آفتابنیوز : آفتاب- فروزان آصفنخعی: خیابان فردوسی این روزها، افزایش غیرمترقبه نرخ دلار را تجربه میکند. نرخی که از 1005 به 1034 و سپس به 1138 تومان افزایش پیدا کرد. صرافیها تابلوهای قیمت را از روی شیشه مغازههایشان حذف کردند و منتظرند تا نتیجه لحظه به لحظه افزایش نرخ ارز را شاهد باشند.
ناظران برخی فعالان بازار ارز تهران از اتخاذ تدابیر بانک مرکزی برای مهار افزایش قیمت دلار در بازار صحبت میکنند ولی این شایعه بهصورت گسترده مطرح است که در هفته جاری "بانک مرکزی قیمت دلار را در بازار داخل عمدا افزایش داد تا بخشی از کسری بودجه دولت را جبران کند."
در سال 86 نیز این جهش قیمتی برخلاف قیمت جهانی تجربه شد. در حالی که ارزش دلار در برابر ارزهای عمده دنیا در بازار جهانی رو بهکاهش بود و هر روز اخباری مبنی بر ثبت کاهش رکود آن منتشر میشد اما دلار در بازار ارز تهران طی دو، سههفته با تجربه جهش قیمتی به بیش از 950 تومان رسید.
در آن زمان بسیاری از کارشناسان دلیل اصلی افزایش قیمت دلار را تغییر رابطه درهم امارات نسبت به دلار پس از تغییر چندساله عنوان میکردند.
استدلال آنها در این زمینه این بود که در چنین شرایطی دلالان و واسطهگرانی که به بازار کشور امارات ارتباط دارند، دلار را از سطح بازار ایران خریداری کرده و آن را در بازارهای دبی و سایر شهرهای امارات به فروش میرسانند و از این طریق سودهای کلانی به جیب میزنند.
ولی در شرایط کنونی که قدرت دلار در برابر یورو در حال افزایش است چه دلیلی میتوان برای افزایش قیمت دلار ذکرد کرد؟
اکنون فصل حج نیز نیست که با گران شدن دلار، بخشی از نقدینگی جامعه از طریق خرید حجاج برای سفر حج به دولت منتقل شود.
کسانی که با آموزههای اقتصاد سیاسی،افزایش قیمت ارز را تحلیل میکنند، از احتمال یک توافق اساسی سیاسی در باره اقتصاد و سیاست در سطوح بینالمللی که میتواند به افزایش دلار نیز منجر شود خبر میدهند مانند این که براساس توافقات انجام شده سیاسی ایران به سازمان جهانی تجارت راه یابد که از ملزومات آن آزاد سازی نرخ ارز است.
ولی آن چه قطعی است آن که دولت هم اکنون ظرفیت ارزآوری صادراتی خود را در حوزه میعانات گازی که چیزی حدود 10 میلیارد دلار از 23 میلیارد دلار صادرا غیر نفتی کشور را تشکیل میدهد اکنون به تولید بنزین در داخل کشور اختصاص داده است.
علاوه براین بدهی 50 هزارمیلیارد تومانی به بانکها که بخش عمده آن ناشی از عملکرد غلط دیوانسالاری دولتی و بدهی دولت به بانکها است را نباید از یاد برد . به عبارت دیگر کیسه دولت خالی است. نفت ایران نیز تحت فشارهای بینالمللی با خریدار مواجه نیست. در این میان، قیمت یورو نیز پیوسته در سالجاری در حال کاهش بوده به طوری که قیمت آن از حدود 1350 تومان ابتدای سال به 1310 تومان در حال حاضر ( صبح چهارشنبه ) رسیده است. ایران برای شکستن هیمنه دلار در بازار جهانی سعی کرده که با یورو در سطح اقتصاد بینالملل اقدام به داد و ستد کند.
اینها همه از تاثیرات تحریمها است که امروز گریبان دولت را میفشارد.
البته افزایش نرخ ارز برای کشورهایی سودمند است که از دولت کوچک با دیوانسالاری تقریبا سالم بهرهمند هستند. نه دیوانسالاری ایران که خود مصرف کننده عمده منابع ارزی است، از این رو افزایش نرخ برای جبران کسری بودجه حتی به عنوان یک راه موقتی بوده و به زودی فشار تورمی سنگینی را به جامعه تحمیل خواهد کرد.
با این همه به نظر میرسد دولت چاره ای ندارد از این که از سیاست قیمت شناور مدیریت شده به قیمت مبتنی بر عرضه و تقاضا بازار حرکت کند. همان چیزی که لیبرالیسم اقتصادی ناب نام دارد. این به معنای آن است که دولت از آموزه دولت عدالت گرا به آموزه دولت قیمت گرا بر اساس عرضه و تقاضای بازار حرکت کرده است.
به عبارت دیگر عدالت توزیعی از طریق آموزههای عدالتگرایی دیگر امکان اجرا نداشته و بهتر این است که مسئولان با شجاعت تمام شکست تئوری خود را در این زمینه اعلام کنند.
رییس بانک مرکزی چندی پیش گفته بود که بازار تعیین کننده قیمت ارز بوده و نرخ تورم درون نرخ ارز و ارز خود یک کالا و تابع عرضه و تقاضا است، یعنی بازار تعیین کننده قیمت ارز است؛ بنابراین لزومی به پایین نگه داشتن نرخ ارز نیست، زیرا برای این امر باید ذخایر کشور را مجانی وارد بازار کنیم و یا بالعکس آن به میزانی افزایش دهیم که به فروش نرود.
شمسالدین حسینی وزیر امور اقتصادی و دارایی و سخنگوی اقتصادی دولت گفته است: نوساناتی که در روزهای اخیر در بازار ارز مشاهده میشود، نیازی به مداخله دولت ندارد.