آفتابنیوز : آفتاب: یک تحلیلگر سیاسی اصولگرا با اشاره به دو جریان موجود هوادار احمدینژاد در آستانه انتخابات که به جبهه پایاداری و گروه انحرافی موسوم شدهاند، پیشبینی کرد جریان سوم انتخاباتی دیگری نیز در آستانه انتخابات از دل دولت بر خواهد آمد.
امیر محبیان درباره آرایش نیروهای فعال سیاسی در آستانه گفت: ما هم اکنون چند گروه و چند جریان در کشور داریم ولی هنوز به نظر من ما در قالب جریان اصولگر و اصلاحطلب هستیم هر چند که میزان قوت و ضعف این امر تفاوتهایی را با گذشته دارد.
اهم اظهارات وی به شرح زير است:
* حضور جریان اصلاحطلب در عرصه انتخابات کاهش پیدا کرده است اما در عین حال یک جریانی مرتبط با آقای احمدینژاد در حال بروز است که نه تنها در دل جریان اصولگرا تعریف میشود بلکه نظرات خاص خود را دارد.
*ما داریم به سمتی میرویم که از هواداران آقای احمدینژاد چند گروه بوجود آمده است که یک گروه هواداران جبهه پایداری بوده و خود را متعلق به جریان سوم تیر میدانند و میگویند که احمدینژاد را بدون جریان انحرافی را قبول داریم.
* یک گروه دیگر کسانی هستند که از سوی رقبای خود انحرافی خوانده میشوند و سوم جریانی دیگر نیز احتمالاً از درون دولت بیرون میآید که نه یک پارچگی با جریان موسوم به انحرافی داشته باشد و نه با جبهه پایداری.
*مهم نیست ما چند تا جریان سیاسی در شرایط امروز کشور داریم. مهم این است که جریانات در چه فضایی عمل میکنند ما باید فضای سیاسی را به سمت شفافیت ببریم رقابت وجود داشته باشد ولی چالش علیه قانون نرود دو فاکتوری که رهبری انقلاب اسلامی از آن تحت عنوان رقابت و مشارکت و عدم چالش یاد می کنند.
* جریاناتی که امروز در دل جریان اصولگرایی وجود دارند باید به سمت شفافیت بروند و هیچ اشکالی ندارد که گروههای درون جریان اصولگرایی شبهات و ابهامات خود را مطرح کنند و به آن پاسخ داده شود.
*گروههای اصولگرا باید از وحدت تعارضی خود داری کنند. وحدت باید واقعی باشد در غیر این صورت به شکاف تبدیل خواهد شد.
*من از حق حرف زدن جبهه پایداری و ایستادگی دفاع می کنم ولی حق ندارند بر اساس توهمات برای خود وزن قائل شوند.
*جبهه متحد اصولگرایان جریان اصلی فکری و تشکیلاتی اصولگرایان است که هم دارای مشروعیت و هم کثرت است.
*بیتردید این جبهه لیست خود را ارائه خواهند داد و جریانات دیگر هستند که باید تکلیف خود را مشخص کنند که آیا هم خط با اینها هستند یا نه مثلاً شرط میگذارند.
* البته آنها حق دارند ولی باید ببینند چقدر وزن دارند اما این که وحدت را منوط به تحقق شروط خود بدانند به هر قیمتی باجگیری است و هیچ یک از گروههای اصولگرا این را نمیپذیرد، لذا حدس من این است که به احتمال قریب به یقین جبهه متحد اصولگرایی لیست خود را ارائه خواهد داد اما این که جریانات دیگر به آن بپیوندند بستگی به خودشان داد.
*ولی اولین نشانه از شرایط حضور آنها نشان میدهد که حضور آنها تعلیق به امر محال است و احتمال دارد هدفشان از شرایطی که میگذارند این باشد که جدا شوند.
*تا کنون سه جریان از دل آن بروز کرده است. یکی جریان تحریمیها است که همیشه بودهاند و بعد از مدتی هم به این نتیجه رسیدهاند که تحریمشان نتیجه نداشته است. یک جریان دیگر مشارکت مشروط است که این جریان را محمد خاتمی رهبری میکند و یک جریان هم مشارکت نامشروط.
*برای حامیان مشارکت مشروط درک درستی پیدا نشده است و تصور می کنند که ترمزهایی برای نظام میگذاردند ولی آنها ترمز را برای هواداران خود میگذارند چون باعث میشود آنها در صحنه حضور نداشته باشند و مطالباتشان پیگیری نشود.
*اینها باید با پذیرش چارچوبهای قانونی در انتخابات حضور یابند. آنها حرفهای خود را به شکل معقول بزنند زیرا کشور نه از حضور مشروط آنها استقبال میکند و نه از عدم حضورشان. البته شرط گذاشتن نظام را در شرایطی قرار میدهد که شرط غیرقانونی را نپذیرد.
*شرط مطابق قانون هم شرط محسوب نمیشود چون فرض بر این است که در انتخابات قانون به طور کامل اجرا میشود.
*بعضی از سیگنالها اینگونه القا میکند، اما باید بدانند که وقتی که میخواهند در آنتخابات حضور پیدا کنند برای نظام سیاسی به این مفهوم نباید شرط بگذارند.
*مشارکتمشروطیها باید شرایط قانونی را بپذیرند و وارد صحنه شوند وقتی کثرت سیاسی پیدا کردند، قدرت تصمیمگیری هم پیدا میکنند اما پیشاپیش وقتی شرایط میگذارند نظام را وادار میکنند که از ابتدا به آنها نه بگوید.