آفتابنیوز : آفتاب: یک فعال سیاسی اصولگرا معتقد است: «احمدینژاد سلیقه سیاسی منحصر به فرد خودش را دارد».
سعید ابوطالب در گفتوگو با ایلنا در خصوص ارزیابیاش از میزان اصولگرا بودن دولت و مجلس به تشریح ویژگیهای محمود احمدینژاد پرداخت و با تاکید بر اینکه شعارهای آقای احمدینژاد در انتخابات باعث ایجاد فضای دو قطبی و شکاف در جامعه شد، گفت: «آقای احمدینژاد با منطبق کردن شکافهای بین نسلی و شکافهای اقتصادی و فرهنگی باعث همافزایی شکافهای عمیق در جامعه شد و در واقع جامعه را رسماً به دو تکه مجزا جدا کرد».
این اصولگرای منتقد دولت با بیان این مطلب تصریح کرد: «اما مجزاکردن و شکاف بین جامعه تنها عامل نبود بلکه آقای احمدینژاد با سر دادن شعارهایی نظیر عدالت و توزیع عادلانه ثروت باعث همراهی طبقات محروم و روستاییان جامعه با خود شد».
وی تاکید کرد: «به عقیده من آقای احمدینژاد در هر دو دوره پیروز انتخابات بود و این پیروزی به معنای تقلب نیست».
این نماینده سابق مجلس با تاکید براینکه جامعه اصالتاً قبل از انتخابات دو قطبی شده بود اظهار داشت: «آقای احمدینژاد در واقع برای اینکه جامعه را به دو قطب اقلیت و اکثریتی تقسیم کند عدهای را در جبههای روبهروی خودش هل داد که شما مشخصاً در مناظرهها این موضوع را میبینید».
وی ادامه داد: «حتی با وجود تذکرات مقام معظم رهبری باز هم ما شاهد بودیم که وی در مناظرهها اسم اشخاصی را مطرح کرد و این بر خلاف نظر رهبر انقلاب بود. بهطوریکه مقام معظم رهبری در نمازجمعه با انتقاد از این موضوع اعلام کردند که اسم اشخاص آورده نشود».
ابوطالب با بیان اینکه به عقیده من نام بردن از افرادی مانند آقایان هاشمی و ناطقنوری کاری تعمدی از سوی شخص آقای احمدینژاد بود تصریح کرد: «آقای احمدینژاد این کار را تنها به دلیل هل دادن افراد به جبهه روبهروی خودش و با قصد جدا کردن حساب خودش با بقیه انجام داد».
احمدینژاد از همافزایی جریان اصولگرایی سود برد وی با بیان اینکه آقای احمدینژاد در انتخابات سال 84 از همافزایی احزاب جریان اصولگرایی سود برد افزود: «آقای احمدینژاد در سال 84 نمیگفت من اصولگرا نیستم بلکه بر این موضوع تاکید داشتند که من بهترین کاندیدای جریان اصولگرایی هستم، ولی وقتی رای آورد و به قدرت رسید سالهای بعد اطرافیان ایشان آرام آرام اعلام کردند که ایشان کاندیدای مستقل هستند و اصالتاً اصولگرا نیست».
این فعال سیاسی اصولگرا گفت: «اگرچه این حرف درست است و من آقای احمدینژاد را اصولگرا نمیدانم ولی آقای احمدینژاد یک سلیقه سیاسی منحصر به فرد خودش را دارد که آمیختهای از باورهای اصولگرایان و غیراصولگرایان است».
وی ادامه داد: «نظرات شخصی آقای احمدینژاد که آمیخته و پر از برداشتهای غیر واقعی از شعارهای انقلاب است امروز باعث رو در رو قرار گرفتن اطرافیان وی با علما شده است. از این جهت میبینیم که ذهن این افراد و تفسیرشان از انقلاب و اسلام با هیچکدام از تفاسیر روحانیت مترقی بعد از انقلاب همخوانی ندارد. یعنی با هیچکدام از جریانهای فکری داخل حوزههای پیشتاز علمی ما همخوانی ندارد».
