آفتابنیوز : آفتاب: تا انتخابات رياستجمهوري دوره يازدهم يك سال باقي مانده است اما از همين الان بيشترين اخبار سايتهاي اصولگرا مربوط به اين اتفاق يك سال ديگر است، البته افرادي مثل رضايي و قاليباف هم كه پشتكار مثالزدني براي شركت در انتخابات دارند از همين الان خود را براي سخنرانيهاي تبليغاتيشان آماده ميكنند.
چهارشنبه گذشته محسن رضايي نظرات خود را درباره انتخابات و تشكيل دولت ائتلافي بيان كرد. پيش از آن محمدباقر قاليباف در اينباره اظهارنظر كرده بود و گمانهزنيهايي درباره گزينههاي احتمالي احزاب مختلف چون موتلفه هم در رسانهها منتشر شد. اما از روز گذشته خط ديگري هم در خبرگزاري فارس در پي گرفته شد با لحني آرام و با به رسميت شناختن اصلاحطلبان در عرصه؛ دو نكتهيي كه در قياس با عملكرد اين خبرگزاري در بدو امر موجب حيرت خواننده ميشود. اخبار مربوط به حضور اصلاحطلبان در اين انتخابات بازتاب بيشتري از اعلام برنامههاي قاليباف و رضايي داشت، چرا كه بخشي از جامعه اصلاحطلبي معتقد است هنوز بستر براي فعاليت اين قشر مهيا نيست و بخشي ديگر هم به جبر روزگار سكوت اختيار كرده است. تاكنون هر خبري درباره مانيفست اصلاحطلبي و رايزني براي معرفي كانديداي اصلاحطلب در رياستجمهوري دور يازدهم تكذيب شده، اما مراسم ختم برادر موسويخويينيها نقطه شروع ماجرايي ديگر بود؛ ماجرايي كه پيگيريهاي «اعتماد» نشان از عدم تكذيب آن داشت.
خبرنگار فارس در اين مراسم به سراغ صاحب عزاي مراسم رفت. موسويخويينيها، عضو شوراي مركزي مجمع روحانيون هم به او گفت ما حتما براي انتخابات رياستجمهوري برنامه داريم و نميشود كه بيبرنامه باشيم. هر چند اظهارنظر در اين باره زود است اما ما قطعا تصميم داريم در انتخابات شركت كنيم، البته اين حرف نظر شخصي بنده است اما هنوز درباره نحوه حضور اصلاحطلبان جلسهيي نداشتهايم. ما رييس داريم؛ اين سوالات را بايد از آقاي خاتمي بپرسيد.
موسويخوئينيها درباره مانيفست اصلاحطلبي گفت: من مانيفست اصلاحطلبي را نديدهام و از آن بيخبرم؛ شما از خيلي چيزها خبر داريد كه ما از آن بياطلاعيم.
وي با بيان اينكه اگر بتوانم در روز 14 خرداد به حرم امام بيايم، شما را دعا خواهم كرد، جمع خبرنگاران را ترك كرده است.
خبرنگار فارس به سراغ محمدعلي ابطحي هم رفت و از قول او نوشت مقدمات حضور اصلاحطلبان در انتخابات رياستجمهوري در حال فراهم شدن است. مديريت اصلاحطلبي دچار فضايي است كه تا انتخابات 92 ميتواند خود را از آن نجات دهد.
از نظر او با توجه به حضور اكثر اصلاحطلبان در انتخابات مجلس شوراي اسلامي آنها در انتخابات رياستجمهوري نيز طبيعتا حضور فعالي خواهند داشت.
اين عضو جبهه اصلاحات كه دو سال پيش اخبار دادگاهش در فارس منتشر شده بود در خصوص چگونگي اعتماد مجدد مردم به جريان اصلاحطلبي نيز گفت: اصلاحطلبي بدنه ريشهدار در جامعه است، از اين رو فكر ميكنم از نظر مخاطبان اصلاحطلبي آسيبي نديده است.
ابطحي در خصوص احتمال كانديداتوري سيدحسن خميني گفت: اگر وي اراده كند و به انتخابات بيايد گزينه بسيار خوبي است اما فكر نميكنم چنين ارادهيي داشته باشد.
نكته جالب در اين اخبار تغيير لحن فارس نسبت به اصلاحطلبان است كه ديگر به هيچ عنوان و لقبي خوانده نشدهاند بلكه اصلاحطلب بودن و عضويت آنها در احزاب اصلاحطلب به رسميت شناخته شده است. اما فارغ از اين نكته سوالي كه بايد مطرح كرد اين است كه آيا اتفاقي در حال وقوع است؟ آيا براي بازگشت اصلاحطلبان برنامهريزي انجام شده و آنها ميخواهند به عرصه قدرت برگردند؟
پيش از اين سيدحسن خميني 14 خرداد را فرصت برا ايجاد وحدت ميان همه جريانها سياس كشور دانسته بود؛ موضوعي كه برخي رسانههاي اصولگرا از آن به عنوان چراغ سبزي به خاتمي براي بازگشت به عرصه سياسي كشور نام بردند.
