آفتابنیوز : آفتاب: مراسم بزرگداشت فعالیتهای هنری و پژوهشی دکتر حبیبالله آیتاللهی، پیشکسوت هنرهای تجسمی و عضو پیوسته فرهنگستان هنر، عصر روز یکشنبه، هشتم دی ماه با حضور علی معلم دامغانی، ایدین آغداشلو، جهانگیر الماسی، کاظم چلیپا و برخی استادان دانشگاه و هنرمندان حوزه تجسمی در فرهنگستان هنر برگزار شد.
شیفتگی من نسبت به آیتاللهی هرگز خدشهدار نشددر این مراسم آیدین آغداشلو، نقاش و نویسنده، درباره شخصیت هنری آیتاللهی گفت: همیشه پیش خودم فکر میکردم چه چیزی در وجود استاد مرا مجذوب و شیفته خود کرد و هرگز دچار خدشه نشد؛ چون هر کس با توجه به اعتقاد و آنچه در درون و باطنش است مجذوب کسی یا چیزی میشود و بعد به در طول زمان به این نتیجه رسیدم که آرزوی من برای مردان فرهنگ و هنر سرزمینم این بود که دو جهانه باشند و استاد چنین بود. یعنی همانطور که به اقلیم و سنت خو وفادار و متعهد هستند، نسبت به آنچه که در جهان میگذرد هم بیاعتنا نیستند.
او افزود: برای من افتخار بزرگی است که در مراسم گرامیداشت استاد بزرگواری مانند حبیب آیتاللهی حضور دارم. بسیار کوشیدم به هر ترتیب که شده خودم را به مراسم برسانم و با اینکه دیگران حرفهای گفتنی را گفته و خواهند گفت، اما برایم مهم بود که حضور داشته باشم و به عنوان تشکر چند کلمهای صحبت کنم.
آغداشلو همچنین اظهار کرد: استاد من هنرمند متفکری است که به زعم من قدرش آنچنان که باید شناخته نشده و البته باکی هم نیست، چون به هر حال اثر آدمهای بزرگ باقی میماند و در طول سالها عمل می کند؛ چه خود انسان حاضر و ناظر باشد وچه نباشد. به نظر من مسئله مهم تاثیرگذاری آدمهای خاصی است که حضور پیدا میکنند و اطراف خود را منور میکنند. خاطرات من از استاد آیتاللهی به دانشکده هنرهای زیبا برمیگردد. وقتی من وارد دانشگاه شدم، ایشان سال آخر بودند و در حال کار روی پروژهاش بود.
او ادامه داد: ما که تازه وارد دانشگاه شده بودیم با علاقه کارهای او را دنبال میکردیم. دقت و توجه ما به کارهای ایشان به حدی بود که من همین حالا و پس از گذشت سالها میتوانم پروژه دیپلم استاد را که طرح یک چرخ و فلک بود نقاشی کنم. همام زمان استاد به عنوان شاگرد اول دانشگاه بورسیه گرفت و برای ادامه تحصیل به پاریس رفت. من با برادر استاد به واسطه کار در روزنامه اطلاعات دوستی نزدیکی داشتم و در عالم شور و شر جوانی بسیار از او آموختم. پس از آن هم بارها من و آقای آیتاللهی در معرض یکدیگر قرار گرفتیم و برخورد داشتیم.
آیتاللهی برای من مظهریت شخصیتهای دو جهانه بودآغداشلو همچنین عنوان کرد: آیتاللهی برای من مظهریت شخصیتهای دو جهانه بود. چیزی که من هم سعی کردم کم یا زیاد آن را دنبال کنم. چنین کسانی علاوه بر اینکه میخواهند آنچه در جهان میگذرد را بشناسند، دلبستگیها و وابستگیهای خودشان را هم از یاد نمیبرند و ما چنین افرادی را کم داشتیم. در سالهای پیش از انقلاب کفه ترازو به سود جهان غرب عمل میکرد و هنرمندان ما میخواستند به هر ترتیبی که شده به خانواده جهانی بپیوندند و ذهنیات خود را با آنها همسو کنند تا در دنیا غریبه نباشیم و جایی برای خودمان داشته باشیم؛ پس از انقلاب هم به جبران این شتابزدگی از جهان و آنچه در آن میگذشت دوری کردیم.
