آفتابنیوز : آفتاب: جبهه ایستادگی از جمله جبهههای نوظهور این دوره از انتخابات مجلس است. حجتالاسلام سید محمود علوی رئیس شورای عالی این جبهه معتقد است تعدد لیستهای اصولگرایان در انتخابات مهم نیست مهم این است که آنها اخلاق سیاسی را رعایت کنند و به فکر شمشیر کشیدن روی هم نباشند.
سه گروه جبهه متحد، جبهه ایستادگی، و جبهه پایداری که گروههای سیاسی فعال اصولگرا هستند برای ارائه لیست مشترک انتخاباتی تاکنون به اتحاد نرسیدهاند؛ آرایش سیاسی اصولگرایان را در انتخابات مجلس نهم چهگونه ارزیابی میکنید؟
در آستانه هر انتخاباتی جمعهای انتخاباتی شکل میگیرد منتها جمعهایی که آرایش انتخاباتی یک انتخابات را شکل میدهند خود به دو دسته تقسیم میشوند که یک دسته از آنها جبههها و تشکلهایی هستند که سابقه تاریخی بیشتری دارند و از نظر مواضع، پیشینه و حرکت و نوع تاکتیکها شناختهشدهتر هستند ولی قطعاً در آستانه انتخابات مجموعهای ازجریانها نیز شکل میگیرند که ممکن است اینها هم دارای مجموعههایی کوچکتر باشند اما چندان پر سابقه نباشند.
انتخابات پیش رو هم از این قاعده مثتثنا نیست و یک سلسله مجموعههایی که دارای سابقه بیشتری هستند حضور دارند. الان این مجموعهها در جبهه متحد اصولگرایی متشکل شدهاند مانند جبهه پیروان خط امام و امثال آن یا مثلاً حزب موتلفه اسلامی که جزو جبهه پیروان خط امام و رهبری است.
اینها تشکلهایی شناختهشده و سابقهدار هستند که محوریت جامعتین در این جبهه یعنی جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که با ثبات در مواضع خود همیشه در یک خط روشن حرکت کردند و سابقه اینها اطمینان میدهد که مسیر شناخته شدهتر و کمحاشیهتر و اصیلتری را دنبال کنند.
مجموعههای جدیدی هم هستند که آن سابقه را ندارند ولی از افراد متدین، متعهد و ولایتمدار تشکیل شده و در صحنه انتخابات حضور مییابند که جبهه پایداری و ایستادگی از این مجموعهها هستند. جبهه ایستادگی همچنان به دنبال ائتلاف و وحدت با جبهه متحد اصولگرایی است و مذاکرات آنها که هنوز ادامه دارد نویدبخش بوده و این احتمال زیاد است که لیست مشترکی را برای حضور در انتخابات ارائه دهند ضمن اینکه به اعتقاد من ارائه چند لیست در انتخابات از سوی اصولگرایان یک ضعف نیست بلکه موجب برگزاری پرشکوهتر انتخابات میشود. مهم این است که این مجموعه اخلاق سیاسی را رعایت کنند و از تخریب یکدیگر بپرهیزند.
حرف از اخلاق سیاسی زدید. در چند ماه گذشته شائبههایی در مورد برخی از نمایندگان مجلس که از اصولگرایان بودند شنیده شد...
این شائبهها سیاسی نبودند، ممکن است برخی افراد این شائبهها را با انگیزههای سیاسی مطرح کنند اما موضوعات مطرح شده در رابطه با حاشیههای مالی و اقتصادی این افراد بود.
مطرح شدن این مسائل را در آستانه انتخابات با چه هدفی میدانید؟
این مسائل حقوقی است و تا زمانی که در دادگاه به اثبات نرسیده است نمیتوان یک نماینده را زیر سوال برد. بسیاری از حرفهایی که زده میشود ریشه و اساسی ندارد و وقتی رسیدگی میشود میبینیم از کاهی کوهی ساخته شده یا موضوع جنبههای دیگری داشته و برای آنکه به فرد انگی زده شود به آن رنگ دیگری زدهاند که اینها تا زمانی که در محکمهای به اثبات نرسد از نظر حقوقی فاقد ارزش خواهد بود اما در صورتی که واقعیت داشته باشد و نمایندهای بدون رعایت شوونات نمایندگی و مصالح نظام جمهوری اسلامی به آلودگی مبتلا شده باشد قطعاً صلاحیت کاری او زیر سوال میرود.
فکر نمیکنید تعدد، منجر به شکستن آرای اصولگرایان میشود؟
ما همیشه گفتهایم وحدت اصولگرایان و حضور آنها با یک فهرست در عرصه انتخابات میزان موفقیت آنها و شانس پیروزی آنها را بالا میبرد ولی این به آن معنا نیست که چنانچه تلاشهایی صورت گرفت ولی این وحدت به وجود نیامد و نهایتاً به لیستهای متعدد انجامید این دیگر به معنای جبههگیری خصمانه جمعی از اصولگرایان در برابر جمعی دیگر از اصولگرایان باشد.
