آفتابنیوز : آفتاب: سعید حجاریان در گفتوگویی با روزنامه آرمان در باره شرکت یا عدم شرکت اصلاحطلبان در انتخابات سال آینده اظهار نظر کرد و گفت: انتظار ما خیلی بالا نیست. اصلا نمیخواهیم در انتخابات کاندیدا بشویم؛ مجلس هم نخواستیم برویم، به دولت هم نمیرویم، ولی کار خیریه که میتوانیم بکنیم. به اندازه اخوانالمسلمین که باید بتوانیم کار کنیم.
به گزارش بهارنیوز، گزیده اظهارات حجاریان را در زیر می خوانید:
اصلاحات مثل «هلو بپر تو گلو» نیست
...اصلاحات زنده است. اما اصلاحات مثل هلو بپر تو گلو نیست. باید خشت روی خشت گذاشت و کار کرد. برای این کار هم تشکیلات و سازمان یک نیاز ضروری است. تشکیلات که فقط حزب نیست. مگر کار تشکیلاتی فقط کار حزبی است؟ در کنار کار حزبی فعالیت ان.جی.اوها، کارهای عامالمنفعه و نظایر آن نیز میتوانند بستری برای ایجاد سازمان و تشکیلات باشند. نگاه کنید به اخوانالمسلمین در مصر آنها همواره اصلاحطلب بودند. چه در زمان ناصر یا سادات و مبارک؛ صبر کردند و الان ثمرش را بردند. یا در ترکیه، زمان اوزال و اربکان یا همین آقای اردوغان. چقدر کار کردند؟ اصلاحات، کار فوقالعاده میبرد برادر من. باید کار کرد، کار نکنیم ۱۰۰ سال دیگر هم اتفاقی نمیافتد.
...همین الان؛ خود خاتمی اگر کاندیدا شود در ایران چقدر رای دارد؟ او نسبت به هر کسی رای بالاتری دارد؛ پس میبینید که اصلاحات به صورت بالقوه پایگاه دارد، اما فعلیت ندارد. مردم ایران هم بیشتر دنبال برخورد اصلاحطلبانه و متعادل هستند. یعنی کاراکتری مثل خاتمی را میپسندند. خاتمی نباشد، یکی دیگر. مردم میگویند بالاخره خاتمی نقطه تعادلی در جامعه است. با اینکه به او انتقاد هست.
... بعید است عبدالله نوری وارد جرگه انتخابات شود. او خودش هم اعتقاد دارد که خاتمی هنوز در کشور بالاترین رای را دارد. انتخابات یک فرصتی است برای فعالیت و سازماندهی. وقتی کاندیدایی در صحنه باشد لاجرم ستاد اتنخاباتی ایجاد میکند و در استانها و شهرستانها نیروها را دور هم جمع میکند.
... الزاما هدف از شرکت در انتخابات، پیروزی نیست. سال ۷۶ اصلا قرار این نبود که پیروز بشویم، هیچ تصوری هم نداشتیم، می گفتیم که ۶- ۵ میلیون رای بیاوریم که بتوانیم بعد از انتخابات کار کنیم. بنابراین فعالیت در انتخابات الزاما با هدف پیروزی نیست.
... اصولگراها بهتر است دنبال یک فرد معتدل بگردند، البته هر کسی که بخواهد دولت را به دست بگیرد کار بسیار مشکلی پیشرو دارد.
... من معتقدم اصولگراها هم اصلاحطلبند. هر چند به این شکل آن را ابراز نمیکنند. اصلاحطلبان و اصولگراها هر دو میگویند که مشکلاتی وجود دارد و این نقطه مشترک بزرگی بین ما و آنهاست. منتها یک عده میگویند باید سریع وارد عمل شد ما می گوییم که اگر توان دارید بروید اما ما نیستیم. ما میگوییم که مشکل هست و باید مشکل را حل کرد. در این زمینه حرف ما با آن اصولگراها یکی است.
پس میشود با آنها صحبت کرد؛ منتها آنها میگویند اینجایش اینطوریاست، ما می گوییم آنجایش آنطوریاست. باید صحبت کرد که در کجاها مشترک هستیم. مثلا بر سر اقتصاد، خیلی از نظراتمان مشترک است، پس میشود راه آمد. یا در دیگر حوزهها، مثلا در زمینه مواد مخدر، یا آسیبهای اجتماعی، قتل، چکهای برگشتی و غیره؛ مگر اینها موضوع نیستند؟ مگر اینها آسیب نیستند؟ پس میشود صحبت کرد. حالا درباره موضوعات سیاسی دیرتر میشود صحبت کرد ولی در موضوعات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی میشود با آنها نشست و صحبت کرد. باید گفتوگو کرد تا کمکم باب گفتوگو باز شود؛ البته با بخشی از اصولگرایان. چون طیفی از اصولگرایان هم میگویند که باید کلا آتش زد، چون تجدد و مدرنیته باعث آفت است؛ در دو طرف دیدگاههای متفاوتی وجود دارد.ما که پیادهایم، آنها باید تسامح کنند.
