نیوزویک در گزارشی درباره بلندشدن صداهای برخی چهرههای تندرو در ایالات متحده برای توسل به گزینه نظامی علیه ایران مینویسد: آیا آمریکا باید علیه ایران اقدام نظامی کند؟ در حالی که این پرسش بدون هیچ گونه زمینهای ممکن است در این مقطع زیادی تند به نظر برسد T، اما این سوالی است که اغلب هر زمان که اتفاق وحشتناکی در خاورمیانه رخ میدهد مطرح میشود.
برخی از قانونگذاران سابقه استفاده از زور را دارند. دو روز پس از حمله حماس به اسرائیل در هفت اکتبر ۲۰۲۳، سناتور لیندسی گراهام جمهوری خواه به تلویزیون رفت و به رئیس جمهور جو بایدن توصیه کرد که به تهران ضربه سختی بزند. وی گفت: اگر در این درگیری تشدید شود، اگر گروگانها کشته شوند، اگر حزب الله در شمال با قدرت به اسرائیل حمله کند، باید به مقامهای ارشد ایرانی بگوییم که پالایشگاههای نفت و زیرساختهای نفتی شما را نابود خواهیم کرد.
این سناتور این توصیه را در ۲۵ آگوست هم تکرار کرد و استدلال کرد که این بهترین راه برای وادار کردن ایرانیها به وادار کردن حماس برای آزاد کردن گروگانهای باقی مانده است. برخی دیگر نوشته اند که ایالات متحده باید به ایران اولتیماتوم بدهد تا برنامه هستهای خود را تعطیل کند و در صورت امتناع کارزار نظامی دنبال شود. با این حال، نیروی نظامی ایالات متحده علیه ایران اثرات درجه اول و دوم خواهد داشت که همه آنها منفی است.
اولاً، مشخص نیست که تهدید ایران به اقدام نظامی برای بازگرداندن حدود ۹۷ گروگان در غزه به آغوش خانوادههایشان کمک زیادی میکند. اگرچه درست است که تهران به واسطه پول نقدی که در اختیار حماس قرار میدهد تا حدودی بر حماس نفوذ دارد، اما این نیز درست است که حماس از منابع دیگر پول بیشتری به دست میآورد.. به هر حال، حماس بیش از یک دهه یک دولت واقعی در غزه بود، در تمام این مدت قدرت انحصاری را در داخل منطقه محصور فلسطین در اختیار داشت و قادر بود تونلهایی را که اسلحه و کالاهای اساسی را وارد نوار میکرد، کنترل کند. حماس از آن کالاها و همچنین شرکتهای غزه مشمول مالیات میشد و درآمدی حدود ۳۰۰ میلیون دلار برای این گروه به ارمغان میآورد. به طور خلاصه، ایران اهرم فشاری بر حماس دارد، اما حتی اگر ایران حماس را برای آزادی گروگانها تحت فشار قرار دهد این پیشنهاد به خودی خود به این معنا نیست که یحیی سنوار، رهبر حماس آن را میپذیرد.
دوم، اقدام نظامی ایالات متحده امری دشوار خواهد بود، نه به این دلیل که ارتش ایالات متحده قادر به اجرای چنین مأموریتی نیست، بلکه به این دلیل که یک شرکت مالیاتی است. بسته به دامنه و مقیاس عملیات، ایالات متحده باید از دهها هواپیمای جنگنده و بمبافکن، مجموعهای از باتریهای دفاع هوایی مستقر در خاورمیانه برای سرنگونی موشکهایی که تهران در تلافی آن شلیک میکند، استفاده کند. تهران که در منطقه مستقر است، اهداف زیادی برای انتخاب دارد و همچنین دهها شناور نیروی دریایی، چه سطحی و چه زیر آب، برای جلوگیری از واکنش بزرگتر ایران و اطمینان از پوشش کافی ایالات متحده برای دفاع از پایگاههای خود در خلیج فارس مستقر هستند. ایالات متحده احتمالاً این داراییها را برای ماهها در خاورمیانه نگه میدارد و سایر فرماندهیهای رزمی ایالات متحده مانند اقیانوس هند و اقیانوس آرام را مجبور میکند تا با کمترین هزینه عملیاتهای بیشتری انجام دهند.
اقدام نظامی آمریکا در داخل ایران چه دستاوردی خواهد داشت؟ اگر برای نابودی برنامه هستهای ایران طراحی شده باشد، همه بمبهای دنیا این کار را نمیکنند. مطمئناً تأسیسات غنیسازی، سانتریفیوژها، کارخانههای تولید و ذخایر اورانیوم غنیشده ایرانیها در طول سالها از بین خواهند رفت. اما دانشی که دانشمندان هستهای ایران در سه دهه گذشته به دست آوردهاند، همچنان وجود دارد. این دانش حالا بنیادی شده پس از پایان عملیات نظامی واشنگتن دوباره به خدمت گرفته خواهد شد و البته این بار، آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) دسترسی یا تجهیزات نظارتی برای درک اینکه تهران در هر زمان و در کجا چه اقدامی انجام میدهد را نخواهد داشت. آیا این واقعاً نسبت به وضعیت فعلی که در آن آژانس حداقل بینشی از کار هستهای ایران دارد، ارجح است؟
در نهایت، اجازه دهید هیچ شکی وجود نداشته باشد کارآمدترین راه برای متقاعد کردن دولت ایران به ضرورت برخورداری از سلاح هستهای کردن، بمباران این برنامه است. اگرچه این ممکن است خلاف واقع به نظر برسد، اما به احتمال زیاد نیروهای سیاسی، نظامی و امنیتی ایران یک درس کلیدی از این تجربه خواهند آموخت. اگر ایران تسلیحات هستهای داشت، آمریکاییها حداقل قبل از انداختن بمب در خاک ایران زیاد فکر میکردند. این یک فرض غیر منطقی نخواهد بود. ایالات متحده هرگز به یک قدرت تسلیحات هستهای حمله نکرده است، به این دلیل ساده که انجام این کار میتواند یک مارپیچ تشدید را آزاد کند که میتواند از کنترل خارج شود.
در حال حاضر علیرغم ذخایر فزاینده اورانیوم ۶۰ درصدی غنی شده و نصب سانتریفیوژهای پیشرفته تر، ارزیابی ایالات متحده همچنان این است که ایران هنوز تصمیمی برای تسلیح برنامه و ساخت یک دستگاه هستهای واقعی نگرفته است. جنگ با ایران محاسبات امنیتی تهران را به هم خواهد زد و البته تند و تیزتر خواهد کرد.