و بنابراین فعالیت ما یک فعالیت صلحآمیز است. آن تغییر واقعی که ما از آقای اوباما انتظار داریم آن تغییری است که 1+5 یک تصمیم شجاعانه اتخاذ کنند و پرونده ما را از شورای امنیت سازمان ملل به آژانس منتقل کنند. تمام قطعنامهها را لغو کنند. تحریمها را لغو کنند، آنگاه پای میز مذاکره هم بنشینند و اگر واقعاً نگرانی دارند که به اعتقاد من هیچ نگرانی وجود ندارد، میشود راجع به آن بحث کرد و مذاکره نمود.
نظر شما وظیفه امروز مردم در راستای آراء حضرت امام و اهداف اصلی انقلاب یعنی استکبارستیزی به ویژه آمریکا چیست؟ البته ملت بزرگ ما یک ملت بیدار و هوشمندی است، همواره در فراز و نشیب امتحان خوبی پس داده. امام(ره) همیشه یک نگرانی داشتند و آن نگرانیشان این بود که خدای ناکرده وحدت و اتحاد مردم خدشهدار شود. همیشه هم میگفتند و تصریح میکردند. میگفت من نگرانی خارجی ندارم، اینکه یک دولتی، قدرتی از خارج بتواند بر کشور ما صدمهِای وارد کند، صدمهای که ممکن است بر کشور ما وارد شود این است که در داخل خدای ناکرده شکاف و اختلافی ایجاد شود. اگر هم یک اختلافی وجود دارد، همه ما باید دست به دست هم بدهیم و این اختلاف را از بین ببریم.
اتفاقاً آمریکاییها به اعتقاد من در این ماههای اخیر دنبال فرصتطلبی هستند، فکر میکنند در داخل خانوادهی ایران اگر یک حرف و بحثی وجود دارد، آنها میتوانند از بیرون بیایند و سوءاستفاده کنند، در حالی که اگر خطری کشور ما را تهدید کند، من تردید ندارم تمام ملت ما یکپارچه خواهند بود، اگر آمریکا یا هر کشوری بخواهد از بیرون حملهای انجام بدهد و فشاری را بر کشور و نظام ما به وجود بیاورد، در برابر توطئه خارجی ملت ما متحد است.
حالا در داخل ممکن است در برخی از امور با هم اختلاف سلیقه باشد. این دعوای داخلی است. اختلاف خانوادگی است. اما نسبت به بیرون و استکبار ما متحد و یکصدا هستیم، یکپارچه هستیم و مردم ما باید با حضورشان در صحنه نشان بدهند که مثل همیشه متحد و یکپارچه هستند و در برابر استکبار میایستند و باید این پیام را آمریکا دریافت کند که او نمیتواند از این آب گلآلود ماهی بگیرد.
آمریکا نمیتواند از مسائلی که وجود دارد، فرصتطلبی کند و ملت ما هم باید پیامش به جهان این باشد که ما ایستادهایم، متحدیم و در پی منافع ملی هستیم و به خوبی میتوانیم در مسیر حفظ منافع و امنیت ملی به حرکت برای تکامل این نظام و انقلاب ادامه دهیم.
متاسفم که ]رزوی رییس جمهور شدن را به همت مردم باید به سوراخ موش ببری
bas konid ey monafegha
ey bidina
[...]
بنده طر فدار سر سخت احمدی نژادم اما به خودم اجازه نمی دم حتی به مخالفین سر سخت ایشان کوچکترین اهانتی بشود. همه انسانند همه ایرانی اند . همه مسلمان یا نامسلمان بلاخره دیندار که هستند .
اگه هنر دارید بیایید هنر خود را عرضه کنید باعث وصل کردن باشید نی بانی فصل کردن.