آفتابنیوز : آفتاب: محمد رضا باهنر گفت: «انتخابات محلس بسیار حساس است. این انتخابات اولین انتخابات پس از فتنه ۸۸ است و علیرغم اینکه نظام و مردم با سران فتنه و تفکراتی که مؤید فتنه باشد برخورد کردند اما نباید از این مجموعه غفلت کرد که با لطایف الحیل بخواهند دوباره به نهادهای انقلاب نفوذ کنند.»
به گزارش آفتاب، باهنر در گفتوگو با مشرق، درخصوص جریان انحرافی اظهار داشت: «این گروه میخواستند معیارهای اصلی انقلاب را که با ایدههای امام(ره) شکل گرفته بود به چالش کشیده و این ایدهها را منحرف کنند. کارهایی هم انجام میدادند و میخواستند قدمهای بعدی را بردارند که یکی از الطاف خفیه الهی بود که موضوع وزیر اطلاعات پیش آمد. این مورد از حوادثی بود که باعث شد دست جریان انحرافی رو شده و مقامات امنیتی و اطلاعاتی هشیار شوند و دقت بیشتری روی این جریان داشته باشند.»
این نماینده مجلس تصریح میکند: «انتخابات مجلس نهم بسیار مهم و برای آینده کشور و انقلاب بسیار حساس است. خصوصاً که دولت احمدینژاد سالهای پایانی خود را میگذارند و خیلیها میخواهند بحث انتخابات ریاست جمهوری آینده را هم مطرح کنند، البته من با مطرح شدن آن موافق نیستم. اما بنده این را میدانم که انتخابات مجلس نهم بر روی انتخابات ریاست جمهوری نیز تأثیر میگذارد.»
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین افزوده است: یک سری طیفها و گروههایی هستند که به نام رئیس جمهور، دولت و نزدیکان رئیس جمهور فعالیت انتخاباتی وسیعی را شروع کرده اند که با مطرح شدن موضوع جریان انحرافی اختلافات زیادی میان آنها پیش آمد. یعنی با توجه به مواضعی که در مقابل جریان انحرافی داشتند جبهههای متنوعی میان آنها شکل گرفت. البته برخی از این جریان ها معتقد بودند ۲۵ یا ۳۰ میلیون رأی دارند. بعضاً نیز با امکانات مالی که در اختیار گرفته بودند و با استفاده از قدرت سیاسی که داشتند به سرعت برای انتخابات پیش میرفتند. این گروهها معتقد بودند که دو سوم مجلس را در اختیار می گیرند.
باهنر معتقد است: با توجه به اتفاقات اخیر تعدادی از این گروهها جدا شدند و هماکنون فعال هستند که به مزاح اسم آنان را اخراجیهای یک و دو و … گذاشتهاند. طیفهای حزباللهی متدینی نیز وجود داشتند که تمام رفتارهای احمدینژاد را به دلیل تائیدات رهبر فرزانه انقلاب با جدیت تأیید میکردند و همین که احساس شد برخی از رفتارهای دولت مورد تأیید رهبری نیست و ایشان برخی از تحرکات درون دولت را قبول ندارند، این گروههای حزباللهی احساس کردند که نمیتوانند تحت عنوان حامیان رئیس جمهور زیر یک پرچم جمع شوند. البته تلاشهایی انجام شده و ما نیز استقبال میکنیم. اگر به صورت یک کلونی صاحب عنوان بتوانند فعال باشند مورد استقبال هستند.حتماً باید این گروهها را حمایت قرار داد و مدیریت کرد ولی باید هر گروهی وزن خود را رعایت کند تا اختلافی پیش نیاید که این مدیریت را گروه ۸+۷ انجام می دهد.
وی با بیان این نکته که «جبهه پیروان خط امام و رهبری در طول ۳۰ سال گذشته مفتخر به حرکت پشت سر جامعه روحانیت بوده» افزوده است: «ولی عدهای از اصولگرایان فاصله بیشتری نسبت به موضوع تبعیت از روحانیت داشتند. به عنوان مثال همین جریان انحرافی عشق خود به ولایت را پشتوانهای قرار میداد برای فاصله گرفتن از مرجعیت و روحانیت، که چالشهایی هم بین مراجع عظام و دولت پیش آمد.»
