آفتابنیوز : جهت افزايش اين درآمدها، عوامل متعدد تكنيكي و اقتصادي وجود دارد كه بخشي از آنها به دست نيروهاي داخلي مي تواند متصور شود از جمله: كاهش هزينه هاي حفاري و بهبود نرخ بازيافت ذخاير و نهايتاً دستيابي به تصويري شفاف تر از منابع خشكي و دريايي كشور و صدالبته، حذف و يا كاهش سوءمديريت ها از صنعت نفت و گاز.
گزارش حاضر نگاهي دارد به امكان فرصت سازي از حضور شركت هاي خارجي و خصوصاً آمريكايي جهت كسب مهارت هاي تكنيكي و مكانيزم هاي لازم در راستاي كاهش نارسايي هاي ياد شده و افزايش درآمدهاي نفتي، به منظور تحقق اهداف توسعه و حفظ منافع ملي كشور دراين رهگذر.
1- علي رغم اختلاف ديدگاه ها و نظرات موسسات معتبر بين المللي فعال در حوزه مسائل مرتبط با انرژي، اكثر كارشناسان مستقل معتقدند: بحران هاي نفتي در آينده اي نه چندان دور متصور است و كشورهاي توليدكننده و مصرف كننده از هم اكنون بايستي راهكارهاي لازم را شناخته و جهت ايفاي نقش ارزشمند آتي خود، آنها را در برنامه هاي اجرايي و عملياتي مدنظر قرار دهند، در اين راستا همكاري هاي منطقه اي و بين المللي تنها ابزار شناخته شده است.
2- كشور ايران از سه عامل منابع، فناوري و امكان سرمايه گذاري، تنها داراي منابع و ذخايري است كه به دليل عدم استفاده از تكنيك هاي نوين در حفاري و برداشت از ذخاير، قادر به بهره برداري بهينه از اين نعمت هاي خدادادي خود نيز نمي باشد.
3- فاصله اي طولاني با دسترسي به منابع جايگزين از جمله هيدروژن به جاي نفت و يا بيوماس ها و حتي استخراج نفت از بستر عميق اقيانوس ها و درياها وجود دارد و از سويي توليد سوخت هاي مايع حاصل از گاز طبيعي نيز در آغاز راه مي باشد و جدا از آغاز به كار چند پروژه بزرگ در كشور قطر، هنوز بسياري از واحدهاي تحقيقاتي معتبر جهاني، سرگرم تكميل و توسعه فنون توليد اين نوع سوخت ها مي باشند، لذا تا چندين دهه پيش رو، باقيمانده نفت و تكنيك هاي بهبود نرخ بازيابي از آنها و همچنين توسعه فناوري هاي نوين حفاري و تعميم حفاري هاي افقي، اولويت داشته و در دستور كار شركت هاي بين المللي نفتي قرار دارند.
4- تكنولوژي ها و فناوري هاي جديد در حفاري و برداشت نفت كه كاربرد آنها در كشور جز كاهش هزينه ها و افزايش ضريب برداشت را دربر ندارد، اكثرا از آن شركت هاي نفتي آمريكايي و يا شركت هاي اروپايي متعلق به آنها مي باشد. از قبيل شركت هاليبرتون (HALLIBURTON) كه هم اكنون زنجيره اي از شركت هاي فعال در زمينه مسائل انرژي را يا در تملك داشته و يا به عنوان سهامدار در آنها حضور دارد.
5- شخصي به نام Erle Palmer Halliburton در سال 1916 ميلادي به روش سيمانكاري ساده ديواره هاي چاه هاي نفت، جهت جلوگيري از نفوذ آب هاي زيرزميني به درون چاه هاي نفت، توجه كرده و با گرو گذاشتن حلقه ازدواجش، اقدام به اجاره يك واگن و پمپ نمود تا در اين مسير حركت كند. او در سال 1920، كمپاني خدماتي هاليبرتون را به منظور سيمانكاري چاه هاي نفت، تأسيس كرد. اين شركت كوچك به مرور تكنولوژي هاي جديد ابداع و در سال 1940، حدود يكصد هزار نفر در خدمت داشت. او طي سال مزبور اقدام به خريد شركت هاي مشابه ديگري كرد و در آمريكاي جنوبي يك كمپاني نفتي تأسيس كرد كه در پايان سال 1940، سود خالص آنها حدود دو ميليون دلار بود.
6- شركت هاليبرتون طي دوران جنگ جهاني دوم، قطعاتي براي نيروي دريايي و بمب افكن هاي B-29 و صنايع هواپيمايي بوئينگ ساخت و همچنين موفق شد با صرف سرمايه گذاري هاي هدفمند جهت توسعه و پژوهش، سطح تكنولوژي هاي موجود شركت را ارتقا و روش هاي جديد و گوناگوني را جهت صنايع نفت به دنيا عرضه كند. آقاي هاليبرتون در سال 1957 در حالي فوت كرد كه يكي از صد نفر ثروتمند جهان بود. فعاليت شركت هاليبرتون، علاوه بر صنايع نفت، صنايع بيمه و الكترونيك را نيز شامل شده و در زمينه ساخت پايگاه هاي نفتي و تجهيز آزمايشگاه هاي خاص و سايت هاي پرتاب موشك و ساخت نيروگاه هاي برق اتمي نيز فعاليت دارد و سهامدار عمده اين قبيل شركت ها مي باشد.
