آفتابنیوز : آفتاب- سرویس سیاسی: شاید بشود گفت استیضاح وزیر علوم در مجلس رویارویی دو فراکسیون بزرگ اصولگرایان (متشکل از جبهه پایداری، رهپویان و ایثارگران) به رهبری حداد عادل و فراکسیون رهروان ولایت (متشکل از اصولگرایان معتدل همچون جامعه اسلامی مهندسین) به رهبری لاریجانی رئیس مجلس است اما آنقدر چهرهها و شخصیتها دو فراکسیون به شکلی ژلهای در حرکت هستند و از این فراکسیون به آن فراکسیون در حرکتند که ناگزیر باید استیضاح را فارغ از جریانی فراکسیونی، در لابیهای بزرگ مجلس جستجو کرد. لابیها که با چهرههای سرشناس مجلس صورت میگیرد و آنقدر از سیاسیبودن آن سخن گفته شده است که ناچار باید به شخصیتهایی رجوع کرد که سابقه لابیهای آنها جریان مجلس را به پیش میبرد.
به گزارش آفتاب، سایقه جبهه پایداری نشان داده است که این جریان با چنین سابقهای اندک که جمع میانگین عمر پارلمانی کل اعضای آن به نیمدوره هم نمیرسد، توانایی لابیکردن یکی از پرسرو صداترین استیضاحهای مجلس را داشته باشند. آن هم استیضاحی که صحنهگردانان اصلی آن، نه اعضای کمیسیون آموزش مجلساند و نه نمایندگانی با سابقه علمی شناخته شده.
از هفته پیش که گزارشهاي ايلنا زوايای جديدی از پشت پرده اين بورسيهها را فاش کرد و اسنادی منتشر شد كه براساس آن يكي از معاونان وزارت علوم دولت محمود احمدینژاد، 700 نفر از افراد عضو برخي تشكلهاي به اصطلاح دانشجويي را براي استفاده از مزاياي بورسيه توصیه کرده بود، ماجرا شکل دیگری به خود گرفت و همه از این سخن گفتند که تنها به این دلیل فرجیدانا استیضاح میشود که چنین اطلاعاتی در دست دارد و طبیعی است چنین اسنادی در اندازههای گستردهتر، بسیاری از معادلات سیاسی کشور را بر هم میریزد اما اطلاعات پشتپرده استیضاح و افرادی که از پشت ماجرا پیش میبردند حاکی از این بود که گویا جدا از جلوگیری از انتشار این اطلاعات، نشاندن زاهدی بر کرسی وزارت علوم نیز یکی از اهداف دیگر استیضاح بوده است. کما اینکه از همان ابتدا برای معرفی وزیر علوم، تلاش محمدرضا باهنر برای آن بود تا محمدمهدی زاهدی؛ رئیس کمیسیون آموزش مجلس به عنوان وزیر پیشنهادی معرفی شود. اتفاقی که هیچگاه نیفتاد تا زاهدی و باهنر به دشمن شماره یک فرجیدانا تبدیل شوند و باهنر نیز عضویت در فراکسیون رهروان –فراکسیونی که عمده اعضای آن مخالف استیضاح بود- را فراموش کند و دست در دست زاهدی و توکلی و میر کاظمی، پروژه وزارت رئیس کمیسیون آموزش مجلس را پیش ببرند. هرچند باهنر در ماجرای معرفی میلیمنفرد دست برنده را داشت و دعوا را به مدد قسم روح برادرش برد اما این اتفاق در ماجرای فرجیدانا تکرار نشد تا ناراحتی باهنر در کنار دعوای زاهدی و فرجیدانا بر سر دخالت بیجای زاهدی برای تغییر معاونین وزارت علوم معنا پیدا کند؛ دعوایی که معلوم بود پایان خوشی ندارد و این زاهدی بود که با تهدید اخراج فرجیدانا، شمشیر را از رو بست تا امروز که با همراهی دیگر افراد پشت پرده همچون توکلی و میرکاظمی به جنگی سیاسی و غیرعلمی بروند.
حالا مربیگری یک ساله باهنر و زاهدی در بازی دادن یک ساله جبهه پایداری (بازیگران استیضاح) و دیگر نمایندگانی که به نظر میرسد خیلی از ماجرای لایههای عمیقتر این موضوع اطلاعی ندارند پس از نتیجه گرفتن از عدم معرفی جعفر توفیقی و عدم رای اعتماد به جعفر میلیمنفرد، به بازی سیاسی با رضا فرجیدانا رسیده است. حال میتوان طرح استیضاح فرجیدانا را محصول ناکامی اثبات بهانههای علمی و آموزشی در عملکرد فرجیدانا دانست که به اهرمهای فشار سیاسی برای متوقف کردن فعالیت وزیر علوم منتهی شده است.
هرچند مسعود میرکاظمی، وزیر سابق بازرگانی در دولت احمدینژاد و عضو کنونی جبهه پایداری در مجلس به همراه دیگر یارانش در جبهه پایداری در خفا از زاهدی تعریف میکرد تا رفیق دیرین خود را برای کرسی وزارت دوباره به میدان بفرستد اما آمار نشان داد فرجیدانا در قیاس محمد مهدی زاهدی عملکرد بسیار بهتری داشته و از مجموع 60 رییس دانشگاه منصوب شده در دوره زاهدی تنها 3/13 درصد از کل آنان دارای مرتبه علمی «استاد تمام» بودند و این درحالی بود که 6/36درصد از روسای دانشگاههای منصوبشده از سوی فرجیدانا، دارای مرتبه علمی استادتمامی هستند. این تیر هم به سنگ خورد تا میر کاظمی یکباره بگوید: اصلا استیضاح حق وزیران است و ما میخواهیم استیضاح کنیم!
نظرسنجی «خبرآنلاین» نشان میدهد محمدجواد ظریف، سید حسن قاضیزادههاشمی و رضا فرجیدانا محبوبترین وزرای دولت حسن روحانی هستند. جالب اینجاست که محبوبیت فرجیدانا بیشتر از هر چیز به افشای بورسیههای غیرقانونی باز میگردد؛ مسئلهای که خوشایند جبهه مقابل نیست.
اگر لیست امضا کنندگان را یکبار دیگر مرور کنیم، در مییابیم که ماجرایی بسیار پیچیدهتر در لایههای زیرین در حال انجام است. و این میان نمایندگانی خواهند ماند که احتمالا تنها دلخوشیشان حمایت چهرههای قدیمیتری چون باهنر و توکلی از آنهاست.