عدهای با یک سلسله سلایق و اشتراکات و تفکرات جمعی را تشکیل دادند و راهی را میروند و عدهای دیگر با اشتراکاتی دیگر که زیر چتر اصولگرایی حرکت میکنند اینها هم با یک لیست دیگری در انتخابات شرکت میکنند و در مجموع به صورت دو لیست در خانه اصولگرایی و بدون حالت خصمانه در جهت اثبات خود حرکت میکنند، این مایه نگرانی نیست، اگر به وحدت برسند مایه خوشحالی است اما اگر جدای از هم حرکت کنند و اگر اخلاق را رعایت کنند و پنجه به روی هم نیندازند و با آبرو و حیثیت هم بازی نکنند جای نگرانی نیست، ما وقتی نگران میشویم که لیستهای متعدد داشته باشیم و سینهزنهای پای هر لیستی به روی همدیگر شمشیر بکشند و خنجر بزنند و با آبروی هم بازی کنند این موجب نگرانی است زیرا به جامعه و وحدت ملی ما آسیب میزند، این است که باید تلاش کرد اگر به وحدت لیست رسیدیم که چه بهتر و اگر نرسیدیم تلاش کنیم بر این تعدد لیستها اخلاق سیاسی حاکم باشد و همه با رعایت اخلاق در جهت تحقق اهدافشان حرکت کنند تا جامعه آسیب نبیند و انتخابکنندگان بتوانند با سبک و سنگین کردن کاندیداها افرادی را که با معیارهای مورد نظر آنها همخوانی بیشتری دارند انتخاب کنند و انتخابات نتیجهای مفید و سودمند برای کشور داشته باشد.
برای جریانی که به نام انحرافی موسوم شده است جایگاهی قائل هستید یا خیر؟ به نظر شما اصلاً چنین جریانی وجود دارد؟
عنوانی که بر یک مجموعه اطلاق میشود عنوانی است که آن گروه برای خود انتخاب میکنند مثلا جبهه ایستادگی که متشکل از چند تشکل است عنوانی را برای خود برگزیده که یک مسمای مشخصی دارند و خود آنها هم این اسم را در ارتباط با خودشان قبول دارند.
عنوان جریان انحرافی عنوانی نیست که مجموعه سیاسی برای خودش انتخاب کرده باشد بنابراین طبیعی است که خود آنها چنین عنوانی را نمیپذیرند و آن را نفی میکنند، چون هیچ مجموعهای تفکرات و تمایلات خود را به عنوان تفکرات انحرافی نمیداند که بپذیرد او یک جریان انحرافی است بلکه تفکرات خود را بهحق میداند و دیگران را در مسیر اشتباه فرض میکند.
چه کسانی را مشمول این عنوان میدانید؟
این عنوان برای کسانی مطرح شد که در برابر ارزشهای اصیل انقلاب اسلامی و آرمانهای ارزشمند انقلاب یک سلسله زاویههایی را گرفتند و مسائلی را عنوان کردند که موجبات نگرانی سنگربانان مرزهای فکری و عقیدتی جامعه را به دنبال داشت و حتی مقام معظم رهبری فرمودند تا وقتی که من زنده باشم و در اینجایگاه باشم اجازه نخواهم داد حرکت ملت ایران سر سوزنی از آرمانهای اصیل انقلاب دچار انحراف شود، این نشان میدهد که یک جریانی وجود دارد که مسائلی را مطرح کرده و کدهایی را ارائه میکند و شعارهایی را سر میدهد که با آرمانهای اصیل انقلاب مغایرت داشته و در نتیجه سردهندگان این شعارها به عنوان یک جریان انحرافی شناخته شدهاند و همانطور که گفتم وقتی جریانی در موقعیت سیاسی باشد و بهدلیل همین موقعیت سیاسی تمکن مالی هم داشته باشد طبیعی است هم در انتخابات حضور مییابد و هم نقشآفرینی میکند.
چنین جریانی را جزو اصولگرایان میدانید یا اصلاحطلبان؟
یک مجموعه وقتی از آرمانها و ارزشها و اصول شناختهشده فاصله میگیرد تا زمانی که مرزهای شفافی در مشی خود نداشته باشد نمیتوان آن را در یک تقسیمبندی شفاف جا داد، بحث اصولگرایان و اصلاحطلبان یک مرزبندی شفاف است، شکلگیری یک جریان جدای از این دو مجموعه در صورتی امکانپذیر است که مجموعه باورها، نگاهها، شعارها و نقشه راهی را که ارائه میکند مشخص باشد تا بتوان آنها را جزو اصولگرایان یا اصلاحطلبان دانست یا برای او جایگاه سومی تعریف کرد.