او افزود: در این سالها با برچسب چسباندن به هر چیزی که از حوزه سنتی ما نمیآمد سعی کردیم خودمان را آسوده کنیم. این افراط و تفریط همیشه بوده و من شخصیت استاد را به دلیل ارتباطش با هر دو جهان و متعادل بودنش در این زمینه تحسین میکنم. او حتی بعد از سفر به فرانسه برای گذراندن تحصیلات عالیه سعی و کوشش عمدهتری را برای معنا و هویت سنتی خود کرد. استاد جزئی از کل حکمت و فلسفه ماست که بخشی از آن را به صورت خودآگاه دارد و بخشی دیگر به او ارث رسیده و چه میراث محترم و قابل تکیهای است.
این هنرمند در بخش دیگری از سخنانش به معنویت در هنر و تاثیر آن در آثار آیتاللهی اشاره و اظهار کرد: همیشه فکر میکردم عرصه برای متفکرین دو جهانه محدود است، اما حالا میفهمم که این مقاومت به اتصال طبیعی انسان به حکمت و معنای گذشتهاش برمیگردد. این گذشته برای استاد من خانواده، ایمان، مطالعه و علاقهاش به همه مسائل بومی و اقلیمی بود. او این میراث را نگه داشت و آن را برتر و افزون کرد.کار بزرگ او ترجمه کتاب «معنویت در هنر» بود که از درک او از هندسه متوازن هنر ناشی شد و نوعی معرفتشناسی بود که با هنر و معرفت اسلامی در اتصال بود. او در درسها و نقاشیهایش هم به این موضوع پرداخت و میزان متعادل و متوازنی شد از چیزی که بارها و به تواتر بالا و پایین رفته بود و استاد با تبدیل خود به شاهین ترازو و اعتدال، وظیفه و دین خود را ادا کرده است.
آغداشلو افزود: من سپاس قلبی خودم را نسبت به الگویی که همیشه لازم داشتیم و جستوجویش نمیکردیم ابراز میکنم. الگویی که بر مبنای ایمان و خرد توامان کار میکند و نمیهراسد که زیبایی و معنا را در جایی دیگر سراغ بگیرد و ستایش کند. ما خیلی همدیگر را ندیدیم، ولی استادم همیشه برای من نمونهای از موجودی شریف، عزیز، مهربان و ساده است و تندیهایی هم داشته که شکر خدا شامل من نشده، ولی این تندی هم بخشی از این حلوایی است که در این معرکه پخش میکنند.
او در پایان خاطر نشان کرد: همیشه هم نمیتوان ساکت و حلیم و بردبار بود و گاهی باید به دنبال حق رفت؛ حق انسان هنرمند و متفکری که جهان را دگرگونه میکند و اقلیمها و تاریخها اثر چندانی بر آن ندارند. این وجود عزیز و مهربان به معنای دقیق کلمه متفکر و فرهیخته است و با هندسه زیبایی که در کارهایش خلق کرد، دریچهی تازهای را بر روی هنر اسلامی گشود و همان معنویت هنر که ترجمهاش کرد بر کارهایش حاکم است. امیدوارم در کنار همه این تعارفها و تحسینها، دست عطوفتاش روی سر جوانها باشد و شخصیت او به معنای واقعی شناخته شود. به هرحال صحبت از حاصل عمر هر فرد برای او ارزشمند و لذتبخش است، اما اینکه او خود را مقید به داشتن جایگاه کند، در حد و شان او نیست و امیدوارم روزی هنرمندان را نه به صرف ستایش، بلکه به صرف معنایی که پدید آوردهاند بشناسیم.
آیتاللهی میراثدار سنت این سرزمین است
در بخش دیگری از این مراسم علی معلم دامغانی، رییس فرهنگستان هنر، درباره حبیب آیتاللهی گفت: استاد آیتاللهی کسی است که به معنای واقعی کلمه ریشه در سنت ما دارد. او در حقیقت میراثدار سالیان درازی از سنت این سرزمین است. از طرف دیگر آموختههای او بر همهی آن چیزی که در دنیای فعلی وجود دارد، احاطه دارد. کم هستند کسانی که در هر دوی این زمینهها بشود از آنها بهره برد.
او در پایان سخنانش شعری را که درباره آیتاللهی سروده بود برای حضار خواند.
