آفتابنیوز : آفتاب: اعضای شورای شهر یاسوج برای جلوگیری از پایین آوردن مجسمه آریوبرزن با دادستان این شهر دیدار کردند اما به گفته برخی از اعضای این شورا این جلسه نتیجه ای در برنداشت و به احتمال زیاد این موضوع به شورای تامین ارجاع می شود.
دادستان یاسوج هفته گذشته به شهرداری این شهر دستور داد تا مجسمه "آریوبرزن" را از میدانی به همین نام در ورودی شهر یاسوج پایین آورد.
رئیس شورای شهر یاسوج در خصوص دیدار اعضای این شورا با دادستان یاسوج گفت: در این جلسه اعضای شورای شهر یاسوج بر ماندن تندیس در این مکان تاکید کردند اما دادستان یاسوج معتقد است که تندیس باید به مکان دیگری منتقل شود.
ابراهیم عبدالی افزود: در این جلسه دادستان تاکید داشت که این تندیس به موزه و یا یکی از پارکهای شهر یاسوج انتقال یابد.
وی بیان داشت: با این حال تاکنون اتفاق آرا در شورای شهر برای انتقال این تندیس به نقطه ای دیگر ایجاد نشده است.
عبدالی عنوان کرد: میدان آریوبرزن سه سال پیش در کمیسیون نامگذاری شهر یاسوج با حضو شهرداری، بنیاد شهید و شورای شهر انجام و مجسمه آریوبرزن نیز پنج ماه پیش توسط شهرداری و بدون اخذ مصوبه شورا در این میدان نصب شد.
وی با بیان اینکه شورای شهر تابع قانون و مسائل و شرایط جامعه است، از ارجاع این موضوع برای بررسی بیشتر به شورای تامین استان خبر داد.
پیش از این آیت الله ملک حسینی نماینده ولی فقیه و نماینده مردم کهگیلویه و بویراحمد در مجلس خبرگان رهبری با پایین آوردن این مجسمه مخالفت کرده و گفته بود: پاسداشت قهرمانان ملی منافاتی با ارزش های اسلامی ندارد و آریوبرزن یک سردار ایرانی ضد ظلم، ضد تجاوز و ضد اشغالگری بوده است و پاسداشت آن هیچ اشکالی ندارد بلکه قدردانی از چهره های مثبت و افتخار آفرین وظیفه هر انسان شرافتمندی است.
آریو برزن یکی از سرداران بزرگ تاریخ ایران است که در سال 331 پیش از میلاد مسیح در یکی از نقاط کهگیلویه و بویراحمد در برابر یورش اسکندر مقدونی به ایران زمین، دلیرانه از سرزمین خود پاسداری کرد و در این راه جان باخت و نموداری از شجاعت و از جان گذشتگی در راه میهن را برای آیندگان به یادگار گذاشت.
آخر نمیدانم قدر دانی از قهرمانان این مرز و بوم چرا به مذاق بعضی ها خوش نمی آید.
حاضرم شرط ببندم که مخالفین وجود این تندیس اصلا نمیدانند آریوبرزن که بوده و چه کرده!!!
«اسكندر مقدوني » در سال 331 پيش از ميلاد پس از پيروزي در سومين جنگ خود با ايرانيان ( جنگ آربل Arbel يا گوگامل Gaugamele ) و شكست پاياني ايران، بر بابل و شوش و استخر چيرگي يافت و براي دست يافتن به پارسه، پايتخت ايران روانه اين شهر گرديد. اسكندر براي فتح پارسه سپاهيان خود را به دو پاره بخش كرد: بخشي به فرماندهي (پارمن يونوس) از راه جلگه (رامهرمز وبهبهان)به سوي پارسه روان شد و خود اسكندر با سپاهان سبك اسلحه راه كوهستان (كوه كهكيلويه)رادر پيش گرفت و در تنگه هاي دربند پارس(برخی آنرا تنگ تك آب و گروهی آنرا تنگ آری کنونی می دانند) با مقاومت ايرانيان روبرو گرديد.
در جنگ در بندپارس آخرين پاسداران ايران با شماري اندك به فرماندهي آريوبرزن دربرابر سپاهيان پرشمار اسكندر دلاورانه دفاع كردند و سپاهيان مقدوني را ناچار به پس نشيني نمودند. با وجود آريوبرزن و پاسداران تنگه هاي پارس گذشتن سپاهيان اسكندر از اين تنگه هاي كوهستاني امكان پذير نبود. ازاين رو «اسكندر» به نقشه جنگي ايرانيان درجنگ ترموپيلThermopyle متوسل شد و با کمک یک اسیر یونانی از بيراهه و گذر از راههاي سخت كوهستاني خود را به پشت نگهبانان ايراني رساند و آنان را در محاصره گرفت.
آريوبرزن با 40سوار و 5 هزار پياده و وارد كردن تلفات سنگين به دشمن، خط محاصره را شكست و براي ياري به پاتخت به سوي پارسهPersepolice شتافت ولي سپاهياني كه به دستور «اسكندر» از راه جلگه به طرف پارسه رفته بودند، پيش ازرسيدن او به پايتخت، به پارسه دست يافته بودند. آريوبرزن با وجود واژگوني پايتخت و در حالي كه سخت در تعقيب سپاهيان دشمن بود، حاضر به تسليم نشد و آنقدر در پیكار با دشمن پافشرد تا گذشته از خود او، همه يارانش از پاي در افتادند و جنگ هنگامي به پايان رسيد كه آخرين سرباز پارسي زير فرمان آريوبرزن به خاك افتاده بود.
لازم به یادآوری است که بدانید یوتاب (به معنی درخشنده و بیمانند) خواهر آریو برزن نیز فرماندهی بخشی از سپاهیان برادر را برعهده داشت و در کوهها راه را بر اسکندر بست . یوتاب همراه برادر چنان جنگید تا هر دو کشته شدند و نامی جاوید از خود برجای گذاشتند و نکته آخر اینکه اسکندر پس از پیروزی بر آریوبرزن آن اسیر یونانی را هم به جرم خیانت کشت.