7- قبل از سال 57، شركت هاليبرتون فعاليت گسترده اي در صنايع نفت ايران داشته است و پس از پيروزي انقلاب و پس از چند سال وقفه، فعاليت خود را در طرح و توسعه فازهاي 9 و 10 ميدان گازي پارس جنوبي آغاز و طي چند سال گذشته، در تهران دفتر فعالي داشته است، در طرح و توسعه مزبور، روزانه 50 ميليون مترمكعب گاز طبيعي تصفيه شده براي مصارف داخلي و 50 هزار بشكه ميعانات گازي براي صدور و توليد خوراك واحدهاي پتروشيمي، تخصيص يافته است.
8- در حال حاضر شركت هاليبرتون تحت نام گروه مهندسي و ساختمان زيرنظر آقاي ديك چني وزير دفاع سابق آمريكا و معاون رئيس جمهور فعلي، اداره و در نوسازي و بازسازي صنايع نفت عراق، بسيار فعال است. نامبرده طي دوره اول رئيس جمهوري جورج بوش، طي حكمي مأمور تدوين و تهيه «سياست ملي انرژي» آمريكا طي شش ماه شد كه با كمك شركت هاليبرتون و با تشكيل گروه كاري مناسب، اين مهم را انجام داد.
9- شركت هاليبرتون هم اكنون در 120 كشور، از جمله تركيه و نواحي غربي خاورميانه و بسياري از كشورهاي آفريقايي، فعال بوده و مديريت آن يعني آقاي ديك چني تا سال 2000 يكي از عناصر نومحافظه كار و مشوق برخورد نظامي آمريكا با ايران در كاخ سفيد بوده است كه با تلاشي خردمند و برنامه ريزي شده اين نگرش در چند سال اخير، درحال تغيير و بهبود است و به كمك اين شركت، تلاش هايي نيز جهت لغو و يا كاهش تحريم هاي يك جانبه آمريكا در جريان است كه البته بدون رعايت اين اصل از سوي متحدان آمريكا، تأثير مهمي نخواهد داشت.
فرجام
الف: هرچند بارها از سوي مقامات وزارت نفت اعلام شده كه منعي براي حضور شركت هاي نفتي آمريكايي نيست و تحريم هاي دولت آمريكا در اين زمينه مانع اصلي بوده و مي باشد ولي واقعيت اين است كه كشور ايران، نيازمند سرمايه گذاري در صنايع «ثروت ساز» يعني صنايع نفت و گاز بوده و جهت حفظ ذخاير و جلوگيري از آسيب بيشتر آنها، الزام به استفاده از فناوري هاي جديد دارد كه در اين رابطه، حضور مستقيم شركت هايي از قبيل هاليبرتون، مي تواند فرصت هاي جديدي در اين حوزه به همراه داشته و به تحقق اهداف پيش گفته در صنعت نفت كمك هاي شايان توجهي كند و همچنين تهديد درآمد و مصرف بيشتر كالاها را به ارمغان آورد!؟
چه كشور ايران از سه عامل مهم ياد شده، تنها منابع را در اختيار دارد كه كافي نبوده و خود به خود جانشين ثروت و عامل توسعه نخواهد بود.
ب: امروزه متفكران توسعه دريافته اند كه دستيابي به زندگي بهتر، بيش از آن كه نيازمند درآمد و در نتيجه مصرف بيشتر كالاها و خدمات باشد، ثمره پرورش و بسط استعدادها و ظرفيت هاي انساني است، يعني ظرفيت هايي كه به بشر امكان استفاده بهتر و بيشتر از زندگي را مي دهد.
پيش بيني اوليه اين امر كه حضور شركت هاي نفتي خارجي مي تواند مزاياي فراواني به همراه داشته باشد، امر پيچيده اي نيست و بديهي است با استفاده از تجربيات، دانش و سرمايه گذاري هاي آنها، ضمن كاهش نارسايي ها در مجموعه صنايع نفت و گاز كشور، امكان حصول ثروت هاي ملي به نحو شايسته تري فراهم خواهد شد ولي جذب ثروت هاي حاصله و امكانات سرمايه گذاري هاي مجدد و بهينه آنها مقوله اي ديگر است كه از هم اكنون بايد توجه ويژه اي داشته و بسترسازي هاي آن را در دستور كار داشت.
ج: تاريخ كشور گواه اين فرآيند بوده است كه حضور شركت هاي نفتي بين المللي در كشور و چگونگي همكاري هاي آنها، نيازمند شفاف سازي كليه مراحل آن و مديريتي فرابخشي است و در غير اين صورت، تكرار فجايع ملي گذشته، لذا بايد به استقبال فرصت هاي پيش رو رفت و با برنامه ريزي هاي هدفمند بتوان ثمرات بيشتري را نه تنها در حوزه صنايع نفت بلكه در راستاي منافع ملي بلندمدت، به ارمغان آورد.