آفتابنیوز : يكي از حيرت آورترين نكاتي كه در دو هفته گذشته در اروپا مشاهده كردم باور اروپاييان در مورد نزديك شدن تيم بوش به تصميم گيري درباره حمله به ايران با هدف بازداشتن اين كشور از توليد سلاح هسته اي بود. بايد در گوش اروپايي ها، طوري كه كس ديگري نشنود، بگويم كه: «اين را به ايراني ها نگوييد، اما تيم بوش قصد حمله به هيچ كشور ديگري را ندارد.» ما براي تمام كردن كار نيمه تمام عراق به اندازه كافي نيرو نداريم. ارتش ما با كمبود بودجه رو به روست. ما امروز حتي به گرانادا هم نمي توانيم حمله كنيم. اگر ايران «برنامه هسته اي نظامي اش» را كنار بگذارد فقط در نتيجه رويكرد ديپلماتيك اروپا خواهد بود اگر بتواند تهران را به اين كار متقاعد كند.
دو سال است كه اروپايي ها به دولت بوش مي گويند، ماجراي عراق نشان داد كه استفاده از زور براي بازداشتن كشورها از توليد سلاح هسته اي با شكست رو به رو مي شود و اروپا راه بهتري ندارد. اين راه ديپلماسي چند جانبه چماق و هويچ است. خوب اروپا حالا زمان دارد كه اين ديپلماسي را اجرا كند. «تيموتي كارتن اش» تاريخ نگار دانشگاه آكسفورد و نويسنده كتاب «دنياي آزاد: آمريكا، اروپا و آينده حيرت آور خوب» مي نويسد: «مورد ايران بدون شك آزموني براي سنجش توانايي اروپا در عملي كردن اين طرح و مشاركت با آمريكا در رويارويي با مشكلاتي مثل ايران است. به نظر ما و به عقيده بسياري، حمله به ايران فكر خوبي نيست. اما پس طرح خوب چيست؟» اش مي گويد: پيشنهاد هويج به تنهايي براي موفقيت اروپا كافي نيست بلكه بايد با ايران اندكي هم از چماق حرف زد. مثلاً اروپايي ها بايد به طور قاطعانه بگويند كه اگر ايران با آنها به توافق نرسد، پرونده اين كشور به شوراي امنيت فرستاده خواهد شد. اما اگر توافق به دست بيايد، روابط اقتصادي غرب با تهران عادي مي شود. تا به حال اين طور بوده كه اروپا طرف نرم تر و آمريكا طرف سخت تر بوده است اما بايد وضعيت فرق كند و همان طور كه آمريكا از استفاده از نيروي نظامي حرف مي زند، اروپا هم بر تحريم اقتصادي تأكيد كند.
آمريكا هم بايد كمك كند. هويجي كه ايران براي كنار گذاشتن برنامه هسته اي خود به دنبال آن است، فقط تجارت با غرب نيست بلكه به دنبال تضمين هاي بعدي است كه وقتي برنامه تحقيقات هسته اي اش را كنار گذاشت آمريكا نوعي پيمان عدم حمله با اين كشور را امضا كند. تيم بوش تمايلي به انجام اين كار ندارد چون به دنبال تغيير رژيم در ايران است. اما اين يك اشتباه بزرگ است، ما بايد همه تلاشمان را بر تغيير رفتار دولت ايران متمركز كنيم.
اگر ديپلماسي چندجانبه چماق و هويج براي فرونشاندن مسأله ايران كارساز و مؤثر واقع شود، اروپايي ها بايد چماق مؤثرتر و آمريكايي ها هويج تشويق كننده تري رو كنند. اما اروپايي ها تهديدكنندگان خوبي نيستند. به همين دليل اكنون لحظه حساسي است. اگر انگليس، فرانسه و آلمان كه مسئوليت مذاكرات اروپا با ايران را به عهده دارند شكست بخورند و اگر در هفته ها و ماه هاي آينده سياست استفاده از زور آمريكا در عراق بيش از اين دردسرساز و پرهزينه و پرتلفات شود به طوري كه تكرار آن خطرناك ارزيابي شود، پس چه بايد كرد؟ آيا راه ديگري وجود دارد كه غرب بتواند به وسيله آن اصلاحات واقعي را در منطقه اجرا كند؟ براي شيوه اروپايي ها از يك سو و نومحافظه كاران آمريكايي از سوي ديگر، جايگزين ديگري وجود دارد و آن راه حل «ژئوسبزها»ست (ged-green) كه من هم طرفدار آن هستم. ژئوسبزها معتقدند كه اگر همه نيرويمان را صرف كاهش قيمت نفت كنيم كه اين كار با صرفه جويي و توليد انرژي هاي تجديدپذير و جايگزين و البته توسعه توان هسته اي ممكن مي شود، اصلاحات راحت تر صورت مي گيرد. اگر نفت بشكه اي 18 دلار شود اصلاحات اقتصادي و سياسي در سراسر منطقه گسترش مي يابد. همه كشورهاي منطقه جمعيت فراواني دارند با شغلي كم و اين شكاف را با درآمد نفت پر مي كنند. اگر درآمد نفت كاهش يابد آنها چاره اي به غير از باز كردن درهاي اقتصاد و آزاد گذاشتن جوامع ندارند. تيم بوش ابتدا بايد مصرف انرژي در آمريكا را كنترل كند. همان طور كه ريچارد هاس رئيس شوراي روابط خارجي آمريكا مي گويد: با توجه به بازار كنوني نفت هرگونه حمله به ايران، قيمت نفت را به بالاترين حد مي رساند و مشكلات بزرگي براي اقتصاد ما به همراه مي آورد.
دولت بوش با عدم تلاش براي كاهش مصرف انرژي در ايالات متحده نه تنها خود را از مهمترين اهرم براي اعمال اصلاحات دروني در خاورميانه محروم ساخته است بلكه همزمان حتي امكان عمليات نظامي را نيز از خود سلب كرده است.
ريچارد هاس، رئيس شوراي روابط خارجي معتقد است: شرايط دشوار بازار نفت و الگوهاي فعلي مصرف سوخت در ايالات متحده باعث مي شود تا هر نوع حمله ايالات متحده به ايران كه يكي از بزرگترين توليدكنندگان نفت محسوب مي شود، قيمت نفت را به صورت سرسام آوري افزايش داده و معضلاتي جدي براي اقتصاد آمريكا بيافريند. هاس مي گويد: سياست ما در بخش انرژي، دستان ما را بسته است.
آرزو و تمايل آشكار دولت بوش براي ايجاد اصلاحات پايدار در خاورميانه تا زماني كه جهت گيري آن از محافظه كاري نوين به «ژئو- سبز» تغيير نكند، محكوم به شكست خواهد بود.