ابوطالب با اشاره به جلسه خود با یکی از نزدیکان احمدینژاد که این روزها سمتی در دولت دارد گفت: «در این جلسه که در واقع مدیران فرهنگی دیگری هم بودند این فرد نزدیک به آقای احمدینژاد شفاف و بیملاحظه میگفت امروز یکی از دغدغههای ما خط کشی با علمای داخل حوزههای علمیه قم است».
جریان منتسب به احمدینژاد از جریان اصولگرایی کاملاً منفک است ابوطالب با ابراز تاسف از این اظهارات مدیر فرهنگی دولت احمدینژاد گفت: «این نگرش نشان میدهد که اولاً جریان منتسب به آقای احمدینژاد از جریان اصولگرایی کاملاً منفک است. این جریان شناخت واقعی از ریشههای تاریخی انقلاب اسلامی ندارند و در واقع به این موضوع توجه نمیکند که این انقلاب ریشههای صدرایی دارد یعنی نهفته در حکمت صدرایی امام خمینی است، که حاصل صدها سال تامل و دقت فقهای شیعه در اصل و ساختار حکومت اسلامی در عصر غیبت است».
وی ادامه داد: «آقای احمدینژاد به این موضوع توجهی ندارد که این انقلاب محصول مبارزات صدها سال علمای تشیع است، تا برسد به زمانهای نزدیک ما یعنی مشروطه در صد سال پیش از این علمای روشنفکری مثل علامه نائینی قرائتی از دین میدهد که طبق این قرائت از دین و قرائت از مکتب انتظار میشود حکومت مردمی دینی تشکیل داد که حتی ریشههایشان آن را در نظریات فقه امام خمینی میبینید. من معتقدم این افراد با این واژهها نامانوسند و ریشههای آن را نمیشناسند. نهتنها این ریشهها را نمیشناسند بلکه در واقع به تاریخ انقلاب هم که بر میگردد میبینیم متاسفانه هیچ آگاهی مناسبی هم ندارند».
ابوطالب ادامه داد: «پس اگر امروز یک نفر تصور کند که چون به واسطه رای مردم رئیسجمهور شده است پس صاحب تئوری و ایدئولوژی در انقلاب است و همه افراد دیگری که قبل از او برای پیروزی انقلاب مبارزه کردند، زندان کشیدند، همه مسیر اشتباهی میرفتند فهم درستی از پیامهای انقلاب اسلامی ندارد. اگر اصرار داشته باشد که دیدگاه خودش را تحمیل کند بر همه افرادی که در انقلاب متقدمند و سابقه دارند و حتی بر روحانیت و روشنفکران و خودش را صاحب نظریههای انقلابی و علمی در حوزه حکومت اسلامی بداند در حقیقت ما را با پدیده خطرناکی مواجهه کرده است».
این نماینده سابق مجلس با محدود خواندن عمق این جریان تصریح کرد: «عمق این جریان چون محدود است فقط خاصیت کارکردی دارد یعنی حالا 4 سال یا 8 سال این جریان میماند و بعد از طریق انقلاب اسلامی جایگاه واقعی خود را پیدا میکند».
رشد فضای سیاسی در زمان خاتمی باعث رای آوری احمدینژاد شد
ابوطالب با تاکید براینکه رای آوردن آقای احمدینژاد به خاطر رشد فضای سیاسی کشور در زمان آقای خاتمی بود در توضیح بیشتر این مطلب اظهار داشت: «در رابطه با رای دوره دوم در واقع قضیه فرق میکند. یعنی عوامل انتخاب آقای احمدینژاد در دور اول با عواملشان در دور دوم کاملاً متفاوت است. آقای احمدینژاد در مرحله اول جامعه را دو قطبی کرد از همین جهت است که امروز میبینیم برخی جریانهای اصولگرایی از حمایتهای خود پشیمان هستند».
وی با نام بردن از افرادی مانند آقایان احمد توکلی، محسن رضایی، لاریجانی و قالیباف درجریان اصولگرایی ادامه داد: «در دور اول به غیر ازآقای احمدینژاد در جبهه اصولگرایی کاندیداهای دیگری هم بودند که اگر رای میآوردند امروز ما در وضعیت بهتری از نظر شرایط عمومی بودیم».
