آفتابنیوز : آفتاب: به گزارش اعتماد، 11 تير سال 91 كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي پايتخت در جريان مرگ پيرمردي در خانهاش قرار گرفتند. با اعلام خبر، تحقيقات براي رازگشايي اين جنايت آغاز شد. با ورود كارآگاهان به صحنه قتل آنها با جسد بي جان پيرمرد در حالي مواجه شدند كه دست و پا و دهان او بسته شده بود.
جسد داخل اتاق خواب پيدا شد و بررسيها نشان ميداد كه پيرمرد زماني كه در خواب بوده، به قتل رسيده است. ماموران در ادامه متوجه شدند زماني كه جنايت رخ داده، همسر مقتول نيز در خانه بوده اما از آنجايي كه پيرزن كم شنواست، متوجه سر و صدا و ورود افراد غريبه به داخل خانه نشده و از ماجراي جنايت نيز باخبر نشده است.
انگيزه جنايتاظهارات مرد جوان در حالي بيان ميشد كه در بررسيهاي اوليه مشخص شد گاوصندوق خانه پيرمرد نيز دزديده شده و انگيزه جنايت، چيزي جز سرقت نبوده است. از آنجا كه پسر مقتول مدعي بود مخفيانه در خانه پدرش دوربين مداربسته كار گذاشته بودند، ماموران به سراغ اين دوربين رفتند و به اين ترتيب فيلم لحظه جنايت به دست آمد. فيلم نشان ميداد كه دو مرد در حالي كه چهرههايشان را با نقاب پوشانده بودند، بيخبر از وجود دوربين در خانه، وارد آنجا شدند و مقتول را از خواب بيدار كردند. سپس با او درگير شده و تلاش كردند كه دست و پايش را ببندند. در همين هنگام نيز زن جواني وارد صحنه شد و به آنها كمك كرد كه دست و پا و دهان پيرمرد را ببندند. پسر مقتول وقتي چهره زن جوان را ديد، دو دستي به سرش كوبيد و فرياد زد: « اين زن همان پرستاري است كه براي مراقبت از پدر و مادرم استخدام كرده بوديم. او هم در جنايت قتل پدرم دست دارد.»
فرار متهمانماموران كه از نقش زن پرستار در اين جنايت اطمينان يافته بودند، تحقيقات براي دستگيري او را شروع كردند. اين زن چند روز قبل از يك دفتر خدماتي به خانه پيرمرد آمده و به عنوان پرستار مشغول به كار شده بود. تيم تحقيق راهي اين دفتر شد اما آنها هيچ شماره و سرنخي از پرستار جوان نداشتند. اين زن كه ثريا نام داشت از سوي زن ميانسالي به شركت معرفي شده بود و مسوولان شركت هيچ آدرسي از وي ثبت نكرده بودند.
ماموران در ادامه به سراغ كسي رفتند كه پرستار جوان را به شركت خدماتي معرفي كرده بود اما باز هم ردي از وي به دست نيامد. كارآگاهان كه در اين شاخه از تحقيقات با بن بست مواجه شده بودند، بررسيها خود را در شاخههاي ديگري متمركز كردند و سرانجام هويت متهمان اين پرونده را كه دو مرد افغاني به نامهاي نظيف و سعيد و يك زن ايراني به نام ثريا بودند، به دست آوردند.
در حالي كه جستوجو براي دستگيري آنها ادامه داشت، ماموران متوجه شدند هر سه متهم كشور را ترك كرده و به افغانستان گريختهاند. به اين ترتيب تلاش براي دستگيري آنها به پليس بينالملل واگذار شد اما با گذشت يك سال از جنايت، ردي از متهمان به دست نيامد. در حالي كه حدود يك سال از اين ماجرا گذشته بود، مدتي قبل كارآگاهان جنايي با خبر شدند كه سعيد و نظيف به خيال اينكه آبها از آسياب افتاده است به ايران برگشته و در شهرستان كرج مشغول به كار هستند. تيمهاي عملياتي پليس به سرعت راهي كرج شدند و محل كار متهمان را محاصره كردند. هر دو مرد افغان در عملياتي غافلگيرانه بازداشت شدند و در همان بازجوييهاي اوليه به جنايت اعتراف كردند. اين در حالي بود كه همدست آنها يعني ثريا، پس از فرار به افغانستان ديگر به ايران بازنگشته و همانجا مانده بود.
دستگيري در افغانستانبه همين دليل تحقيقات پليس بينالملل ايران براي يافتن مخفيگاه اين زن و دستگيري او آغاز شد و با گذشت بيش از 2 سال از جنايت در نهايت پليس اينترپل موفق شد اين زن را در افغانستان دستگير كند. زن جوان پس از دستگيري به استان خراسان رضوي انتقال داده شد و در اختيار قاضي جواد حسيني، بازپرس كشيك قتل شهرستان مشهد قرار گرفت.
ثريا در بازجوييها به قاضي جنايي مشهد گفت: وقتي متوجه پول و طلا در گاوصندوق شدم موضوع را به همسرم گفتم و او نقشه سرقت را طراحي كرد. در ابتدا قرار نبود كسي كشته شود اما با مقاومت پيرمرد مجبور به قتل او شديم. با يك پرايد گاوصندوق را به ساختماني نيمه كاره برده و آنجا قفل را شكستيم. داخل گاوصندوق حدود چهار ميليون تومان پول و مقداري طلا بود كه آنها را سرقت كرده و به افغانستان گريختيم.
باتوجه به آنكه جنايت در تهران رخ داده بود، پرونده با عدم صلاحيت به همراه متهم به تهران انتقال داده شد تا كارآگاهان جنايي پايتخت به تحقيق در اين رابطه بپردازند.