بحث طرد و افشاى منافقين به چه صورت بايد باشد و در اين خصوص مسوولين چه وظيفهاى برعهده دارند و وظيفه حزبالله در اين زمينه چيست؟
- خود افشاء مرحلهاى است كه باعث طرد منافق مىشود. بيشترين خطر براى كسى كه اهل نفاق است، افشا شدن است. قرآن نيز مىفرمايد منافقين بر حذر باشند كه خداوند سوره و يا آيهاى بفرستد كه چهره اينها را آشكار كند. يعنى مرگ منافقين در افشاى آنهاست. خود مسأله روشنگرى و مطالبه طرد آنها از بدنه تصميمگيرى حكومت، خواسته ماست و اميدواريم مسوولين فعلى دولت كه به مطالبات انقلابى پايبند هستند، اين خواسته را به نحو احسن انجام دهند.
با توجه به اينكه در سخنان رهبر انقلاب تكيه بر مسأله نفاق زياد ديده نشده است، آيا در اين مرحله از انقلاب درست است كه ما بحث نفاق را پررنگ كنيم.
- ممكن است تعابير مختلف باشد. همان خواص اهل باطل كه مقام معظم رهبرى فرمودند، بر بحث نفاق تأكيد دارد. در يك مقطعى حضرت آقا در نماز جمعه در خصوص بحث نفاق فرمودند كه اينها (منافقان) بايد زير ديد حكومت قرار داشته باشند و حكومت پيوسته نظارهگر تحركات اينها باشد.
همچنين در خصوص اين جمله از بيانيه توضيح بدهم كه "اگر چه ممكن است تير اول از چله كمان نفاق گذر كند اما اراده الهى كه با دست حزبالله تحقق پيدا مىكند ريشه نفاق را بر خواهد كند." يعنى به محض اينكه آنها دست به اسلحه ببرند، بايد با آنها قاطعانه برخورد شود؛ كارى كه در سال 60 با جريان نفاق داشتيم.
آيا انصار حزبالله برنامه عملى و اجرايى براى اجراى مفاد بيانيه را دارد و آيا بهطور مصداقى منافقين را معرفى مىكند يا خير؟
- اگر عملكرد ما در دوره چندين سال گذشته را مرور كنيد در عملكرد بعضى جريانات و اشخاص به وضوح نفاق را مىبينيم.
بحث حزبالله هم بحث گروه خاصى نيست كه مثلاً گفته شود كه انصار حزبالله با تعداد خودشان يك كارهايى بكنند. حزب الله يعنى كسانى كه در اركان مختلف حكومت و زواياى مختلف اجتماعى حضور دارند و اين مسأله وظيفه همه است. فقط بايستى يك نفر در اينجا علمدارى كند. يك زمانى هم شايد بحث افشا و طرد كنار رفت و بحث عمل پيش آمد و اين زمانى است كه طرف دست به اسلحه برده و آنگاه بايد آنها را قلع و قمع كرد. اتفاقاً همين بحث تحذير را در بيانيه آغاز مجلس ششم هم داشتيم.
با آغاز مجلس ششم بعضى از آقايان مصاحبه كردند كه با آمريكا ارتباط برقرار خواهيم كرد، قانون اساسى را عوض مىكنيم و... تا اينكه بالاخره سعيد حجاريان دچار حادثه شد و تا مدتها ماتمزده شدند! همزمان ما يك بيانيه داشتيم كه در يكى از بندهاى آن آمده بود كه گر چه بعضى دوست دارند كه مسلمان موحد در جامعه مدنى با قلم بنويسد و گفتمان كند، ولى ممكن است همين مسلمان عندالضروره وصيتنامه خودش را بنويسد و وارد ميدان شود؛ كه ما را متهم كردند كه شما تهديد به قتل كردهايد. بله تا يك مقطعى روشنگرى و طرد كافى است خود روشنگرى در بعضى جاها طرف را در مقابل سيل مطالبات قرار مىدهد.
در جريان نامه 130 نفر از نمايندگان مجلس، اين نمايندگان در شهرهاى خودشان از سوى مردم دچار مشكل شدند و عرصه بر ايشان تنگ شد و برخىشان از مردم متوارى شدند. آيا در اين جريان كسى دست به اسلحه برد و يا همين نفرت مردم و روشنگرىها باعث طرد آنها گرديد.