در تمام سالهای اخیر یک کلید واژه در باشگاه استقلال مدام زیر نظر مربیان و مدیران مختلف تکرار میشد و همین کلید واژه، باعث شد ضعفها و کمبودهای بزرگ این تیم هرگز دیده نشده و به طور طبیعی حل هم نشود. این کلید واژه «سید حسین حسینی» کاپیتان تیم بود!
فرقی نمیکرد حسینی چند بازی بدرخشد و چند سیو داشته باشد، مهم این بود که همیشه و همه جا مقصر تمام مشکلات استقلال حسینی بود و بس! سرانجام آنقدر کار بالا گرفت که کاپیتان آبیها بعد از ۱۱ سال از این باشگاه رفت. آن هم در شرایطی که فصل قبل در لیگ نخبگان آسیا بهترین سنگربان بود به گواه دوست و دشمن، در بسیاری بازیها اگر حسینی نبود استقلال فاجعه به بار میآورد!
حسینی به سپاهان رفت. تیمی که نیازمند را به پرسپولیس داده بود و اخباری را از گل گهر خرید، اما خود حسینی در مصاحبهای گفت که محرم نوید کیا نوبت قبل حضور در سپاهان هم او را میخواسته و این بار از نام او نگذشت.
در پلی آف لیگ نخبگان آسیا سپاهان ۳-۲ باخت و به لیگ قهرمانان رفت. حسینی از نظر عدهای مقصر این گلها بود! آنها که اشتباهات حاج صفی و حزباوی و یوسفی را ندیدند. سپس لیگ شروع شده سپاهان در گام نخست مقابل ملوان متوقف شد. بازی دوم هم در خانه به پرسپولیس باخت!
در سه بازی اول، خیلیها ناکامی سپاهان را به حسینی ربط دادند. اینکه او اساسا بازنده است! عدهای پا را فراتر از علم و فوتبال گذاشته و نتیجه نگرفتن تیم نوید کیا را به خاطر بد شگونی حضور حسینی میدانستند! آنها که هیچ کدام از مشکلات سپاهان را نمیخواستند ببینند؛ و نتیجه این شد که در هفته سوم لیگ پس از تعطیلات فیفادی، سپاهان در سیرجان مقابل گلگهر از محمدرضا اخباری -گلر سابق همین تیم- استفاده کرد و بدون حسینی هم نتوانست میزبان ده نفره را ببرد! چون مشکلات سپاهان حل نشده و با هیچ منطقی نمیتوان همه چیز را گردن یک بازیکن انداخت.
هیچکس ندید که احسان حاج صفی به عنوان کاپیتان با تجربه دوباره بی دلیل کارت زرد گرفت. نورافکن به عنوان ملی پوش ایران اخراج شد و باز کسی ندید، همانطور که کسی نمیبیند آریا یوسفی و حزباوی دو ملی پوش سپاهان چرا این طوری بدون تمرکز بازی میکنند. وقتی بزرگترهای سپاهان این گونه باشند، از جوانترها چه انتظاری باید داشت؟