کد خبر: ۳۰۹۳۱
تاریخ انتشار : ۲۰ آذر ۱۳۸۴ - ۱۴:۰۶

سیاست گازی غلط را اصلاح کنیم

آفتاب‌‌نیوز : استفاده از گاز در دنیا با توجه به رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه و افزایش تقاضای انرژی در جهان و نیز نبود جایگزین مناسب به جای سوختهای فسیلی به تدریج از اهمیت به سزایی برخوردار می شود. کشورهای صنعتی جایگاه ویژه ای را در برنامه ریزیهای بلند مدت خود به گاز اختصاص داده اند. از طرف دیگر در سالیان آتی با توجه به تقاضای روز افزون برای نفت خام و کاهش تولید و در نتیجه افزایش قیمت آن، گاز اهمیت بیشتری در سبد انرژی کشورها خواهد یافت. کشورهای صنعتی به عنوان بزرگترین مصرف کننده انواع انرژی در جهان از هم اکنون به دنبال راه هایی برای به دست آوردن این ماده استراتژیک هستند. به همین خاطر آنها از هیچ تلاشی در جهت مالکیت بر منابع بزرگ گازی، دنیا یا حداقل به دست آوردن گاز به کمترین قیمت ممکن فروگذاری نخواهند کرد. 

از آنجا که به عنوان یکی از بزرگترین منابع گازی دنیا مورد توجه کشورهای صنعتی و در حال توسعه می باشد، لذا این کشورها استراتژی های میان مدت و بلند مدتی را برای جلب توجه ایران اتخاذ کرده اند. در این مقاله سعی می کنم به این پرسشها پاسخ بدهم: 

استراتژی ما در نحوه استفاده از منبع عظیم گاز چیست؟ آیا سیاست های کلان انرژی کشور ما در جهت استفاده بهینه از گاز بوده یا اینکه تاکنون اصلا استراتژی مدونی برای بخش گاز کشور نداشته ایم؟ در راستای پاسخگویی به این پرسشها، نکات زیر باید مورد توجه قرار گیرد:

1- به طور کلی منابع گازی کشور در مجاری زیر مصرف می گردد:
الف) به عنوان یک منبع انرژی (مصرف خانگی، تجاری، نیروگاهی، تجاری، نیروگاهی، گاز سوز کردن خودروها و . . .)
ب) استفاده از تکنولوژی GTL جهت تبدیل گاز به فرآورده های نفتی برای ایجاد ارزش افزوده بیشتر
پ) خوراک صنایع پتروشیمی
ت) تزریق به میادین نفتی به منظور افزایش ضریب بازیافت
ث) صادرات گاز 

2- در حال حاضر استفاده از گاز، از دو طریق زیرا انجام می شود:
یکی: از طریق خط لوله به کشورهای نزدیک و همسایه.
دیگری از طریق تبدیل گاز طبیعی مایع (LNG) (معمولا این روش به منظور صادرات به کشورهایی است که امکان صادرات به آنها از طریق خط لوله وجود ندارد.)
 
3- تولید گاز غنی شده از میادین گازی کشور در سال 80 بالغ بر 172 میلیون متر مکعب در روز بوده است که شامل همه میادین(مشترک و مستقل) می شود. این میزان گاز جهت صادرات، خوراک صنایع، مصرف داخلی و تزریق به میادین نفتی استفاده می شود. البته بخشی از این گاز نیز که به صورت گاز همراه می باشد سوزانده شده و از آن استفاده مفید به عمل نمی آید (گفتنی است که هنوز هم بخش عمده گازهای همراه نفت میادین نفتی کشور، سوزانده می شود. این در حالی است که اکنون در کمتر کشوری چنین کاری انجام می شود. ضمنا در حال حاضر گاز تولیدی یکی از فازهای پارس به رغم هزینه های میلیارد دلاری استخراج گاز به خاطر بی برنامگی مسئولان وزارت نفت، سوزانده می شود!) 