باهنر تاکید کرده است: «مطمئنترین تکیهگاه در نظام ما روحانیت و مرجعیت خواهد بود که ولایت فقیه تبلور اعتقاد به روحانیت و مرجعیت است. کسی نمیتواند از ولایت تبعیت کند ولی با مرجعیت و روحانیت مشکل داشته باشد.»
وی مجلس نهم را در اختیار اصولگرایان دانسته و گفته است: «فقط باید دقت کرد که فتنهگران با رأیهای سفید خود بازی نکنند و جریان انحرافی نیز نتواند وارد مجلس شود.»
وی با تاکید بر این نکته که «باید با سران فتنه برخورد کرد» میافزاید: «اما نباید با هر فردی که اختلاف داریم او را فتنهگر معرفی کنیم. حتی زمان ماجرای سید مهدی هاشمی که برخورد با او مورد تأیید امام بود برخی معتقد بودند حتی اگر کسی با ۶ واسطه هم به سید مهدی هاشمی منتسب میشود باید مورد برخورد قرار گیرد. امام (ره) در همان زمان وزارت اطلاعات را از اینگونه برخوردها نهی کردند.اختلاف موضع اینجا بود. الان هم که برخیها حرف میزنند، قصد دارند تا جایی که امکان دارد رقبای سیاسی خود را با بهانه و اختلاف افکنی به جریان فتنه منتسب کنند.»
باهنر همچنین گفته است: « بنده ۱۳ میلیونی که به موسوی رأی دادهاند را فتنهگر نمیدانم. حتی موسوی قبل از انتخابات با بعد از انتخابات دو فرد جدا هستند. معتقدم فتنه شروع شد و سران آن موسوی و کروبی بودند، باید تلاش کرد که از این ۱۳ میلیون، ۵.۱۲ میلیون نفر از این افراد اعلام برائت کنند.»
به عقیده ی او: «وقتی رهبری بحث جذب حداکثری و دفع حداقلی را مطرح میکنند باید به آن عمل کنیم. عکس این مسأله نیز جالب است. مثلا سردسته جریان انحرافی میگفت ما ۱۳ میلیونی که به موسوی رأی داده که هیچ بلکه ۵ میلیونی که به ما رأی نمیدهند نیز جذب میکنیم. یعنی در عرصه اجتماعی اینگونه عمل میکنند، اما در بحث موضعگیری با فتنه صد بار هم طرف بگوید به موسوی رأی ندادهام میگویند دروغ میگویی!»
نایب رییس مجلس هشتم گفته است: «ما بعد از انتخابات با چند نفر به دیدار مهندس موسوی رفتیم و گفتیم که شما ۲۰ سال کنار کشیده بودی و به دنبال زندگی و نقاشی بودی و الان ۱۳ میلیون رأی داری، باید قدر این رأی را بدانی. اگر میخواهی اپوزیسیون باشی ولی داخل نظام، میتوانی حزب تشکیل بدهی و فعال سیاسی هم باشی، اما اگر میخواهی اپوزیسیون خارج نظام شوی همه ما نظام هستیم (همینطور به او گفتم) چون موسوی گله میکرد که رئیس ستاد من را دستگیر کرده است. گفتم اگر میخواهی خارج نظام باشی با تو برخورد میشود و دادگاه و زندان هم وجود دارد.بنده به موسوی گفتم قدر این ۱۳ میلیون را بدان چون این افراد به تو و نظام رأی دادهاند. اما اگر بیرون نظام باشی و خیلی هم تند روی نکنی در بهترین شرایط میشوی نهضت آزادی.»