... انتظار ما خیلی بالا نیست. اصلا نمیخواهیم در انتخابات کاندیدا بشویم؛ مجلس هم نخواستیم برویم، به دولت هم نمیرویم، ولی کار خیریه که میتوانیم بکنیم. به اندازه اخوانالمسلمین که باید بتوانیم کار کنیم. این برای انتخابات سال آینده وصال نمیدهد، اول از همه تفاهم است. ازدواج هم که بخواهد سر بگیرد، اولش کلی کار دارد. بلهبرون دارد، باید بروند و بیایند، آشتیکنان دارد و ...
... من خودم اعتقاد داشتم که باید حتماً از روز اول نقد دولت را آغاز کرد، منتها دوستان معتقد بودند که اول کار دولت نباید نقد کرد و باید منتظر نتایج اقدامات بمانیم سپس نقد کنیم. نقد خوب کم شد. دوزاری اصولگرها هم دیر افتاد. میشد که ما دوزاری اصولگراها را زودتر بیندازیم. آنها هم دیر به صحنه آمدند. الان کمکم نقدهای خوبی دارند میکنند؛ مقالههای خوبی نوشته میشود حتی از سوی بعضی از اصولگراها. آنها مغبونند، میخواهند جبران مافات کنند. چون آنها از اول حامی دولت بودند، برنامهاش را تایید کرده بودند و با او همراهی کردهاند، نمیتوانند مسوولیت را نپذیرند، آنها در قبال کارهای دولت مسئولیت دارند. کما اینکه ما هم در مقابل عملکرد خاتمی مسئولیت داریم.
کینه توزی هاعلیه دولت خاتمی دردوره اصلاحات هم فراموشتان نشود وبیشتر مسائل ازآنجا شروع شده است وبه رفتار متقابل منجرشده است ضمناً وقتی زحمات وکارهای بنیادی واساسی 30 ساله مسئولین نظام براحتی در 7سال گذشته به هیچ انگاشته میشود انتظار بیشتری نداشته باشید.
....
بازی های سیاسی کرده و با منیت ها ، و چانه زدن ها ، وقتهای خود را هدر داده و هیچ کار مثبتی هم انجام نداده اند .
بعد از این ، نام شخص و یا گروهش زیاد مهم نیست ، اما....
رئیس جمهوری می تواند 100% موفق باشد که :
اعتقاد کامل به پروردگار جهان داشته باشد ، چون در این صورت است که تمامی گروهها و احزاب دیگر را جذب مفید کرده و باخود ، همزبان میکند.
پایبند به اهداف اولیه انقلاب اسلامی ایران باشد ، که خودکفائی در کشاورزی ( که آبروی هر مملکتی است ) ، رونق دامپروری و مرغداری ، کوشش در احیای صنعت و تولیدات داخلی ، حرف اول را بزند ، که اینها همه مورد نظر رهبر محترم هم می باشد .
عدالت در رفتار و کردار و حقوق مالی و معنوی ، برای خود و اطرافیان و اعم مردم ایران و امانتدار بودن در حق مردم ( حق الناس ) و بیت المال .
آزادی مشروط ، برای کلیه احزاب و رسانه ها ، که شفافیت و
صداقت در رسانه های هر مملکتی ، منجر به جو سیاسی
پاک و خالص شده و جلوگیری از اختلاس ها ، دردی ها ،
زیرمیزی گرفتن ها و هرگونه کلاهبرداری می شود .
یک رئیس جمهور ، باید تمامی تلاش خود را برای رفع بیکاری ،
مبارزه با موادمخدر و باندهای قاچاق ، دزدی ها ، تکدی گری ها ، فحشا و بی عدالتی ، انجام دهد .
باید به طور سرزده و شبانه روزی ، از تمامی ارگانها و ادارات و
بیمارستانها ، سرکشی کند و نه با تشریفات کاذب و چاپلوسانه .
رئیس جمهوری موفق است که فقط در راه رضای خداوند ، که
رضایت خلقش ، در رضایت اوست ، شروع به کار کرده و با گوش باز برای شنیدن انتقادات و پیشنهادات سازنده و برپایی
شوراهای تخصصی و برگرفته از تجارب دولتمردان قبلی ، بدون
کمترین تکبر و غرور کاذب شروع به کار نماید .
و این رئیس جمهور موفق می شود .