آنچه در حال حاضر به عنوان جریان انحرافی معروف شده نه پایبند به ارزشها و آرمانهای اصولگرایی است و نه اصول و ارزشهای جدایی را تعریف کرده و از آن طرف به ارزشهای اصلاحطلبان نیز پایبند نیست. این جریان اصلاً خود را بهعنوان یک مجموعه و جریان تعریف نکرده تا باورهایش را ارائه کند.
در نتیجه نمیتوان آن را در یک جریان خاصی تعریف کرد. این است که باید ببینیم در آینده اصلاً یک چنین جریانی به صورت یک موجودیت تابلودار در میآید یا اینکه بدون تابلو حرکت خواهد کرد، وقتی بدون تابلو حرکت کند تعریف روشنی نمیتوان از آن ارائه داد.
نظرتان در مورد آرایش سیاسی اطلاحطلبان در انتخابات چیست؟
اصلاحطلبان راهی به جز اینکه در پیش گرفتهاند ندارند، این درست همانند حالتی است که اصولگرایان بعد از انتخابات دوم خرداد ۷۶ به آن دچار شدند. در آن زمان اصولگرایان لایههای مختلف جامعه را از دست داده بودند و دیگر جایگاه تعیینکنندهای در میان مردم نداشتند بنابراین در آستانه انتخابات مجلس ششم عملاً اصولگرایان با تابلو در انتخابات شرکت نکردند چون تابلوی اصولگرایی تابلویی نبود که مردم را به انتخاب افرادی که به عنوان کاندیدای اصولگرایان هستند جذب کند و رأیساز باشد، وقتی یک تابلویی عامل رأیسازی نباشد بلکه عامل ریزش رأی باشد طبیعی است که باورمندان به آن تابلو ترجیح میدهند بدون آن تابلو و به صورت انفرادی حرکت کنند.
عدم شرکت اصلاحطلبان در انتخابات از سوی برخی افراد مطرح شده است...
تا آنجا که من در سایتها دیدهام اصلاحطلبان گفتهاند در انتخابات لیست نمیدهند اما نگفتهاند شرکت نمیکنیم، اگر بحث این باشد که در انتخابات لیست نمیدهیم این همان تحلیل من است که آنها چون احساس میکنند اگر با ارائه لیست و با عنوان اصلاحطلب وارد انتخابات شوند باعث ریزش رأیشان شود طبیعی است که بدون آن عنوان وارد انتخابات میشوند. تا آنجا که ما اطلاع داریم حدود ۶۰۰، ۷۰۰ نفر با تمایلات اصلاحطلبی برای شرکت در انتخابات ثبت نام کردهاند که حتماً تعدادی از آنها از سوی شورای نگهبان تأیید صلاحیت میشوند.
من بعید میبینم که مجموعهای بخواهد رسماً انتخابات را تحریم کند چون این تحریم تأثیر آنچنانی بر سرنوشت انتخابات نخواهد گذاشت ولی به جایگاه تحریمکنندگان در بین مردم بهشدت آسیب میزند، فکر نمیکنم هیچ مجموعهای در درون نظام الان ریسک تحریم انتخابات را بپذیرد.
بسیاری معتقدند انتخابات مجلس نهم رقابت بین اصولگرایان است...
اینگونه نیست که رقابت منحصر به اصولگرایان باشد، بالاخره برخی از اصلاحطلبان هم ثبت نام کردهاند و قطعاً صلاحیت یک عده از اینها از نظر شورای نگهبان تأیید میشود، اینها بدون تابلوی اصلاحطلبی حرکت و فعالیت میکنند و تلاش میکنند که رأی بیاورند، از طرف دیگر ضلع سومی هم در انتخابات حضور خواهند داشت یعنی افرادی که به صورت منفرد و مستقل حضور پیدا میکنند زیاد هستند و در میان آنها افراد موجه در شهرستانهای تکنمایندهای و کلانشهرها که نمایندگان متعدد دارند فراوان است و طبعاً خود این مجموعه مستقل میتواند اثرگذار باشد اضافه بر این وقتی در انتخابات یک لیست واحد تعیینکننده و حاکم بر انتخابات نباشد مثل لیست جبهه مشارکت که در مجلس ششم موثر بود یا لیست جبهه متحد اصولگرایی که در انتخابات مجلس هشتم حاکم بود.