باهنر در بخش دیگری از این مصاحبه میگوید: «بیبصیرتها چه کسانی بودند؟ همین افرادی که تند و تیز اظهار نظر میکردند و حتی به افرادی نظیر آیتالله جوادی آملی نیز حمله کردند، چرا هیچکدام از مشایی سؤال نکردند که نظر تو درباره فتنه چیست؟ مشایی که همهکاره مملکت بود. اگر بنده نایب رئیس مجلس هستم، آقای مشایی رئیس دولت بود!!! (با خنده) چرا کسی یک بار از او سؤال کرد؟ چرا کسی از وزرا سؤال نکرد؟»
وی میافزاید: «همین آقایان ایرادگیر از هیچکدام از وزرایی که برای رای اعتماد به مجلس آمدند، سؤال نکردند که نظرت درباره فتنهگران چیست. یعنی موضوع بحث تسویه حساب سیاسی است. حتی رهبری نیز مواضعشان به تدریج درباره روشن شد. روزهای اول مقام معظم رهبری این افراد را دعوت کردند که به آغوش انقلاب برگردید و فرصت دادند. مسأله مقتضیات زمان و مکان نیز مهم است.»
او میگوید: «اوائل انقلاب مدتها با منافقین بر سر قطبزاده دعوا داشتیم. ما از این فرد حمایت میکردیم ولی منافقین به او فحش میدادند. بعد از اینکه قطبزاده محکوم به اعدام شد برخی از منافقین ما را ملامت میکردند. همان زمان میگفتیم زمانی که از او حمایت کردیم درست بود و الان هم که نظام او را اعدام کرده درست است. یعنی ضرورتشناسی در بصیرت، یکی از عوامل اصلی است.»
در زیارت ماه شعبان میگوییم کسانی که عقبتر و جلوتر از ولی خدا بروند گمراه میشوند. برخی فکر میکنند اگر از رهبری جلو بیافتند خیلی انقلابی هستند.
به نظر این فعال اصولگرا: «مجلس در جریان فتنه مدیریت خوبی داشت. در مجلس افرادی را داشتیم که منتسب به اصلاحطلبان بودند (کسانی در بیرون بودند که طرفداری کردند و پای زندان آن هم ایستادند) ولی در مجلس یک نفر هم تلفات نداشتیم. اگر مدیریت دقیق نبود امکان داشت دو نفر از نمایندگان اصلاحطلب را وادار کنند که شما استعفاء بدهید و بعد از طریق آنها جنجال کنند.
در مجلس اولا نطقهای جدی تندی را به نفع فتنهگران نداشتیم. در حالی که در بسیاری از جاها شاهد سخنرانی های تند بودیم. نکته دوم و مهمتر این بود که در مواقع اعلام موضعگیری صریح و شفاف از طرف رهبری، عموماً بیانیهها با ۲۴۰ امضاء صادر می شد. یعنی حتی بسیاری از نامهها را اصلاحطلبان نیز امضاء میکردند. ولی برخی میگفتند بیانیهها را طوری بنویسید که نهتنها اصلاحطلبان امضاء نکنند بلکه اصولگرایان کم بصیرت! هم امضاء نکنند. برخی میگویند میتوانیم ثابت کنیم در مجلس هشتم ۱۰ نفر بیشتر اصولگرا نیستند.»
باهنر در بخش دیگری از سخنان خود گفته است: «اصلاحطلبی اگر میخواهد هنجارهای نظام را بشکند مورد برخورد نظام قرار میگیرند. اما اگر به دولت، مجلس و یا قوه قضائیه نقد دارند در چهارچوب نظام میتوانند فعالیت کنند. به هرحال با یکدیگر رقابت میکنیم و شادابی سیاسی ایجاد میشود. به عنوان عضو جبهه متحد اصولگرایی معتقدم اگر ما رقیبی جدی داشته باشیم خیلی خوب است و میتوانیم رشد کنیم.»