4- افزایش تقاضا برای نفت در 30 سال آینده ایران حکایت گر آن است که با روند کنونی، قیمتها در آینده روندی صعودی را طی خواهد کرد. به همین خاطر ایران باید بکوشد به عنوان یکی از صادر کننده های بزرگ دنیا باقی بماند. اما این کار چگونه عملی است؟

برای افزایش ظرفیت تولید نفت (مخصوصا برای میادین نفتی ایران) بهترین راه تزریق گاز به میادین است تا در بلند مدت بتواند با افزایش ضریب بازیافت، سهم خود را در بازار جهانی حفظ کند. اگر ایران از هم اکنون به فکر افزایش ضریب بازیافت میادین نفت خود نباشد، در آینده ای نه چندان دور، نه تنها صادرات نفت خام این کشور متوقف خواهد شد بلکه حتی قادر به تامین مصرف داخلی خود نیز نخواهد بود. 

5- تاکنون ایران قراردادهایی را به منظور صادرات گاز از طریق خط لوله با کشورهای ترکیه و امارات متحده منعقد کرده است. قراردادهای انتقال گاز ایران به کشورهای هند و پاکستان و چین نیز در حال نهایی شدن هستند. همچنین ایران طرحهایی برای تولید و صادرات LNG در دست انجام دارد که همگی در جهت توسعه صادرات گاز می باشد.

6- محاسبات کارشناسان گویای آن است که اگر ایران روزانه 20 میلیارد فوت مکعب (حدود 570 میلیون متر مکعب) گاز به میادین نفتی خود تزریق کند قادر خواهد بود 45 میلیارد بشکه نفت دیگر از میادین نفتی خود استحصال نماید (تقریبا 10 درصد نفت در جای باقی مانده کشور). بر همین اساس به ازاء تزریق هر 5/2 تا 4 هزار فوت مکعب گاز، می توان یک بشکه نفت اضافی از مخازن نفتی ایران به دست آورد. اگر قیمت نفت را حدود 40 دلار برای هر بشکه در نظر بگریم، به ازای هر هزار فوت مکعب گاز، حدود 10 تا 6/16 دلار به دست آید. در حالی که اگر به قراردادهای صادرات گاز نگاه کنیم، متوجه می شویم که قیمت توافق شده بسیار کمتر از این میزان بوده یعنی حدود 3 تا 6 دلار می باشد! 

ممکن است گفته شود که این موضوع به خاطر مسائل بین المللی و در نظر گرفتن مصالح ایران در منطقه است؛ اما در این صورت نیز آیا این امر نباید حداقل با رعایت عرف بین المللی همخوان و سازگار باشد؟ 

7- قطر چاره ای جز صادرات گاز ندارد. این کشور در حال حاضر سرمایه گذاری های زیادی را در جهت توسعه صادرات گاز مخصوصا به صورت LNG آغاز کرده است. این به خاطر آن است که قطر ظرفیت استفاده از این همه گاز را در داخل کشور ندارد. بنابراین قطر نمی تواند الگوی ما در تعیین سیاست گازی باشد.

توجه به مطالب فوق نشان می دهد که وارد شدن ایران در مسابقه صادرات گاز به دلیل شرایط خاص کشورمان( نسبت به امثال قطر) و نیز ظرفیت بالای ایران در استفاده بهینه از آن، برخلاف منافع ملی است. 

چنین به نظر می رسد که کشورهای پیشرفته که در قرن بیستم رشد و توسعه خود را مرهون نفت ارزان قیمت کشورهای عقب مانده بوده اند؛ اکنون در قرن بیست و یکم نیز به فکر ادامه روند رو به رشد خود با استفاده از گاز ارزان هستند. به گمان من ایران نباید با وارد شدن به این جریان خود را از کشوری نفت فروش به کشور گاز فروش تبدیل کند. 

وقت آن رسیده است که ما برنامه ریزی مناسب و در راستای بهره برداری بهینه، گاز را بستر و پایه توسعه کشور قرار دهیم.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین