دیاکو عزیزی- تجربههای موفق تاریخی ایران نشان میدهد که روحیه تعاون در لحظات حساس، چه در میدانهای اجتماعی و چه اقتصادی، ضامن بقا و پیشرفت بوده است. در دوران بازسازی پس از جنگ تحمیلی، تشکیل تعاونیهای مسکن و تولیدی و نقش برجسته جهاد سازندگی و سیاستهای دولت سازندگی در توسعه زیرساختها و ایجاد اشتغال پایدار، نمونههایی بارز از اثرگذاری همکاری جمعی و روحیه تعاون است. در سالهای ملی شدن صنعت نفت نیز، همراهی و همبستگی مردم در کنار دولت ملی، الگویی از تعاون ملی برای حفظ استقلال اقتصادی کشور رقم زد. حتی در دوران شیوع بیماریهای واگیر و بحرانهای بهداشتی، شبکههای محلی و مشارکتی بودند که بار اصلی مقابله را به دوش کشیدند و به سلامت جامعه کمک کردند.
امروز نیز نمونههای موفقی از این فرهنگ کهن در قالب تعاونیهای روستایی و عشایری، گروههای فناور و دانشبنیان، و طرحهای توسعه شهری دیده میشود؛ نمونههایی که نشان میدهد با تقسیم درست منابع و اعتماد به توان جمعی، میتوان عدالت اجتماعی، پیشرفت اقتصادی و ثبات اجتماعی را توأمان رقم زد. اهمیت تعاون امروز حتی فراتر از اقتصاد و اجتماع است و در حفظ محیط زیست نیز نقش حیاتی دارد؛ وقتی مردم و نهادها دست به دست هم دهند، میتوان منابع طبیعی را پایدار مدیریت کرد، آلودگیها را کاهش داد و نسلهای آینده را از آسیبهای زیستمحیطی محفوظ داشت.
تعاون در حقیقت همان راه اعتدال است؛ راهی که در آن منافع فردی و جمعی در نقطهای متوازن به هم میرسند و مسیر توسعه پایدار روشنتر میشود. اگر از تجربههای تاریخی خود، از جمله فعالیتهای ارزنده جهاد سازندگی، سیاستهای دولت سازندگی و مشارکتهای جمعی در دوران بازسازی و توسعه، درس بگیریم و آنها را به زبان امروز بازتعریف کنیم، بیشک میتوانیم بر بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی نیز فائق آییم و آیندهای روشنتر، متعادلتر و پایدارتر برای کشور رقم بزنیم.