وی همچنین تصریح میکند: «من امروز سران فتنه را فقط همین دو نفر (موسوی و کروبی) میدانم. البته دیگران نیز مؤثر بودند و خطاهای بزرگی هم کردند و حتماً باید خطاهای خود را جبران کنند، اما این دو نفر هیچ راه بازگشتی به انقلاب و نظام ندارند و حتی اگر توبه نصوح هم بکنند در نهایت میتوانند مانند دو شهروند زندگی کنند. ولی اگر دیگران جبران خطا کنند میتوانند بیایند و فعال سیاسی شوند. »
باهنر در مورد احمدینژاد نیز گفته است: «سابقه همکاری و دوستی بنده با احمدینژاد طولانی و بیش از بیست سال است. بنده ایشان را به عنوان یک نیروی فعال، متدین، حزباللهی میشناختم. بنده در نیت رئیس جمهور تردید ندارم. احمدینژاد ولع عظیمی برای خدمت کردن به مردم دارد و بسیار هم پاکدست است. اینها شاخصهای مثیت او است.»
وی گفته است: «آقای احمدینژاد اولین کاری که کرد هیأت دولت را تعطیل کرد. یعنی اینکه بنشینند و مشورت باشد را جمع کرد. بعد موضوع هستهای را از شورای عالی امنیت ملی بیرون آورد. (البته کار خوبی هم انجام داد.) ولی شورای اقتصاد و پول و اعتبار هم یکجا جارو کرد. شش ماه طول کشید و ما میگفتیم که این کار غیر قانونی است و کار به حکم رهبری کشید.
یعنی ایشان اول از دولت شروع کرد و بعد رسید سر مجلس و میگفت که چرا مصوبات دولت را مجلس تغییر میدهد. مثلاً درباره هدفمندسازی یارانههای میگفت نیازی به قانون نیست، درباره ادغامها نیز همین مسأله بود. هرکدام از این مسائل که پیش میآمد باعث بروز مشکل بود و ۶ ماه وقت شورای نگهبان، مجلس و رهبری گرفته میشد تا مشخص شود که برای ادغامها نیاز به قانون است. البته ما در مجلس میخواستیم تعامل کنیم.
درباره قانون برنامه هم به یاد داریم که در روزهای آخر دولت گفت که مصوبه را پس میگیرم.»
وی بیان میکند: «آقای رئیسجمهور در جلسهای رسمی با حضور وزیر اقتصاد و رییس مرکز آمار و غیره گفت که رشد اقتصادی ۶ درصد بوده است. بیرون جلسه سؤال کردیم که این مقدار از کجاآمده؟ چون حساب ما این را نمیگوید. جواب دادند که چون خشکسالی داشتیم و بخش کشاورزی رشد منفی داشته آن را حساب نکردیم. گفتم اگر این مقدار را اضافه کنید چقدر میشود؟ گفتند حدود ۵ / ۲ درصد! خوب ۶ درصد تا ۵ / ۲ درصد خیلی متفاوت است. مثل یک آدم ۱۳ ساله و ۴۰ ساله است. یعنی اینقدر تفاوت دارد.در سال ۸۸ گفتند رشد اقتصادی ۲ درصد و در سال ۸۹ زیر یک درصد آمد. حالا آقای احمدینژاد جدیداً کشف کردهاند که رشد اقتصادی ما ۱۰ درصد است!»
باهنر تاکید کرده است: «ما در برنامه پنجم ماهها بحث میکردیم که چگونه بتوانیم یک میلیون و صدهزار شغل ایجاد کنیم. دولتیها هم میگفتند نمیتوانیم. خودم خدمت رهبری رسیدم و اعلام کردم که ما نمیتوانیم این مقدار تولید شغل کنیم. آقا نیز فرمودند خوب با دولت دعوا نکنید.الان میگویند ۵ / ۲ میلیون شغل ایجاد میکنیم. بودجه کشور نمیرسد برای این کار. برای یک میلیون و صد هزار شغل سالی ۲۰۰ هزار میلیارد تومان پول میخواستیم. از طرفی می گویند ۵ / ۲ میلیون شغل میخواهیم ایجاد کنیم و از آن طرف هم می گویند هزار متر زمین به هر نفر میدهیم.»