آفتابنیوز : به گزارش ایسنا، نشست رونمایی این کتاب نوشته «رولف دوبلی» ۲۵ خردادماه
با حضور استادان، هنرمندان و ورزشکاران از جمله «علیاکبر فرهنگی»، «باقر
ساروخانی»، «کیانوش عیاری»، «امیر حاجرضایی»، «مرتضی محصص»، «کمال
دُرّانی»، «علیرضا شیری»، «جواد نکونام» و ... در موزه سینما برگزار شد.
در ابتدای مراسم دکتر علیاکبر فرهنگی که با عنوان پدر علم مدیریت رسانه
کشور شناخته میشود، ضمن خوشحالی از چاپ این اثر گفت: «خوشحالم که در این
جمع هستم و میدانم که همه شما از دوستداران عادل فردوسیپور هستید. آقای
فردوسیپور از چند جهت انسان برجستهای است؛ هم از نظر ورزشی، هم از نظر
رسانهای، ادبی و مسائل زبانشناختی. یکی از مباحث قابل توجه در این کتاب،
همین هنر شفاف اندیشیدن است. در طول تاریخ یکی از علایق بشر همین بوده که
کمتر اشتباه کند، تصمیم درستی بگیرد و با درستاندیشی و تصمیم درست رفتار
درستی داشته باشد. کتابی که آقای فردوسیپور ترجمه کرده توانسته به خوبی
این کار را انجام بدهد و شما را با انواع روشهایی که ذهن را به حرکت
درمیآورد آشنا کند. در واقع میشود گفت این کتاب به نوعی خلاقیت و مفاهیم
خلاقیت را در ما برمیانگیزد.»
فرهنگی در ادامه درباره ترجمه این اثر گفت: «این کتاب ترجمه بسیار روان
و سلیسی دارد. من قبلا هم کارهای آقای فردوسیپور را دیده بودم. او
همانطور که در برنامههای تلویزیون بسیار شفاف است در نوشتن هم بسیار شفاف
است؛ بسیار خوب مینویسد و ترجمه میکند و میتواند با مخاطبان خود ارتباط
برقرار کند. اگر تفهیم و تفاهم و تسهیم معانی را در نظر بگیریم، آقای
فردوسیپور تقریبا در این زمینه استاد است. من به ایشان تبریک میگویم که
چینن کار بزرگی انجام داده و منتظر هستم کارهای بهتر و بزرگتر و
برحستهتری را از این ایشان ببینیم و امیدواریم در سالهای آینده در جام
جهانی شاهد معانی و مفاهیم جدید در فوتبال باشیم.»
سپس دکتر باقر ساروخانی، استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، در
سخنانی گفت: «کتاب عنوان خیلی خوبی دارد: اندیشیدن! آنچه انسان را از همه
موجودات متمایز میکند همین اندیشه است. یکی از زیباترین آیات الهی در
کتاب آسمانیمان هم همین است "یتفکرون فی خلق السماوات و الارض". و در
ادامه میگوید"ربنا ما خلقت هذا باطلا"و بعد هم میگوید خدایا تو این همه
کائنات و جهان را بی خود خلق نکردهای! خدا هم دوست ندارد آدمها همین جور و
بیدلیل بگویند «ماشاءالله! یا خدایا آفرین» اول فکر کنند بعد بگویند
الحمدلله! بنابراین، با کتاب خوبی روبهرو هستیم چون ما را به فکر کردن
دعوت میکند.»
او در ادامه افزود: «یکی از نکات این کتاب "چگونه گفتن، مهمتر از چه
گفتن" است. یعنی این که چگونه حرف را بزنیم، مهمتر از این است که چه چیزی
را بگوییم. شاید کمتر روی این قضیه فکر کرده باشیم و در واقع از آن غافل
هستیم. یک فصل دیگر این کتاب میگوید که چطور زندگی کنیم. راهکارش هم این
است که به گونه ای که انگار فقط یک روز زنده هستیم زندگی کنیم. یقین دارم
که نکات این کتاب برای همه ما آموزنده خواهد بود. روح کتاب «هنر شفاف
اندیشیدن» این است که از غریزه محض حیوانی بیرون بیاییم و تبدیل به انسانی
بشویم که میداند چگونه مدیریت و زندگی کند.»
دکتر کمال درانی از استادان روانشناسی حاضر در این برنامه سخنران دیگری
بود که درباره کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» گفت: «میتوان از سه منظر به این
کتاب نگاه کرد: ۱- خود کتاب چه میگوید ۲- خود گوینده و منبع خبر چه
منظوری داشته است ۳- مخاطب چه میفهمد. مقدمه کتاب را بسیار شفاف و گویا
دیدم که اثر را به خوبی معرفی میکند. بارها به آقای فردوسیپور در
کلاسهای دانشگاه گفتهام که نوع برنامه اجرا کردنش را هم میتوان از این
سه منظر بررسی کرد و همیشه هم سر کلاس در این باره و درباره ژستهایش
هنگام اجرای برنامه ۹۰ بحث و گفتوگو کردهایم. در کتاب «هنر شفاف
اندیشیدن» بیشتر نویسنده دارد روایتی را نقل میکند که از تجربیات خود ناشی
شده و این روایت بیشتر از ساز و کار ذهنی اوست. علم روانشناسی امروز فکر
میکند چطور ذهن انسان کار میکند. ما دنیا را از عینک ذهنمان نگاه
میکنیم. آن چه در واقع وجود دارد، متفاوت از آن چیزی است که در ذهنمان
میسازیم. کتاب پیش رو، بر این نکته تاکید میکند و بیشترین کارکردش هم روی
همین کارکرد ذهن انسان و نیمه پر و خالی لیوان است.»
او در ادامه گفت: «یک اشکال هم در این کتاب به نظرم آمد. این که نویسنده
در آن نیمه خالی لیوان را بیشتر نگاه میکند. این مساله ممکن است روی برخی
از خوانندگان اثر سوء داشته باشد.»
در ادامه دکتر علیرضا شیری صحبت کوتاهی کرد و با اشاره به لحن روایی کتاب
گفت: «حالت روایی کتاب باعث میشود که خواننده از خواندن این اثر لذت
ببرد. من هم با موضوع بدبینی در کتاب که دکتر درانی از آن حرف زدند،
موافقم.».
دکتر روشندل هم درباره این کتاب گفت: «کتاب با داستانهای روایی و
کوتاه ما را با شیوه شفاف اندیشیدن و خطاهای ادراکی و تفکر آشنا میکند.
میگویند اندیشهای وجود ندارد مگر اندیشهای که آن را میسازد. آقای
فردوسیپور سیری را در پیش گرفته و خیلی هدفمندانه کار میکند. نه این که
از سرشناسی خود سوء استفاده کند بلکه در راستای تاثیرگذاری بیشر در جامعه
عمل میکند. از این جهت به او تبریک میگویم.»
در پایان این مراسم عادل فردوسیپور درباره کتاب و چگونگی ترجمه آن صحبت
کوتاهی کرد و گفت: «ترجمه کردن کار درآمدزایی نیست اما کار پر دردسر و
جذابی است. در این کتاب به یکسری خطاهای ذهنی که هر روز دچارش میشویم
اشاره شده. این کتاب شاید تلنگری باشد برای این که بدانیم در زندگی دچار چه
اشتباهات و اشکالاتی هستیم و برخلاف کتابهای روانشناسی که میگویند این
کار را بکن و این کار را نکن، ما را فقط در جریان اشتباهاتمان قرار
میدهد.»