آفتابنیوز : 
بازيگر فيلم مكس مي گويد: اگر در پروژه اي احساس كنم كدر هستم به اين نتيجه مي رسم كه درحال رشد نيستم . او درعين حال عنوان مي كند كه جز در يكي دو مورد در بقيه پروژه ها به او خوش گذشته است.
آييش در ادامه مي گويد: از نگاه من به دنيا هميشه يك چشمم اشك بوده و يك چشمم خنده. با طنز به مسائل اين جهان پر از بحران نگريستن همواره يك عامل دفاعي براي حفظ خودم بوده است. دوگانگي خودبيني و خوش بيني هميشه در بازي و نوشتن و كارگرداني من حضوري پررنگ داشته است. من از سويي بسيار خوش بين هستم جوري كه كه انگار در فانتزي زندگي مي كنم و از سويي ديگر به اين دنيا بدبينم ، گويي هيچ راه حل و نجاتي وجود ندارد .
دنياي خوش بيني من نمي تواند به دنياي بد بيني من چشم ببندد اما وقتي آنرا نگاه مي كند و لبخند مي زند.
من آدمهايي مثل مكس را به خوبي مي شناسم. اين آدمها آنچنان در دروغهاي زندگي غوطه ور نشده اند و به همين دليل نگاهشان چندان آلوده به بدي ها نيست و هميشه خود واقعي شان را به نمايش مي گذارند.
آييش مي گويد: شخصيتهايي را كه بازي كرده ام از جايي كه نمي شناسم نمي آورم و تنها جايي را كه خوب مي شناسم درونم است . من بايد اعتراف كنم به خود مكس خيلي نزديك هستم. من يك چشم به درون دارم و يك چشم به برون؛ چشمي كه به بيرون نگاه كرده و متن را خوانده، شخصيت را تحليل كرده و بعد با يك نگاه جامعه شناسانه آن شخصيت را پيدا كرده؛ اين پروسه به طور ناخود آگاه انجام ميشود . اما چشم ديگرم به طور موازي آن چه را در بيرون ديده در من جستجو ميكند. اگر اين شخصيت درون من يافت شود آن گاه آن شخصيت من هستم و در اين هنگام است كه شخصيت باور پذير مي شود. به گفته آييش يك بازيگر متعهد به هنر نبايد نقشي بازي كند كه از پس آن برنمي آيد. نقشهايي ماندگار مي شوند كه بازيگر هم درون آن نقش بازي كند. مكسي كه شما مي بينيد مكسي است كه من هم در آن زندگي مي كنم.