آیتاللهی اهل تعارف و تشریفات نیستجلال شباهنگی، نقاش و عضو پیوسته فرهنگستان هنر نیز به نحوه آشناییاش با آیتاللهی اشاره و اظهار کرد: آشنایی من با استاد آیتاللهی به سال 1347 برمیگردد که با هم در دانشگاه تهران همکار بودیم. او کسی است که به هیچوجه اهل تشریفات و تعارف نیست. حتی در لباس پوشیدن و پذیرایی از مهمان هم آدم ساده و بیتکلفی است. این محقق بزرگ جدا از مسائل هنری استاد فوقالعادهای است و با مطالعه عمیقی که در زمینه هنر و اهالی آن داشته، منبع خوبی برای رجوع و کسب اطلاع از هنرمندان تجسمی است.
او سپس به ذکر خاطرهای از آیتاللهی پرداخت و گفت: در یکی از جشنوارههایی که در گرگان برگزار شده بود، قرار شد استاد سخنرانی کند، ولی خودش از این موضوع بیاطلاع بود. وقتی از من پرسید درباره چه چیزی صحبت کنم به او گفتم قرآن را که باز کنی در آن درباره «نور و سایه» به کرات صحبت شده و تو میتوانی در این باره سخنرانی کنی. به دلیل رفاقت و دوستی بین من و ایشان هرگز با هم مجادلهای نداشتیم. او استادی است که همیشه زودتر از دانشجویانش در کلاس حاضر میشود و دیرتر از آنها، آن را ترک میکند.
آیتاللهی در زمینه برنامهریزیهای هنری نفر اول استدر بخش دیگری از این مراسم محمدحسین حلیمی، هنرمند و عضو هیات علمی دانشگاه تهران گفت: هنرمندانی که امروز در این جمع حاضرند مثل ستارههایی هستند که هر کدام طیف مخصوص به خود را دارند، اما در میان این اساتید ستارهای هست که بیش از بقیه میدرخشد و دیگران را تحت تاثیر خود قرار داده است. سخن گفتن درباره شخصیتهای علمی و فرهنگی و به خصوص هنری کار سادهای نیست، مخصوصا کسانی مثل استاد آیتاللهی که هنرمند جامعالاطرافی است و در زمینههای مختلف هنری تبحر دارد.
او افزود: ما امروز در این جا جمع شدیم که از او به دلیل شخصیت علمی و هنریاش قدرشناسی کنیم. آنچه که بیش از همه در استاد قابل توجه و ستایش است، مقام استادی و معلمی اوست که گفتهاند این شغل، شغل انبیاست. لطف و محبت استاد در طول این سالها باعث شده من امروز به خودم جرات بدهم و در حضور ایشان سخن بگویم. نه فقط خود ایشان، بلکه خانودهاش و همسر هنرمندشان از شخصیتهای مهم هنری هستند. متاسفانه مجسمههای همسر استاد انعکاس خوبی در داخل کشور نداشته و جامعه هنری ایران از دیدار آثار ایشان محروم بودهاند. یکی از سعادتهایی که نصیب من شده، حضور در کنار این اساتید و سرمشق قرار دادن آنهاست.
حلیمی همچنین اظهار کرد: زمانی که من وارد دانشکده شدم، حضور کوتاه اما موثر استاد آیتاللهی برای من غنیمت بود. در آن سالها من علاقهام را به رشتههای هنری مختلف مانند عکاسی، نقاشی و گرافیک نشان داده بودم و وقتی میخواستن برای ادامه تحصیل به خارج از کشور بروم، استاد چشمانداز مناسبی را در برابر من ترسیم کردند و من موفق شدم در دانشگاه سوربن فرانسه تحصیلات تکمیلیام را ادامه بدهم. او ویژگیهایش را تنها خود به دست نیاورده است، بلکه بخشی از آن مربوط به زادگاه او یعنی اقلیم فارس که مهد عظمت و غرور فرهنگی ایران است و بخشی دیگر نیز خانواده روحانی و فرهنگی ایشان است.