در دوره گذشته هم عناصر اجرایی و هم عناصر نظارتی بر لیست ارائهشده اصولگرایان برای انتخابات مجلس هشتم اتفاق نظر داشتند و این شائبه اعمال نظر بر انتخابات و دخل و تصرف در آرا را به وجود آورده و ممکن بود افرادی را نسبت به اینکه انتخابات سالم و بدون تأثیرپذیری برگزار شده باشد دچار شبهه کند. خود این متفاوت بودن بافت نیروهای برگزار کننده انتخابات باعث میشود نسبت به سلامت انتخابات اطمینان بیشتری حاصل شود. وقتی اینگونه باشد. هم شور و نشاط انتخابات افزایش پیدا میکند و هم امید بیشتری ایجاد میشود.
کدام دسته از اصولگرایان بیشتر شانس رأیآوری دارند؟
مردم ما مردم ولایتمدار هستند و به مقام معظم رهبری به عنوان ولی امر مسلمین و نائب امام زمان نگاه میکنند و روی این مسأله حساسیت دارند و مجموعه اصولگرایان بهدلیل اینکه ولایتپذیری آنها نسبت به جریانهای سیاسی دیگر بیشتر است و با اشاره مقام معظم رهبری حرکت خود را تنظیم میکنند و با رهنمود ایشان عمل میکنند و نظرات ایشان را بر نظرات خود ترجیح میدهند قبول دارند.
مردم تا زمانی که مجموعهای را در این چارچوب بشناسند با آن همراهی میکنند و شانس رأیسازی خواهد داشت ولی اگر ببینند یک مجموعهای نظرات سیاسی خودش را بر نظرات مقام معظم رهبری ترجیح میدهد و آنجایی که عملاً بر سر دو راهی نظر خودش و رهبری قرار میگیرد نظر رهبری را رها میکند و به نظر شخصی خودش عمل میکند، مردم اقبالی به سوی او نخواهند داشت.
برای مردم ما نه عنوان اصولگرای منتقد دولت تعینکننده است نه اصولگرای طرفدار دولت. آنچه تعیینکننده است ولایتپذیری است. مثلا ممکن است نوع موضعگیری برخی از افراد اصلاحطلب به گونهای بوده باشد که برای مردم اینگونه تداعی شده که این مجموعه در چارچوب رهنمودهای رهبری حرکت نمیکند، مردم هیچ خصومتی با عنوان اصلاحطلبی ندارند و همین طور هیچ پیوند و قراردادی با اصولگرایی ندارند. مردم اصل را بر ولایتمداری قرار میدهند و از هر حرکتی که با رهبری همسو نباشد فاصله میگیرند.
عملکرد اصولگرایان را قابل دفاع میدانید و فکر میکنید این تابلو میتواند برای آنها رأیآور باشد یا خیر؟
هیچ عملکردی سیاه یا سفید مطلق نیست و مجموعهای از عملکردهای مثبت و منفی را در بر دارد، اینگونه نیست که اگر مولفهای مثبت بود در جامعه تأثیر مثبت داشته باشد یا بر عکس. ممکن است برنامهای غلط باشد ولی در جامعه تأثیر مثبت بگذارد.
هیچ عملکردی خالی از نقاط ضعف نیست و اصولگرایان هم از این کلیات مستثنا نیستند و آنچه مهم است این است که یک مجموعه در برابر عملکرد خود فضا را برای نقد باز بگذارد و سعه صدر به خرج دهد و تنگنظری و پرخاشگری نکند.
فکر میکنید جبهه ایستادگی که منتسب به آقای رضایی است تا چه میزان شانس تأثیرگذاری در فضای انتخابات را دارد؟
مجموعههایی که در این جبهه حضور دارند مجموعههای دارای وزنی هستند و میتوانند در حد خودشان تأثیرگذاریهای خوبی در انتخابات داشته باشند، باید دید در انتخابات چه نتیجهای حاصل میشود اما امیدواریم جبهه ایستادگی با جبهه متحد اصولگرایان به تفاهم برسد و در یک مجموعه حرکت کند.
شما فکر میکنید که در کدام لیست قرار بگیرید؟
مجموعههای متفاوتی برای قرار دادن اسم بنده در لیست خود صحبت کردهاند منتها میدانید که لیستها قابل پیشبینی نیستند، ممکن است امروز لیستی شامل تعدادی از افراد باشد و فردا تغییراتی پیدا کند، بنابراین اینکه بگوییم در چه لیستهایی حضور داریم الان قابل پیشبینی نیست.
تفاوت انتخابات مجلس نهم با انتخابات مجلس هشتم را در چه میبینید؟
تفاوتش در تعدد لیستهای اصولگرایی در انتخابات نهم است. همانطور که گفتم در مجلس هشتم مسوولان اجرایی و نظارتی انتخابات بر سر یک لیست توافق داشتند اما در انتخابات مجلس نهم تا الان هیچ لیستی مورد اتفاق جریان اجرایی و نظارتی نیست و تمایلات مختلفی روی لیستهای مختلف وجود دارد.
همشهری ماه