ابوطالب تصریح کرد: «در مرحله دوره دوم دلایل برد آقای احمدینژاد متفاوت با سال 84 است. آقای احمدینژاد به عنوان دولت مستقر از ابزارهایی استفاده کرد که من معتقدم دولتهای قبلی از این ابزارها استفاده نمیکردند. البته من معتقدم که انتخاب آقای احمدینژاد در مرحله دوم برخاسته از اشتباهات ارکان اصولگرایی است».
وی در توضیح بیشتر این مطلب اظهار داشت: «اصولگرایان در آن زمان میتوانستند میان اصولگرایان منتقد یا در واقع اصولگرایانی که فرد برایشان اهمیت نداشته و ندارد دور هم جمع شده و تصمیمات بهتری را برای اجماع روی یک شخص انجام دهند».
این فعال سیاسی اصولگرای منتقد دولت در پاسخ به اینکه چه اتفاقی رخ داد که آقای احمدینژاد پیروز انتخابات شد؟ گفت: «یکی از دلایل رای آوری آقای احمدینژاد این است که به عقیده من نخبگان در آن زمان مثل توده مردم کاملاً انفعالی رای دادند. یعنی در حقیقت مردم و نخبگان برای جلوگیری از پیروزی عدهای در انتخابات صرفاً به آقای احمدینژاد رای دادند».
وی ادامه داد: «از دیگر دلایل رای آوری آقای احمدینژاد را باید در علت رای نیاوردن آقای هاشمی ریشهیابی کنیم. در آن زمان عدهای حاضر بودند به خاطر اینکه آقای هاشمی رای نیاورد رایشان را به هر کس دیگری بدهند. خود این ریشهیابی میخواهد و این انتقادی است که به آقای هاشمی وارد است و من معتقدم این سوال همیشه پیش روی عملکرد آقای هاشمی در دوران سازندگی وجود دارد اگرچه قبول داریم در دوران سخت سازندگی با درایتی که آقای هاشمی در مدیریت کشور از خود به خرج داد سبب شد که کشور از آن خرابیهای دوران جنگ خارج بشود و ثروت تولید بشود».
وی با بیان اینکه در کشور، ثروت تولید شد ولی عادلانه توزیع نشد در ادامه اظهار داشت: «عدم توزیع عادلانه ثروت باعث شکاف طبقاتی شد یعنی شکاف طبقاتی ثمره دوران آقای هاشمی بود که ممکن است خیلیاش به آقای هاشمی مربوط نباشد و مربوط به ساختار قانونی کشور ما باشد که بعداً تحت عنوان تفسیر اصل 44 مورد حل و فصل قرار گرفت».
ابوطالب در پاسخ به اینکه یعنی مشکل در قانون اساسی کشور بود ؟ گفت: «در دوران آقای هاشمی ثروت با وجود آنکه تمام زیر ساختهای اقتصادی ما در جنگ ازبین رفته بود به سختی تولید شد. آقای هاشمی این زیرساختها را احیا کرد و کشور را در ریل سازندگی و پیشرفت و ثروت قرار دارد اما چیزی که باعث بهوجود آمدن مشکلات بعد از آن شد توزیع ناعادلانه ثروت در آن زمان بود. این توزیع ناعادلانه تنها مختص شخص آقای هاشمی نیست و امری نسبی است».
این نمایتده مجلس هفتم تصریح کرد: «ساختارهای قانونی کشور هم دارای ایراد بود که در دوران آقای خاتمی هم افزایش پیدا کرد چنانکه در دوران آقای احمدینژاد این شکاف وحشتناک و غیر قابل تحمل شده است».
وی در ادامه با ریشهیابی وقایع بعد از انتخابات تصریح کرد: «اگر میبینید در سبد رای شهرستانهای اطراف تهران یا سبد شهرستانهای دور از مرکز رای آقای احمدینژاد بیشتر است و در مراکز شهرها رای آقای احمدینژاد کمتر، این نشان دهنده یک پدیده اجتماعی است. این آرا نشان دهنده یک بیماری اجتماعی است و نشان دهنده اینکه شکاف طبقاتی و شکاف سیاسی کاملاً درجامعه بر هم منطبق شده است».