عليمحمد غريباني از اعضاي شوراي هماهنگي اصلاحات در همين زمينه به «اعتماد» گفت: درباره فعاليت اصلاحطلبان در عرصه سياسي كشور خبرهاي خوبي هست كه پس از برگزاري مراسم ارتحال امام(ره) اعلام خواهد شد و بسياري از مسائل را روشن خواهد كرد. وي با بيان اينكه درباره مانيفست اصلاحطلبي تاكنون چيزي نشنيدهام، تصريح كرد: تاكنون شخص خاصي براي شركت در انتخابات سال 92 از سوي اصلاحطلبان مشخص نشده و هنوز مشخص نيست اصلاحطلبان براي حضور در كنشهاي سياسي كشور چه برنامهيي داشته باشند. هر برنامهيي باشد مطمئنا بهطور رسمي از سوي شوراي هماهنگي اصلاحات اعلام ميشود و نبايد به هر حرف و اظهار نظري اعتماد كرد. گاهي اوقات اظهار نظر يك شخص به تمام طيف اصلاحطلبان تعميم داده ميشود و از آن به عنوان برنامههاي اصلاحات نام ميبرند.
اما اين تنها خط سياسي نيست كه رسانههاي اصولگرا نسبت به انتخابات سال 92 در پي گرفتهاند؛ خط ديگر پررنگ كردن خطر جريان انحرافي براي انتخابات آينده است، در همين زمينه فارس به نقل از غلامعلي جعفرزاده، نماينده رشت خبري منتشر كرد با تيتر «برنامهريزي جريان انحرافي براي انتخابات رياستجمهوري».
او در جمع خبرنگاران با اشاره به وضعيت انتخابات رياستجمهوري ايران و نقش فعاليت جريان به زعم او انحرافي و فتنه در اين عرصه، اظهار داشت: جريان فتنه ديگر نميتواند در اين عرصه ورود كند و عملا كنار رفته است. وي با بيان اينكه جريان انحرافي براي رياستجمهوري برنامه قوي دارد، عنوان كرد: كدهايي در اختيار داريم كه نشان ميدهد جريان انحرافي برنامه مدون دارد و نمايندگان اصولگرا بايد در اين زمينه به صورت جدي ورود كنند.
شايد بتوان با در كنار هم قرار دادن اين اخبار به يك نتيجه رسيد و آن اينكه اصولگرايان براي ورود به ميدان انتخابات سال 92 دست به يك اولويتبندي زدهاند. آنها در اين انتخابات دو رقيب براي خود متصورند؛ اصلاحطلبان و جريان نزديك به احمدينژاد. اولي سالهاست از قدرت بيرون آمده و تا همين چند وقت پيش خبرگزاري فارس بدون القاب فتنهگر از آنها يادي نميكرد. اين گروه بدنه اجتماعي دارند اما متناسب با اين بدنه سهمي در قدرت ندارند. دومي اما ريشههاي قدرتش تا دورترين شهرستانها رسيده است. بر مجاري قدرت و ثروت بيشماري كنترل دارد و يك قوه مهم به نام مجريه از آن اوست. يعني برخلاف اصلاحطلبان بيرون مانده از قدرت، اينها در مركز قدرت نشستهاند و براي انتخابات بعدي هم پول دارند، هم توانايي و هم انگيزه براي پيروزي. در نتيجه اصولگرايان براي مقابله با اين دو رقيب ترجيح ميدهند از رقيبي شروع كنند كه از ميدان به در كردنش سختتر است. از نظر آنها مقابله با اصلاحطلبان توان و انرژي و زمان كمتري لازم دارد چرا كه اولا آنها را در پشت فيلتر شوراي نگهبان نگه داشتن كار سختي نيست و اصلاح طلبان به اين كار عادت ديرينه دارند.
ثانيا از اين فيلتر هم بگذرند براي قانع كردن بدنه اجتماعي خود براي رفتن به پاي صندوق راه سختي در پيش دارند چرا كه افزايش راديكاليسم در درون وبيرون آن?كه نتيجه عمل و عكس العمل گروه هاي افراطي است، توانسته طيف راديكال در حوزه منتقدان را هم تقويت كند.
اما اين مشكلات را نزديكان احمدينژاد ندارند و پروندههاي كيفري به آنها كه ميرسد بلااثر ميشود. همين الان هم رسانههاي منتقد دولت از پررنگ كردن تيترهايي مثل اينكه «احمدينژاد كسي نيست كه به راحتي قدرت را واگذار كنند» ابايي ندارند، هر چند گوينده آن صادق زيباكلام باشد اما در راس اخبار آنها قرار ميگيرد.
حال بايد منتظر ماند؛ انتظار براي اينكه آيا احمدينژاد در پايان دورهاش همانطور كه خودش ميگويد به اتاق كارش در دانشگاه علم و صنعت برميگردد و براي صلح جهاني تلاش ميكند يا اينكه براي تحويل پست به يكي از يارانش برنامهيي در سر دارد. باز هم بايد منتظر بود كه اصلاحطلبان چه ميكنند. آنها در اين دوران عسرت محروم از همه امكاناتي كه تا يك دهه پيش داشتند با بدنه اجتماعي سرخورده از اوضاع و شرايط روزگار چگونه به ميدان خواهند آمد. آخرين تجربه آنها كه شركت در انتخابات مجلس نهم بود چندان خاطره خوشي در ذهنشان ايجاد نكرده اما ميتوانند عطف به سابقه تمامي انتخابات رياستجمهوري، روي فضايي كه در سه ماهه آخر انتخابات شكل ميگيرد و نيروهايي سياسي را به صف ميكند حساب كنند.
منبع: روزنامه اعتماد/ ثمينا رستگاری