دکتر فرزانه وفائی سکته مغزی را سومین عامل مرگومیر و دومین علت ناتوانی در جهان برشمرد و گفت: در ایران نیز پس از تصادفات، سکته مغزی دومین دلیل ناتوانی است و روند بروز آن به دلیل شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و سطح بالای اضطراب، سالانه رو به افزایش دارد.
وی افزود: اگرچه این روند در جهان نیز صعودی است، اما در ایران سرعت رشد بیشتر است و سبک زندگی ناسالم، استرسهای شغلی و مشکلات اقتصادی نقش پررنگی در این موضوع دارد.
دکتر وفائی با تأکید بر نقش تکنیکهای درمانی پیشرفته در کشور، توضیح داد: روشهای نوین درمان سکته مانند ترومبکتومی و سایر تکنیکهای روز دنیا، اکنون در مراکز تخصصی ایران نیز اجرا میشود؛ با اینحال، موفقیت درمان وابسته به زمان است و از لحظه تماس با اورژانس تا رسیدن بیمار به تخت درمان باید یک فرایند هماهنگ و سریع طی شود.
وی تأکید کرد: هر دقیقه تأخیر، منجر به از دست رفتن تعداد زیادی از سلولهای عصبی میشود و علاوه بر درمان اولیه، توانبخشی، فیزیوتراپی و حمایت روانی و اقتصادی از خانواده بیمار نیز باید بهعنوان بخش جداییناپذیر مدیریت سکته مغزی دیده شود.
معاون گروه علوم اعصاب خاطرنشان کرد: بسیاری از خانوادهها بهدلیل ازکارافتادگی بیمار با بار اقتصادی و روانی گستردهای مواجه میشوند و لازم است علاوه بر تیم درمان، متخصصان حوزههای دیگر از جمله اقتصاد و خدمات اجتماعی نیز وارد روند حمایت از خانواده شوند تا از بروز آسیبهای ثانویه جلوگیری شود.
وی درباره علائم هشدار سکته مغزی نیز گفت: نشانههایی مانند برهم خوردن تعادل، خوابآلودگی غیرطبیعی، کندی در تکلم یا حرکت، افتادگی صورت و اختلالات بینایی، از مهمترین آلارمهای سکته هستند.
دکتر وفائی تأکید کرد: نباید این علائم را به خستگی یا کمخوابی نسبت داد. مراجعه سریع به اورژانس ضروری است و خوددرمانی، تزریق سوزن در انگشتان یا مصرف خودسرانه دارو ممکن است وضعیت بیمار را بدتر کند.
این عضو هیأت علمی دانشگاه درباره سکتههای گذرا هشدار داد: برخی بیماران پس از یک سکته خفیف و برگشتپذیر، تغییراتی در سبک زندگی ایجاد نمیکنند و همین موضوع احتمال بروز سکتههای شدیدتر و ناتوانکننده را افزایش میدهد.
دکتر وفائی با اشاره به نقش کلیدی سبک زندگی گفت: بیتحرکی، استرس شغلی، تغذیه پرنمک و پرچرب، مصرف سیگار و مواد مخدر، همه از عوامل مستقیم آسیبرسانند و فرهنگسازی عمومی و اصلاح باورهای اجتماعی از ضروریات پیشگیری است؛ از جمله تغییر نگرش منفی نسبت به استفاده از وسایل حملونقل عمومی و ترویج فعالیت بدنی روزانه.
این دانشیار علوم اعصاب خاطرنشان کرد: با وجود آنکه غذای ایرانی خوشطعم و محبوب است، اغلب حاوی چربی و نمک بالاست و در کنار کمتحرکی، سلامت جامعه را تهدید میکند. تغییر این الگوها نیازمند آموزش، آگاهیبخشی و همراهی خانوادههاست.