رو در رو قرار دادن مردم بزرگترین اشتباه احمدینژاد بود
این نماینده سابق مجلس اظهار داشت: «از آثار این جریان سیاسی این بود که ذهنیتی در جامعه شکل گرفت که مثلاً جریان سیاسی آقای احمدینژاد طرفدار دهکهای پایین جامعه و طرفدار محرومین است و مثلاً جریان سیاسی مقابل جریانی که خدمات آقای هاشمی را ارج مینهد ثروتمندان جامعهاند که اگر در آنالیز آرا ببینیم این نشان میدهد که شکاف اقتصادی بر شکاف سیاسی منطبق شده و آقای احمدینژاد از این شکاف سود برده است».
به گفته ابوطالب رو در رو قرار گرفتن مردم بزرگترین اشتباه استراتژیک آقای احمدینژاد است که جریان آنرا با کوتاهی عمر مواجهه میکند.
ابوطالب در مواجهه با این سوال که چرا این تصور در جامعه به وجود آمد ؟ گفت: «این شعارهای آقای احمدینژاد است که باعث بوجود آمدن شکافها شد که این شکافها واقعی نیست».
این فعال سیاسی اصولگرا ادامه داد: «اینکه من میگویم آقای احمدینژاد و دوستانش درک دقیق از انقلاب اسلامی ندارند به این دلیل است که انقلاب اسلامی ما اصلاً انقلاب طبقاتی نبوده است این انقلاب یک انقلاب ارزشی بود در بین همه مردم ایران».
رهبری نباید در مسائل خرد هزینه شود وی در ادامه با انتقاد از رفتار دولت در مقابل ولایت فقیه گفت: «دولت هرجا که در مقابل نظرات کارشناسی جواب قانع کنندهای ندارد خود را پشت رهبری پنهان میکند که این کار دولت برای دفاع از خودش هزینه کردن از رهبری است».
ابوطالب بابیان اینکه رهبری نظام به عنوان رکن اساسی اگر آسیب ببیند سنگ روی سنگ بند نمیشود، اظهارداشت: «رهبری نباید در مسائل خرد هزینه شود. این هزینهها که از سوی آقای احمدینژاد صورت میگیرد کاملا بیسابقه است. آقای خاتمی هیچگاه اجازه نمیداد مقام ولایت برای اینگونه مسائل و در انتصابات هزینه شود ولی آقای احمدینژاد به نوعی با لجبازی نه با مخالفین خود بلکه با دوستان خود سعی دارد بسیاری از انتصابات را انجام دهد».
وی تصریح کرد: «کوبیدن دولتهای گذشته برای آقای احمدینژاد رای جمع کرد و این عمل وی بزرگترین ضربه به نظام را زد».
این نماینده سابق مجلس در ادامه این گفتوگو با مثبت ارزیابی کردن عملکرد مجلس هشتم افزود: «مجلس تنها دستگاهی است که امروز میتواند آب رفته را به جوی باز گرداند و این انتظار عمومی از مجلس است. مجلس با عملکرد خود میتواند جلوی اشتباهات پی در پی دولت رابگیرد».
وی با بیان اینکه مجلس ما از سه رکن هیات رئیسه؛ کمیسیونها و صحن تشکیل شده است در توضیح بیشتر این گفته خود، افزود: «هیات رئیسه در طول این یک سال به وظایف خود به خوبی عمل کرده است و فهم درستی از قانون اساسی دارد. تغییر آئین نامه داخلی مجلس مهترین کار هیات رئیسه در ابتدای مجلس هشتم بود».
ابوطالب ادامه داد: «کمیسیونهای مجلس نیز به خوبی عمل کردهاند؛ اما صحن مجلس به عنوان سومین رکن بسیار ضعیف بوده است و این بر میگردد به اینکه فراکسیونهای داخل صحن انسجامی ندارند».
ابوطالب در پایان گفتوگوی خود، تصریح کرد: «عملکرد ضعیف فراکسیونها باعث شده که توقعات هیات رئیسه از رای صحن مجلس خارج نشود».
آقاي ابوطالب من خوب يادمه چطوري راي اوردي رفتي مجلس؟ خواهشا زيادي حرف نزن ودم از رهبري نزن !!!!
شماها شکاف بوجود آوردید.
آقای ابوطالب ظاهرا از آرمان انقلاب و عدالت جا موندید!
پا برهنه ها را فراموش کردید
راستی گرفتار قرض و شام شب که نیستید؟
نه؟الحمدالله .پس شما جز نخبگان هستید.حق دارید انتقاد کنید.