آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه اعتماد در ضمیمه امروز خود در یادداشتی به بررسی قدرت گرفتن طیف جدیدی از اصولگرایان که به نام راست سنتی یا اصولگرایان منتقد شناخته می شوندو رابطه آن ها با هر جناح های حاضر در تحولات ایران پرداخته است.
فرناز حسنعلي زادهتلاش برای احیای راست سنتی اگرچه از چند صباح قبل از انتخابات در دستور کار محافظه کاران قرار گرفته بود اما با گرد و غباری که در خلال انتخابات ریاست جمهوری دهم و رویدادهای پس از آن به پا شد کمتر نگاه ها را به خود جلب کرد ولی حالا که این گرد و غبار اندکی فرو نشسته است شاید این نکته روشن شود که گویا راست سنتی در این مدت که احمدینژادیها و اصلاحطلبان درگیر مسائل انتخابات ریاست جمهوری و حواشی آن بودند نه تنها بیکار ننشسته اند بلکه افقی دورتر را برای جناح خود ترسیم کرده و می کوشند بازی باخته پنج سال پیش را به برد تبدیل کنند تا اگر در انتخابات ریاست جمهوری نهم محمود احمدی نژاد و طیف هوادارانش برنده نزاع انتخاباتی راست و چپ شدند این بار راست، برنده درگیری پس از انتخاباتی احمدی نژادی ها و اصلاح طلبان باشد. البته این برنامه نه تنها به بازی روی کاغذ و در اتاق فکر راست سنتی محدود نشده بلکه محافظه کاران در چند ماه اخیر با چراغ های خاموش به این سو گام برداشته اند و دستگاه رسانه یی و مطبوعاتی شان را یا گسترده تر کرده یا در ارتقای کیفیت اش کوشیده اند تا بیش از هر چیز بستر حرکت را فراهم کنند. نشریه پنجره، مثلث، روزنامه تهران امروز و روزنامه های در حال تولد اصولگرایان اگرچه همگی از یک جنس نیستند اما همگی زیر چتر «راست» جمع می شوند؛ نشریه هایی که یا اخیراً موفق به کسب مجوز شده اند یا با تغییر و تحول اساسی سعی در بهبود کیفی مطالب خود دارند. تغییر جنس کاغذها از کاهی به گلاسه، عریض و طویل کردن تحریریه ها، جذب روزنامه نگاران و خبرنگاران حرفه یی تر که گاهی حتی از روزنامه نگاران اصلاح طلب بودند، طرح موضوعات جنجالی از قبیل آوردن نام سعید مرتضوی به عنوان متهم اصلی واقعه کهریزک برای نخستین بار و این اواخر هم حضور پررنگ در مناظره های تلویزیونی این پرسش را پیش می آورد که آیا تلاش راست سنتی برای اعاده قدرت افسانه یی دو دهه پیش اش وارد فاز جدیدی شده است؟ علاوه بر فعالیت های رسانه یی مروری بر نوع موضع گیری های چهره های شاخص اصولگرا در قبال محمود احمدی نژاد، نزدیکان و عملکرد او این سوال را پررنگ تر مطرح می کند؛ آیا راستی ها خط فاصله شان با اصلاح طلبان را برداشته اند یا فعلاً بر مواضع مشترک شان با اصلاح طلبان متمرکزند؟
اظهارنظرهای گاه و بیگاه علی مطهری درباره محمود احمدی نژاد در رویدادهای پس از انتخابات، لزوم عذرخواهی و حتی ... او از سویی و تلاش برای حذف اصولگرایان رادیکالی که در حلقه حامیان محمود احمدی نژاد قرار می گیرند از سوی دیگر باعث شده این طیف نه تنها بیش از گذشته پایشان به رسانه های اصلاح طلب کشیده شود بلکه با حضور و سخنرانی شان در تلویزیون و گفتن جملاتی نظیر اینکه «باید به سبزها مجوز تجمع داده می شد»، «باید معترضان به نتیجه انتخابات اقناع می شدند» و «باید به آنانی که در رسانه ملی مورد تهمت و افترا قرار گرفتند فرصت دفاع داده می شد» حمایت طیفی از هواداران اصلاح طلبان را به سبد خود هدایت کنند. اگرچه مساله در بدو امر خالی از اشکال به نظر می رسد اما این پرسش پیش می آید که آیا راست سنتی و میانه رو تنها به گفتن بسنده می کند یا اراده جدی برای عملی کردن آنچه می گوید نیز وجود دارد؟
چرا که محافظه کاران امروز حرف هایی می زنند که گاهی به کام «سبزها» و هواداران اصلاح طلبان شیرین می آید و تا حدی موضع چپ ها است که از دهان محافظه کاران بیرون می آید. اما نکته حائز اهمیت اینجاست که اظهاراتی مبنی بر اینکه باید به «سبزها» مجوز تجمع داده می شد و احمدی نژاد نیز باید مسوولیت آنچه کرده را بپذیرد اگرچه تا حدودی خواست اصلاح طلبان است اما این پرسش را پیش می آورد که آیا راست میانه رو حاضر است به پشتوانه حضوری که هنوز در دستگاه های کشور دارد زمینه را برای بازگشت اصلاح طلبان نه به عرصه قدرت که حداقل بیرون از زندان فراهم کند تا به جای آنکه اصولگرایان از حق «سبزها» دفاع کنند به خود اصلاح طلبان فرصت دفاع داده شود و آنان نیز به جای وکیل سبزها همان وکیل المله باشند و حقوق رقیب در عرصه سیاسی را احیا کنند یا نه؟ با اینکه هنوز مدت زیادی از پخش مناظره ها نمی گذرد و مناظره آخری نیز به «آب سرد» روی مناظره های داغ تعبیر شد اما بسیاری از فعالان سیاسی جناح های مختلف کشور به این مناظره ها واکنش نشان دادند و ترجیع بند اغلب شان این بود که رسانه ملی کمی «دیر» جنبید. انتقادشان هم ناظر بر آن بود که صدای اعتراض شان باید پیش از این شنیده می شد. و حالا چه بخواهیم و چه نخواهیم این صدا شنیده شده است و اگرچه طرح این اعتراض ها از رسانه ملی به آن رنگ و بوی رسمی می دهد اما آنچه حالا مطرح است پاسخگویی به این صداست چراکه اگر پاسخی نباشد این دست سخنان برنده یی جز جناحی که آن را واگویه می کند ندارد چراکه به رغم انتقادات راست سنتی از برخی رویکردهای احمدی نژاد و حامیان، با نگاهی به پایگاه های خبری و جراید این طیف، این نکته رخ می نماید که در برخی از این منابع خبری و ارگان ها حمله به «سبزها» و سران اصلاح طلب به ستون ثابت تبدیل شده است. اگرچه راست سنتی تکلیفش را با احمدی نژاد ی ها یکسره کرد اما این روزها چندان خوش ندارد یا به مصلحت نمی بیند که فعلاً تکلیفش با چپ ها را هم روشن کند و هنوز به «اصطلاح» به جای اصلاح طلبان از آنان دفاع می کند. اینکه بازی «به جایی» اصولگرایان میانه رو تا چه حد از سر رفاقت و تا چه حد از سر مصلحت است را یا تنها زمان مشخص می کند یا تلاش عملی این جناح برای تحقق حقوق از کف رفته رقیب سیاسی چراکه در غیر این صورت شاید اندکی دورتر اصلاح طلبان از اینکه پای صحبت ها و دفاعیات راست معتدل کف زدند پشیمان شوند.