او ادامه داد: سابقه تحصیلاتی و تحقیقاتی ایشان را که مرور میکنیم متوجه میشویم که زمان حضور ایشان در فرانسه همزمان با حساسیت دانشگاههای این کشور و تحول دانشجویان آنجا بود. در ایران هم با استادان بزرگی چون مکتبی، ممیز، کلانتری و حیدریان همگام بودند. آغاز خدمات ایشان در دانشکده هنرهای زیبا به سال 49 برمیگردد. او با برنامهریزیها و راهاندازی دورههای آموزشی و موسسات علمی نقش مهمی در پیشرفت هنر این سرزمین داشتند. ما در سالهای بعد از انقلاب کسی را سراغ نداریم که به اندازه استاد آیتاللهی در برنامهریزیهای هنری نقش موثر داشته باشد و او در این زمینه نفر اول است.
این استاد دانشگاه درباره شخصیت علمی آیتاللهی نیز گفت: در هر جا که بحث و نقد هنری وجود داشته ایشان حضور تاثیرگذار و محوری داشت. او را میتوان به عنوان یک هنرمند و متفکر انقلابی دانست که به حکم دینی و ملی هر آنچه را که داشته در طبق اخلاص نهاده و به مردم ارائه داده است. ارادت من به استاد به دلیل دانش و تواناییهای او در زمینه علمی و همچنین هویت ملی و فرهنگی شاخص اوست. او با تکیه بر سنت و فرهنگ دینی، با فراغ بال مدرنیسم را هم پذیرفته است و در وجود خود پالایش داده و ارائه کرده است. امیدوارم دانشجویان و هنرمندان جوان بتوانند در آینده بیشتر با هنر و کار ایشان آشنا شوند.
تاثیرات کلاس زیباییشناسی آیتاللهی هنوز با من استمحمدعلی رجبی، هنرمند و پژوهشگر هنر نیز با تاکید بر این که هنرمند امروز نیاز به تعلیمات اساتیدی چون آیتاللهی دارد، اظهار کرد: متاسفانه در دورهای هستیم که وقتی از برخی افراد میپرسند استادشان چه کسی بوده، پاسخ میدهند که استادی نداشتهاند و خودشان کار کردهاند؛ در صورتی که نمیدانند این حرف بزرگترین توهینی است که به خودشان میکنند. در گذشته به این افراد «بیپیر» میگفتند، اما من افتخار میکنم که شاگردی استاد حبیبالله آیتاللهی را کردهام. هنوز تاثیرات کلاس «زیباییشناسی» استاد با من است و هر آنچه که در کارهای تحقیقاتی و عملی من وجود دارد از تاثیرات این کلاس است.
او افزود: در فرهنگ اسلامی ما علم و دانش به معنای نور است، نوری که حقایق را آشکار میکند. درسی که در این باره به ما داده شد این بود که به جای هنر انتزاع به دنبال هنر تجرید باشیم، چون در هنر تجرید هدف رسیده به یک چیز واحد است. سنت ریشه در قدیم، زبانی در حال و ناگفتهای برای آینده دارد و اگر غیر از این به سنت بیندیشیم درست نیست. سخت است که هم پایبند به اصول قدیم باشیم و هم زبان معاصر داشته باشیم و ما این موضوع را در کلاسهای درس استاد فرا گرفتیم. او همیشه میگفت که باطن هنر خاص است و از اساتیدی بود که توانست با حیله خاص معلمی، صنعت، روش و تکنیکی که میخواست را به شاگردانش بیاموزد و عشق و محبت را در آنها ایجاد کند.
در این مراسم نمایشگاهی از آثار حبیبالله آیتاللهی در فرهنگستان هنر گشایش یافت. همچنین از سایت اینترنتی معرفی و فروش آثار هنری این هنرمند به آدرس noorehonar.ir که به همت دوستان شیرازی ایشان راهاندازی شده رونمایی شد و علاقهمندان میتوانند برای آشنایی و خرید آثار این هنرمند به آن مراجعه کنند.
به گزارش ایسنا، در پایان مراسم متن علی مرداخانی، معاون هنری وزیر ارشاد و همچنین رییس بنیاد ایران شناسی در گرامیداشت حبیبالله آیتاللهی برای حضار قرائت شد. همچنین از سه عنوان کتاب تازه انتشار یافته این هنرمند با عناوین «کشکول هنر»، «ناباوریهای باور شده» و «تاریخ انتقادی هنر معاصر غرب» رونمایی شد.